آتشی که الیت را خاکستر کرد/ در روزهای اول هیچ کس ماجرا را جدی نگرفت

روزنامه هم میهن نوشت:

روی میدانگاه خاکی میان روستای «الیت»، یک باند بزرگ برای بالگردهای هلال احمر، ارتش و سپاه ساخته شده و خانه نزدیک آن را به ستاد مدیریت بحران آتش تبدیل کرده‌اند؛ حالا نزدیک هشت روز است که بالگردها با هر بار نشستن روی این باند خاکی، نیروهایی را می‌برند و می‌آورند و جماعتی پشت فنس‌های اطراف آن به این جابه‌جایی‌های مدام و گردوخاکی خیره می‌شوند، گاهی عکس می‌گیرند و در جمع‌های چندنفره پچ‌پچ می‌کنند و هم‌زمان آتش و دود به جولان ۲۳  روزه‌اش در جنگل ادامه می‌دهد. 

به روایت محلی‌ها، اولین دود نهم آبان‌ماه در میان جنگل الیت دیده شد و یک‌روز بعد شعله‌ها و درخواست اهالی برای کمک رساندن سازمان منابع‌طبیعی و محیط‌زیست برای ارسال بالگرد آغاز شد، اما همان موقع مدیرکل منابع‌طبیعی استان شدت حریق را کم دانست و با ارسال بالگرد موافقت نکرد. محلی‌ها که نام‌شان نزد «هم‌میهن» محفوظ است، می‌گویند اگر همان روزهای اول بالگرد روی آن دو هکتار آتش‌گرفته آب می‌ریخت، وسعت حریق به این حجم نمی‌رسید و جنگل‌های هزاران ساله و بکر الیت را از بین نمی‌برد.  منطقه حفاظت‌شده چهارباغ از سال  ۱۳۸۰ در اختیار سازمان محیط.زیست قرار گرفت و مالکیت آن در اختیار سازمان منابع‌طبیعی است. اهالی می‌گویند سازمان محیط‌زیست ‌هم در این مدت تلاش کرده شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند.

جنگل در منطقه حفاظت‌شده چهارباغ قرار دارد و آتشی که از جنگل‌های «وشتاز» شروع شده، به «حسن‌سره» نزدیک شده و محلی‌ها می‌گویند اگر زودتر مهار نشود، به روستاهای بعدی هم خواهد رسید؛ بسیار سریع‌تر از عملیات امدادی که حالا با روزانه یک تا دو بار هواپیماهای ایلوشین و حضور نیروهای محلی، کوهنوردها و نیروهای امدادی در میان جنگل‌های صعب‌العبور منطقه ادامه دارد. مدیریت بحران استان، این روایت را نمی‌پذیرد و آتش «وشتاز» را اطفا شده و جدای از حریق فعلی می‌داند. 

لابه‌لای سورتی‌پروازهای بالگردها، ماشین‌های آتش‌نشانی تهران با ۲۵ نیرو آمده‌اند و دو کیلومتر لوله آب آورده‌اند که از نزدیک‌ترین چشمه، آب را به مناطق آتش‌گرفته پمپاژ کنند و دو محیط‌بان با دو دمنده، سوار بالگرد می‌شوند؛ قرار است به چند کمپی که در میان منطقه آتش‌گرفته اضافه شوند و همراه با بیل، آب‌پاش، اره‌های برقی محلی‌ها، کوهنوردها و داوطلب‌ها خط آتش را قطع کنند. روز قبل وزارت دفاع از اعزام سه فروند بالگرد این وزارتخانه برای اطفای‌حریق خبر داده بود و حالا گاهی صدای هواپیماها و بالگردهایی شنیده می‌‌شود که لابه‌لای حجم انبوهی از دود گم شده‌اند. 

اواسط روز، حجم دود کمی کمتر می‌‌شود و به‌سمت شرق پیشروی می‌کند؛ همه نگرانند که اگر باران و برف نبارد، چه می‌شود؟ مثل مازیار، راننده تاکسی اهل روستا که می‌گوید چندروز پیش کمی برف روی کوه‌ها بارید ولی با محل آتش فاصله داشت و اثر نکرد. در تمام این ۲۳ روز هم بارانی نبارید و چشم همه به آسمان است. 

