زورآزمایی در سایه اتم؛ چرا پوتین دست به آزمایش موشکی زد؟
 
                  
                                                  عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک در تشریح دلایل آزمایش موشکی روسیه و تاثیر آن بر روی موازنه در اوکراین در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: حدود یک ماه از زمانی که ترامپ اعلام کرد قصد دارد در بوداپست با ولادیمیر پوتین دیدار کند میگذرد اما این دیدار لغو شد و پس از آن، ماجرای موشکها و تنشهای جدید مطرح شد. در همین مقطع، اوکراین اقداماتی انجام داد و مراکز سوخت و دو فرودگاه در مسکو هدف قرار گرفتند و این تحولات باعث شد پوتین احساس کند که طرف مقابل جدی است و قصد دارد او را تحت فشار بگذارد تا امتیاز بگیرد. در واکنش به این وضعیت، پوتین تصمیم گرفت حرکتی انجام دهد تا نشان دهد در برابر فشارها منفعل نیست و میتواند طرف مقابل را عقب براند. در همین راستا، او از یک سلاح جدید رونمایی کرد؛ نه بهمعنای آزمایش رسمی سلاح هستهای، بلکه موشکی تازه با سوخت هستهای یا ترکیبی میان موشک و فناوری هستهای. هدف پوتین این بود که با چنین اقدامی یک نوع پیام هشدار را صادر کند و اکنون وضعیت بهگونهای است که دو طرف عملاً در حال رصد و سنجش یکدیگر هستند تا ببینند چگونه میتوانند به نوعی از توافق برسند.
وی ادامه داد: با تمام این تفاسیر باید دانست که ترامپ فردی نیست که بخواهد تنش با روسیه را تا حد درگیری بالا ببرد، زیرا چنین وضعیتی میتواند پای آمریکا را به جنگ باز کند. از این رو، وقتی روسیه آن موشک را آزمایش کرد، آمریکا نیز اعلام کرد که زیردریایی خود را وارد آبهای روسیه کرده است. این اقدامات بیشتر در چارچوب نمایش قدرت و هشدار متقابل انجام میشود تا در برابر دیدگان جهانیان هر طرف نشان دهد عقبنشینی نمیکند. در حال حاضر، دو طرف در حال «زورآزمایی و ارزیابی متقابل» هستند، اما پیشبینی من این است که ظرف چند هفته آینده، اوضاع دوباره آرامتر شود. احتمالاً پس از این دوره تنش، ترامپ بار دیگر مسئله دیدار با پوتین را مطرح خواهد کرد. پیشتر هم پیش از آزمایش موشکی روسیه، او گفته بود که احتمال دیدار وجود دارد. در واقع، مجموعه این اقدامات نوعی فشار سیاسی بود که چندان نتیجه نداد و حالا باید دید در ادامه چه پیش میآید.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در خصوص موازنهی قدرت در جنگ اوکراین نیز باید گفت که ترامپ بهدنبال آن است که روسیه را قانع کند به همین مناطقی که اکنون در اختیار دارد بسنده کند؛ یعنی او تمایل ندارد جنگ تا بازپسگیری کامل سرزمینها ادامه یابد. از سوی دیگر، زلنسکی گاهی با سرد شدن روابطش با پوتین، تصور میکند میتواند با حمایت کامل غرب، بهویژه آمریکا، اقدام نظامی تازهای انجام دهد؛ در حالیکه چنین حمایتی چندان قطعی نیست. در سفر اخیر زلنسکی به واشنگتن نیز به او صراحتاً گفته شد که باید زمینهایی را که اکنون از دست داده بازپس گیرد. بحث اصلی بر سر همان حدود ۳۰ درصد مناطق شرقی اوکراین است که روسیه هنوز نتوانسته کاملاً تصرف کند. بر این اساس روند تحولات در نهایت به سمت گفتوگو و مذاکره حرکت خواهد کرد و آنچه اکنون میبینیم، بیشتر نوعی مقدمهچینی و آمادهسازی برای آغاز مذاکرات احتمالی خواهد بود. لذا ممکن است راهحلی پیدا شود که براساس آن، حدود ۳۰ درصد مناطق شرقی اوکراین بهصورت یک منطقه خودمختار اعلام شود؛ منطقهای بدون حضور نظامی اوکراین اما با نوعی استقلال اداری.
