بهترین گزینه سرمایهگذاری در شرایط فعلی چیست؟/ ارزیابی یک تحلیلگر بازارهای مالی را بخوانید
فاطمه زارعی در اقتصادنیوز در گفتوگو با سجاد بوربور، تحلیلگر بازارهای مالی به بررسی بهترین گزینههای سرمایهگذاری در شرایط فعلی پرداخته است که در ادامه میخوانید؛
پس از فاصله گرفتن از جنگ ایران و اسرائیل، هنوز این سوال میان سرمایه گذاران خرد وجود دارد که با وجود افزایش قیمت طلا و دلار در ایران، کدام بازار می تواند برای سرمایه گذاری مطمئن باشد.
سجاد بوربور، تحلیلگر بازارهای مالی در گفتگو با اقتصادنیوز در قالب چند سناریو به این سوال پاسخ میدهد و میگوید: «اوراق ماهی ۳ درصد سود میدهد. اگر سود حاصل از آن با سود بدون ریسک اوراق که حدود ۱۵ درصد است مقایسه شود در این حالت، یک فعال اقتصادی ترجیح میدهد، اوراق خریداری کند، زیرا سود آن بیشتر و بدون ریسک است.»
گفتگو با سجاد بوربور میخوانید.
******
*آقای بوربور در فضای اقتصادی فعلی که التهاباتی هم دارد، آیا پیشبینی میکنید که خروج سرمایه از کشور رخ دهد؟
در حال حاضر قیمت دلار در بازار آزاد حدود 108 هزار تومان و دلار مبادلهای یا همان نیمایی حدود 70 هزار تومان است. نقدینگی کل کشور هم بر اساس محاسبات ما، حدود 12 هزار همت و نرخ رشد اقتصادی در حال حاضر حدود ۱.۵ درصد است. برای پیشبینی بازارها، ما سه سناریو را در نظر گرفتهایم؛
سناریوی اول این است که فروش نفت به روال گذشته ادامه یابد، یعنی روزانه یک میلیون و 650 هزار بشکه نفت در روز بفروشیم و وجوه آن را دریافت کنیم. در این حالت، اگر این اتفاق بیفتد و جنگی رخ ندهد، ارزش ذاتی دلار روی کاغذ، حدود 90 هزار تومان خواهد بود.
در سناریوی دوم اگر تا پایان سال اتفاق خاصی رخ دهد و روزانه یک میلیون بشکه نفت بفروشیم، اما جنگی رخ ندهد، ارزش دلار روی کاغذ، بین 115 تا 120 هزار تومان خواهد بود.
در سناریوی سوم نیز اگر اتفاقی بیفتد که فروش نفت به 450 هزار بشکه در روز کاهش یابد که احتمالا اتفاق بزرگی مثل جنگ رخ داده که باعث کاهش فروش نفت شده است، آن موقع ارزش دلار روی کاغذ، حداقل 150 هزار تومان خواهد بود.
این سناریوها بر اساس تحلیل ما، همچنین با در نظر گرفتن کسری بودجه ساختاری دولت و از سوی دیگر، تأثیر جنگ 12 روزه بر اقتصاد ایران تنظیم شدهاند. اگر فرض کنیم جنگ رخ میدهد، تحلیل خاصی لازم نیست و توصیه میشود سرمایهها به طلا و دلار تبدیل شوند.
سود دلار حدود 10 درصد خواهد بود
اما اگر احتمال جنگ را کمرنگ بدانیم، باید تحلیل کنیم که همین سه سناریو اتفاق میافتد. در حال حاضر، دلار 108 هزار و 500 تومان است و من وزن بیشتری به سناریوهای اول و دوم میدهم. فرض کنیم تا پایان سال دلار به 120 هزار تومان برسد. اگر امروز دلار را با قیمت 108 هزار و 500 تومان خریداری کنیم و تا پایان سال نگه داریم و آن را به قیمت 120 هزار تومان بفروشیم، حدود 10 درصد در این 5 ماه سود می کنیم.