روز اول شروع عملیات امدادی، دو بالگرد مخزن‌دار و یکی دیگر برای جابه‌جایی نیروها آمد و هنوز بالگردهای ترکیه هم به منطقه نرسیده‌اند. ایلوشین هم در دو روز گذشته، روزانه دو بار آب را از دریا پر کرده و روی جنگل ریخته است. مرتضی، اهل الیت، کنار دوستانش و نزدیک باند فرود بالگرد ایستاده و می‌داند که ایلوشین آب را از دریا پر می‌کند. سه، چهار روز است که دود روستا را گرفته و وقتی صبح امروز هواپیما، آب را روی آتش ریخت، حجم دود بیشتر شد. مرتضی شب قبل، در شانه جاده ایستاده و با چشم غیرمسلح دیده بود که چطور آتش روبه‌روی معدن، مثل مواد مذاب روی زمین ریخته و سنگ‌ها از حجم حرارت می‌ترکیدند: «آتش دارد به‌سمت انگوران می‌رود و نیروها هم باید شب کار کنند که دود کمتر است.»

روز اول که خط آتشی نبود، این را مرتضی تعریف می‌کند و می‌گوید آتش فقط در یک محدوده کوچک بود، ولی منابع‌طبیعی غرب استان گفته بود که فقط چند کنده پوسیده بودند که آتش گرفته و از چند زاویه از آنها عکس گرفته‌اند. در بخش‌هایی از جنگل‌های آتش‌گرفته، حجم برگ تا سه‌متر هم بالا رفته است. برگ‌هایی که بی‌آبی پاییز آنها را خشک‌تر کرده است: «شبی‌که آتش شدت گرفت، هیچ مردی داخل روستا نبود، همه رفته بودند آتش را خاموش کنند.»

از روستا تا جایی که آتش گرفته، شش ساعت پیاده‌روی است. بخشی از آتش روی صخره‌هاست و بخشی از آن در شیب‌ها و پرتگاه‌ها. حالا اهالی، کوهنوردان و نیروهای عملیاتی با بیل و آب‌پاش پمپی و اره سعی می‌کنند خط آتش را قطع کنند. اطراف منطقه ۱۵۰۰ متر از سمت چشمه نزدیک آنجا لوله کشیدند تا ظرف‌هایشان را با آن پر کنند. دو محیط‌بان‌ با دو دمنده عبور می‌کنند و مرتضی می‌گوید، باید این‌ها را همان روز اول می‌‌آوردند. 

این را بقیه نیروهایی که از روز اول در منطقه بودند هم تایید می‌کنند. «بالگرد اولین‌بار، حدوداً یکشنبه ۲۶ آبان‌ماه بود که آمد. ما فکر نمی‌کردیم اینطوری شود، ما نوزدهم آبان‌ماه بود که به منطقه رفتیم، تا نوزدهم هیچ بالگرد و امکاناتی نبود. آن‌زمان ما مجبور شدیم دست خالی برویم بالا و این کارها را انجام دهیم. الان امکانات هست اما آتش را هم باید نگاه کنیم؛ آتش در حال حرکت به‌سمت حسن سره است و اگر آن‌طرف برود، دو تا روستا باید خالی شود.» این را آقای «س» یکی از کوهنوردان داوطلب می‌گوید که با هیئت کوهنوردی چالوس به منطقه آمده است.

پشت حصارها که میان جمعیت و بالگردها فاصله ساخته، چند کوهنورد خودشان را آماده می‌کنند که با بالگرد بعدی به منطقه اعزام شوند و شاید ۴۸ ساعت بعد برگردند و جایگزین شوند. قرار است با آب‌پاش پمپی، بیل و اره جلوی آتش را بگیرند و شب را در کمپ‌ها بمانند. کوهنوردانی که از منطقه برمی‌گردند، تعریف می‌کنند که مدیریت نیروها هیچ ارتباطی با شرایط بحران ندارند و می‌پرسند: ستاد مدیریت بحران در آن ارتفاعات کجاست؟

آقای «س» تعریف می‌کند که از هفته پیش به منطقه آمده است، زمانی که هنوز بالگرد نیامده بود: «با یک گروه ۱۱ نفره بودیم که بچه‌های امداد و نجات هیئت‌کوهنوردی چالوس هم بین‌شان بودند. پیاده بالا رفتیم و ساعت هشت شب بود که راه افتادیم، مقداری هم باران می‌آمد، حدوداً ساعت ۱۲ شب با کوله و تجهیزات رسیدیم بالا. به خدا آن‌زمان هیچ امکاناتی نبود؛ خودمان بیل جور کردیم، جای خواب هم نداشتیم، هیچ وسیله‌ای هم نبود.

رفتیم آنجا با هم در یک چادر سر کردیم، ساعت چهارونیم صبح بلند شدیم و رفتیم سمت آتش؛ آتش خیلی بد بود، خیلی بد بود. ما نرسیده به حسن‌سره بودیم؛ آتشی بود که روز قبل‌اش محلی‌ها خاموش‌اش کرده بودند، بعد ما گفتیم به‌سمت دیگر برویم و دیدیم باد می‌آید، ترسیدیم از باد. کلاً آتش مهار شده بود، ما بیشتر آتش را مهار کرده بودیم اما یک‌دفعه باد شدیدی آمد و آتش وحشتناک شد.