وی افزود: چنین راهحلی هم به پوتین اجازه میدهد در داخل روسیه اعلام کند که این مناطق را کاملاً از دست نداده، و هم به زلنسکی امکان میدهد در برابر مردم خود بگوید روسیه نتوانسته بهطور کامل بر این مناطق مسلط شود. در نهایت، با توجه به برتری نسبی روسیه در قدرت نظامی و نفوذ فرهنگی و سیاسی در مناطق شرقی، بعید نیست که چنین توافقی به نفع مسکو تمام شود. حتی اگر نیروهای نظامی اوکراینی در آن مناطق حضور نداشته باشند، روسها همچنان خواهند توانست نفوذ سیاسی و فرهنگی خود را در آنجا حفظ کنند. به همین دلیل، بهنظر نمیرسد مسئله فقط میان دو گزینه صفر و صد خلاصه شود؛ یعنی نه لزوماً تمام این مناطق باید به اوکراین بازگردد و نه باید کاملاً تحت کنترل روسیه درآید و یک راهحل میانه و خاکستری نیز محتمل است. اگر ترامپ بتواند از مسئله غزه عبور کرده و ذهن خود را از درگیریهای خاورمیانه رها کند، احتمال دارد بهصورت جدیتر به حل بحران اوکراین و روسیه بپردازد. او حتی در گفتوگو با شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، از او خواسته که برای یافتن راهحلی میانه در این پرونده کمک کند.
سفیر پیشین ایران در نروژ گفت: به نظر میرسد، این بار چین شاید تمایل بیشتری برای میانجیگری نشان دهد؛ زیرا در گذشته ادامه جنگ به نفع پکن بود و آنها میتوانستند نفت ارزان از روسیه بخرند و در مقابل، صادرات کالای بیشتری به این کشور داشته باشند، اما اکنون با تحریم شرکتهای بزرگ نفتی روسیه، چین نیز در خرید نفت با مشکلاتی روبهرو شده است. در نتیجه، پکن ممکن است به این نتیجه برسد که زمان یافتن یک راهحل برد-برد فرا رسیده است؛ راهحلی که نه پوتین در آن سرافکنده شود و نه شی جینپینگ اعتبارش را از دست بدهد. این گزینه شاید شامل اعلام یک آتشبس پایدار و رسمیتبخشی به وضع موجود در برخی مناطق شرقی اوکراین باشد. با این حال، بعید است که آمریکا وارد درگیری مستقیم با روسیه شود. از سوی دیگر، اروپا نیز توان مالی لازم برای تداوم کمکهای سنگین به اوکراین را ندارد. همچنین ترامپ اساساً اهل هزینه کردن نیست و همواره تأکید کرده که حاضر است به اروپا «سلاح بفروشد»، نه اینکه کمک مالی یا نظامی رایگان ارائه دهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: محاسبات اقتصادی نشان میدهد که کشورهای اروپایی باید سالانه صدها میلیارد دلار برای حمایت از اوکراین هزینه کنند؛ امری که در شرایط فعلی اقتصاد اروپا تقریباً غیرممکن است. اقتصاد آلمان که موتور محرک اتحادیه اروپا محسوب میشود در وضعیت رکود قرار دارد، و سایر کشورهای اروپایی نیز با مشکلات مشابهی دستوپنجه نرم میکنند. بنابراین، به نظر نمیرسد اروپا بتواند تا مدت طولانی بار مالی جنگ را بر دوش بکشد. با توجه به این شرایط، به نظر میرسد که ترامپ همچنان مسیر صلحگرایی در قبال بحران روسیه و اوکراین را دنبال خواهد کرد. او نه تمایل و نه توان مالی ورود به یک درگیری تازه را دارد و ترجیح میدهد از مسیر مذاکره و توافق، منافع آمریکا را حفظ کند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
 
			 
			 
                                               
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			 
			