اما اوراق ماهی 3 درصد سود میدهد. اگر سود حاصل از آن با سود بدون ریسک اوراق که حدود ۱۵ درصد است مقایسه شود در این حالت، یک فعال اقتصادی ترجیح میدهد اوراق خریداری کند، زیرا سود آن بیشتر و بدون ریسک است. بنابراین، در سناریوی دوم، دلار کنار گذاشته میشود و اوراق برنده است.
وابستگی طلا به 3 فاکتور داخلی و خارجی
طلا در ایران به سه فاکتور مهم بستگی دارد؛ دلار بازار آزاد ایران، اونس بازار جهانی و حباب قیمتی. در مورد دلار صحبت کردیم. در مورد طلای جهانی، نگاه ما به نتایج نشست واشنگتن و پکن است. دو دلیل برای افت طلای جهانی در کوتاه مدت وجود دارد: اول، تعرفههایی که ترامپ قصد اعمال آنها را بر کالاها و خدمات چینی دارد که به نظر ما بلوفی است که در دنیای واقعی عملی نیست.
دوم، دولت آمریکا به دلیل تعطیلی موقت دچار ناپایداری شده است.اما این دو عامل ناپایدار هستند؛ آن بلوف به زودی روشن خواهد شد و دولت آمریکا نیز به کار خود بازمیگردد، زیرا نمیتواند برای همیشه تعطیل بماند. اگر این دو اتفاق رخ دهد، یعنی دولت آمریکا فعالیت خود را از سر بگیرد و مسئله تعرفهها حل شود، بخشی از رشد طلای جهانی که به دلیل این دو چالش ایجاد شده بود، تعدیل خواهد شد.
حالا باید ببینیم پارامترهای میان مدت ما چیست؟ در میانمدت، اگر نشانههای تورم در کالاها و خدمات آمریکا پررنگتر شود، سیاست پولی انبساطی آمریکا به سمت انقباضی حرکت خواهد کرد. در نتیجه، قیمت اونس طلا در همین محدوده یا پایینتر باقی میماند. دلار نیز رشد چشمگیری نخواهد داشت و طبق سناریو دوم نهایتاً تا پایان سال ۱۰ درصد رشد میکند. درباره حباب هم باید بگویم، حباب سکه حدود 10 درصد و برای آبشده هم حباب زیادی متصور نیستیم.
به دلایل ذکرشده و با توجه به این سه پارامتر،دلار می تواند 10 درصد رشد کند، طلای جهانی هم در این برهه کاهش مییابد که حباب زیادی نخواهد گرفت. پس تا پایان سال ۱۴۰۴، طلا حتی میتواند ضعیفتر از دلار عمل کند و نسبت به اوراق شکست میخورد.
شرط دلار نیمایی برای 90 هزار تومانی شدن
اگر فرض کنیم دلار تا پایان سال به 120 هزار تومان برسد، دلار نیمایی حدود 90 هزار تومان خواهد بود و هر ماه به سمت این رقم حرکت میکند. هرچند رئیسکل بانک مرکزی، گفته نرخ را تغییر نمیدهد، اما میدانیم دست آقای فرزین نیست. چون عرضه و تقاضا، دلار نیمایی را به سمت عرضه و تقاضای واقعی هدایت میکند. در سناریوی دوم، اگر دلار بین 115 تا 120 هزار تومان باشد و دلار نیما هم به 90 هزار تومان برسد، شاخص کل بورس بین 3 میلیون و 200 هزار تا 3 میلیون و 300 هزار واحد پیش بینی می شود.
البته عواملی مانند اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اصلاح نرخ خوراک پتروشیمیها و خروج 2 هاب اروپایی از نرخگذاری، میتواند برای کل صنعت مخصوصا شرکتهای پتروشیمی مثبت باشد. این امر بهای تمامشده را کاهش میدهد، حاشیه سود ناخالص شرکتها را افزایش میدهد و به کل صنعت کمک میکند.
اما آیا این شدنی هست؟دولتی که کسری بودجه عجیب و غریبی دارد، این کار را میکند؟ این موضوع میتواند تا حدی باعث هیجان بازار شود و اخباری مانند اصلاح حقوق مالکانه شرکتهای معدنی نیز میتواند باعث رشد بیشتر بورس و افزایش ارزش ذاتی آن شود. اگر این عوامل را در نظر بگیریم، احتمال دارد بورس تا پایان سال بیش از ۱۵ درصد رشد کند.