آمد سمت کمپ ما، حتی نزدیک بود آتش به کوله‌هایمان هم بگیرد. خدا رحم کرد. یکی از بچه‌ها را گذاشته بودیم که مواظب کوله‌ها باشد، رفتیم و بالاخره توانستیم جلویش را بگیریم ولی هرچه خاموش می‌کردیم، باد می‌زد و روشن می‌کرد. کارهای ما بی‌تاثیر شده بود تا اینکه باد بند آمد. من نمی‌خواهم بگویم کسی کاری نکرده اما همه امکاناتی را که الان می‌بینید مثل بالگرد، آتش‌نشانی و... کمی دیر به منطقه آمدند.»

او و هیئت‌کوهنوردی آن روز ۳۰ نفر را فرستاده بودند «بالا» میان جنگل: «خدارا شکر با کمک‌های مردمی که از طرف هیئت‌کوهنوردی چالوس و مازندارن آمد؛ وسایلی مثل اره برقی و سمپاش‌هایی که آب دارند، هزار متر لوله کشیده‌ایم از یک چشمه از سمت حسن سره که به سمت آتش ببریم. اینها امکاناتی است که از دفعه قبل بهتر است. الان آتش‌نشانی طرحی دارد، امیدوارم بتواند آب پیدا کند؛ در این طرح می‌خواهند از محلی که آب دارد چند کیلومتر لوله بکشند. الان ناهماهنگی وجود دارد؛ باید با محلی‌ها و اشخاصی که منطقه را می‌شناسد، کار شود.

کسی را داریم که شش‌روز است بالاست و امروز آمده پایین. باید با این آدم‌ها هماهنگ شد چون مثل کف‌دست‌شان اینجا را بلدند و اگر قرار باشد چشمه‌ای پیدا کنند، این آدم‌ها باید پیدا کنند. اگر از این آدم‌ها استفاده کنند، این طرح شاید جواب دهد؛ ولی اگر فکر کنند خودشان می‌توانند کاری کنند، نمی‌شود. بیشتر این بچه‌ها اهل تهران‌اند، اینجا را بلد نیستند، امکانات دارند ولی به این منطقه مسلط نیستند. الان فقط می‌‌شود آتش را مهار کنیم، نمی‌توانیم خاموش کنیم؛ الان نیروی انسانی فقط دارند خط آتش را می‌زنند که بتوانند جلورفتن‌اش را بگیرند. اوضاع در حال خطرناک‌شدن است.»

یکی از خبرهایی که در روزهای گذشته در میان خبرهای آتش در الیت پیچید، بازداشت دهیار روستا بود که قوه‌قضائیه آن را تکذیب کرد اما حالا اهالی منطقه، واکنش منفی مسئولان به اطلاع‌رسانی‌های دهیار در صفحه اینستاگرام‌اش را تکذیب نمی‌کنند. 

کمپ‌های کوچک برای اطفای آتش 

اهالی، روزهای اول آتش را چندان جدی نگرفتند اما بعد از اوج‌گرفتن شعله و دود، بعضی از شب‌ها ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفرشان هم به جنگل می‌رفتند. حالا غیر از روستایی‌ها و کوهنوردهای داوطلب که از مدیریت نیروها شکایت دارند، اهالی روستاهای نزدیک هم برای کمک آمده‌اند. مثل آقای دلیرروحی که ساکن «گیجان» است و قرار است صبح فردا با ۵۰ نفر از هم‌روستایی‌هایش به منطقه بروند و چندروز در یکی از کمپ‌های آنجا بمانند. گروه‌های مختلف، کمپ‌های مختلفی در ارتفاعات زده‌اند و شب را همان‌جا مستقر می‌شوند.

او می‌گوید این چهارمین‌بار است که جنگل آتش می‌گیرد؛ چهار بار آتش گُر گرفته و خاموش شده است؛ روایتی که فعالان محلی آن را باور ندارند و می‌گویند این یک آتش ادامه‌دار است که ۱۰ آبان‌ماه آغاز شده. آقای دلیرروحی از شش صبح آنجا منتظر مانده تا یکی از بالگردها را برای جابه‌جایی این ۵۰ نفر هماهنگ کند، ولی نشد و حالا می‌گوید اگر فردا صبح هم بالگردی نباشد، پیاده می‌رویم.