بهترین گزینه برای سرمایه گذاری اوراق است
اوراق در پنج ماه باقیمانده تا پایان سال ۱۵ درصد سود میدهد که دلار نسبت به آن بازنده است، طلا حتی نسبت به دلار بازنده است، مسکن رشد نمیکند، خودرو همچنان نسبت به اوراق بازنده است و بورس میتواند با اوراق برابری کند.
در حال حاضر، بهترین گزینه اوراق است، اما پیشنهاد میکنم برای کنترل ریسک، سبدی داشته باشید که سناریوهای اول، دوم و سوم را پوشش دهد؛ ۲۵ درصد طلا، ۲۵ درصد سهام و ۵۰ درصد اوراق.
*از نظر شما نوسانهای ایجادشده در این بازارها چه سیگنالی به سرمایهگذاران خُرد میدهد؟
سیگنال کاملاً مشخص است؛ دلار تغییر چشمگیری نداشته است. از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون که هفت ماه گذشته، هر کسی دلار خرید، نابود شد اما در همین هفت ماه، اوراق ۱۲ درصد سود داده است. از ابتدای سال ببینید چه اتفاقاتی در کشور رخ داد، جنگ و اسنپبک اتفاق افتاد، هزار اتفاق دیگر رخ داد، اما دلار تکان نخورد.
نگه داشتن ریال اشتباه است؟
حتی طلای جهانی باعث گران شدن طلای ایران شد که آن هم به دلیل نوآوریهای ترامپ و جنگهای رخداده بود. میخواهم بگویم از ابتدای سال تاکنون، اوراق عملکرد بسیار خوبی داشته و نسبت به دلار برنده بوده است.
طلا در ایران رشد خوبی داشت، اما این رشد به دلیل اتفاقات داخلی ایران نبود. بلکه به دلیل چالشهای نظامی و سیاسی در جهان بوده است. حتی جنگ هم نتوانست دلار را بالا ببرد. توجه کنید همه میگویند نگه داشتن ریال همیشه اشتباه بزرگی است، اما حداقل امسال دیدیم نگه داشتن ریال، یعنی سرمایهگذاری در اوراق که نسبت به دلار به شدت برنده بود. پس این تصور که همیشه نگه داشتن ریال اشتباه است، نباید همیشه در ذهن ما باشد. گاهی اوقات این انتخاب بسیار خوب عمل میکند.
مسکن گزینه مناسب برای سرمایه گذاری نیست
* اکنون تکانههایی در بازار مسکن مشاهده میشود و به نظر میرسد بخشی از سرمایهها به سمت این بازار هدایت شده است. با توجه به اظهارات تان درباره بازارها آیا مسکن همچنان میتواند بازار مناسب و ایمنی برای سرمایهگذاری باشد؟
این بازار در رکود جدی قرار دارد. مسکن دلاری رشد کرده اما حقوق و دستمزد، دلاری رشد نکرده است. تا زمانی که نیاز مصرفی به بازار وارد نشود امیدی به رشد مسکن نیست. مسکن میتواند به اندازه تورم رشد کند، اما چون نیاز مصرفی وجود ندارد، دارندگان مسکن باید با تخفیف بفروشند. یعنی مسکن همزمان رشد میکند، اما به همان قیمت نقد نمیشود. بنابراین، مسکن گزینه مناسبی نیست.
باید بدانیم مسکن نسبت به سایر بازارها عقب افتاده است، این را قبول داریم. اما آیا پولی به این بازار وارد میشود؟ بازار بورس از سال ۹۲ تا ۹۶ بسیار ارزنده بود، چون پولی به آن وارد نمیشد. بازار مسکن هم همینطور است. تا زمانی که نیاز مصرفی به بازار وارد نشود و پایداری ایجاد نشود، نمیتوان درباره آن صحبت تخصصی کرد.
مسکن را در حومه تهران با وام و رهن بخرید
از سال ۹۶ تا کنون مسکن دلاری رشد کرده، نهادههای تولید مسکن دلاری رشد کرده، اما حقوق افراد دلاری نصف شده است. در نتیجه، نمیتوان امیدوار بود که مسکن رشد پایداری داشته باشد. به هیچ عنوان توصیه نمیکنیم مسکن را به عنوان سرمایهگذاری انتخاب کنید. اما اگر کسی به هر دلیلی بخواهد در مسکن سرمایهگذاری کند، پیشنهاد میکنیم در حومه تهران، در مناطقی که قشر متوسط یا ضعیفتر خرید میکنند، سرمایهگذاری کند. حتماً با وام و رهن، زیرا این باعث ایجاد اهرم میشود. همچنین، واحدهای کوچکمتراژ را توصیه میکنیم چون قابلیت نقدشوندگی دارد.
تنها موتور قیمت محرک خودرو
*با این حساب، خودرو و رمز ارز هم میتوانند گزینههای قابل اتکایی برای سرمایه گذاری باشند یا مثل مسکن همچنان بازار نااطمینانی محسوب میشوند؟
بازار خودرو دقیقاً تحت تأثیر دلار است. اگر سالهای ۹۸، ۹۹ و ۱۴۰۰ را در نظر بگیریم، هر چقدر دلار رشد میکرد در مقابل آن خودرو رشد خیلی بیشتری میکرد، اما در سال 1403 و 1404 خودرو نتوانست اندازه دلار رشد کند. چون در سالهای 98، 99 و 1400 خودرو به عنوان یک کالای سرمایهگذاری شناخته میشد، نه صرفاً مصرفی (تقاضا زیاد بود و عرضه بسیار کم).
ما به طور میانگین سالانه یک میلیون و 350 هزار تا یک میلیون و 400 هزار خودرو تولید میکردیم، اما در این سه سال حدودا سالی 900 هزار خودرو تولید شد؛ خودرو نایاب بود، تقاضا زیاد و عرضه کم. علاوه بر تأثیر دلار، این مازاد تقاضا نیز باعث رشد بیشتر قیمت خودرو شد.
در شرایط فعلی، خودرو تنها یک موتور محرک دارد و آن دلار است. تقاضا بالانس شده و عرضه به حدود یک میلیون و 350 هزار خودرو در سال رسیده است. حتی واردات نیز انجام و عرضه تقویت شده است در حالی که تقاضا تضعیف شده است، زیرا دیگر صرفاً نیاز سرمایهگذاری نیست؛ پس تا پایان سال خودرو نسبت به اوراق و دلار برنده نیست.
3 سناریو برای سرمایهگذاری در بازار رمزارزها
درباره رمزارزها باید بگویم آینده دنیا را رمز ارزها مشخص خواهند کرد. نگاه ما میتواند کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت باشد. در کوتاهمدت و میانمدت، اگر نشانههایی از تورم در کالاها و خدمات آمریکا دیده شود و سیاستهای پولی فعلی آمریکا که انبساطی است به سمت انقباضی برود که ما معتقدیم این احتمال در میانمدت وجود دارد، رمز ارزها رشد زیادی نخواهند داشت.
اما در بلندمدت به دلیل سیاستهای مالی انبساطی آمریکا، رمز ارزها میتوانند رشد خوبی داشته باشند. اگر تمایل به پذیرش ریسکهای بازار رمز ارز دارید با دید بلندمدت روی ۱۰ کوین برتر که امکان تحلیل فاندامنتال دارند، سرمایهگذاری کنید. اما ریسک ما در ایران چیست؟ قرار است با کدام صرافی کار کنیم؟ آیا صرافیها با ایرانیها کار میکنند؟ قطعا خیر، به دلیل چالشهای موجود کار نمیکنند.
عامل تشدید خروج سرمایه از کشور
احراز هویت و سایر مسائل مشکلساز هستند. اگر این ریسکها را بپذیرید، یعنی ریسک تحریمها و مسائل مربوط به ایرانی بودن را قبول کنید، میتوانید در رمز ارزها سرمایهگذاری کنید. اما این گزینه دوم است. گزینه اول این است که این ریسک جدیتر است و باید ابتدا آن را بررسی کنیم. در بلندمدت، قطعاً نگاه مثبتی دارم، اما در کوتاهمدت نظر خاصی ندارم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.