اگر برویم تا هر چندروز که بتوانیم، آنجا می‌مانیم. روستایشان «گیجان»، آن سمت کوهی است که آتش گرفته است و همه می‌گویند اگر مهار نشود شاید به روستاهای دیگر هم برسد. شاید به گیجان و انگوران و روستاهای دیگر. نیروی متفرقه زیاد به منطقه آمده، در مسیر معدن خودروهای زیادی ایستاده‌اند و از همان‌جا برای کمک پایین می‌روند. 

آتش به سمت حسن‌سره می‌رود

در میان همان جمعیت و نزدیک نیروهای داوطلب، یکی از مسئولان ایستاده که او هم تمایلی ندارد نام‌اش نوشته شود؛ به‌دلیل همان تذکرهایی که چند روز پیش اهالی دریافت کرده‌اند. او می‌گوید موج دوم آتش‌سوزی جنگل روستای الیت از روز شنبه هفته گذشته شروع شد و سرعت و شیب زیادی داشت.

با فراخوان و هشدارهایی که از سوی مقامات محلی و منابع‌طبیعی صادر شد، همه گروه‌ها شامل یگان‌های دولتی، امدادی، نهادها و مردمی بلافاصله در منطقه حاضر شدند و شروع به ایفای‌نقش کردند: «تا حدودی آتش مهار شده و در کنترل نیروهای ماست اما به‌دلیل شرایط جوی ممکن است شیوع پیدا کند. هواپیمای آب‌پاش ایلوشین هم مشغول خاموش‌کردن آتش است. ایلوشین ایران و ایلوشین ترکیه، مشغول کارند. هواپیمای ترکیه هنوز وارد عمل نشده و شنیده‌های حاکی از این است که به‌زودی وارد کار می‌شود.

کاری که در دستور است این است که خط حائلی میان آتش و فضای سالم ایجاد کنند که این کار به سازمان منابع‌طبیعی محول شده و هیئت‌کوهنوردان باید آتش‌بر و دیوار حائل را ایجاد کنند. سازمان محیط‌زیست هم باید اطفای کامل و نقطه‌هایی را که دچار حریق است، خاموش کنند. شرایط طبیعی و جوی منطقه طوری است که هواپیما و بالگرد نمی‌تواند کاملاً ارتفاع کم کند و درواقع آن چیزی که مدنظر است، انجام دهند. بااین‌حال همه ارگان‌ها و نهادها پای کارند و وفاق و اتحاد قابل‌تقدیری شکل گرفته است.

انتظارات این است که حمایت‌‌ها بیشتر شود و هماهنگی بین ستادها بیشتر شود تا نهایت بهره‌برداری را از نیروها داشته باشیم تا بر آتش فائق شویم. شب لاشه‌هایی که هنوز مشتعل‌اند به اطراف بازتاب پیدا می‌کنند و اینطوری فکر می‌کنیم سطح آتش زیاد است. وزش باد هم عامل موثری بر شیوع این آتش است. این جنگل، جنگلی وحشی است و لاشه برگ‌ها از چندصدسال پیش اینجا مانده است. به‌همین‌دلیل آتش به عمق زیادی نفوذ پیدا کرده و همین موضوع کار اطفاء را سخت می‌کند.»

او تعریف می‌کند یکی از بحث‌هایی که در چند روز گذشته مطرح شد، این است که یک پایگاه دائمی اطفای‌حریق در منطقه دایر شود تا با حوادث احتمالی مقابله شود: «امروز ۵۰ نفر کوهنورد را ثبت‌نام کردیم و توانستیم ۳۰ نفر را بالا بفرستیم و ۱۰ کوهنورد دیگر هم بالا هستند. یک‌سری با بالگرد و یک‌سری پیاده رفته‌اند. ما چندسال پیش با همکاری سازمان جنگل‌ها و مراتع، آموزش اطفای حریق را شروع کردیم. اما هنوز کوهنوردانی هستند که دوره‌ها را ندیده‌اند. نیروهای غیرحرفه‌ای هم از چندروز قبل آمده‌اند و کمک کرده‌اند.

همیشه در چنین حوادثی، تلفات هم داریم. نیروها با بیل، لوازم آب‌پاش، آتش‌بر، اره موتور، آتش‌روب، داس و تبر مشغول کارند. در تعداد سورت‌هایی که بالگردها انجام می‌دهند نیروها، غذا، لوازم و تجهیزات برای شب‌ماندن را می‌برند. درحال‌حاضر در منطقه حسن‌سره آتش در حال شیوع پیدا کردن است و نیروها در حال مبارزه با آتش هستند. امیدواریم که به نتیجه برسیم.»

نگرانی از سرایت آتش 

ساعت به حوالی ۲.۴۰ دقیقه ظهر که می‌رسد، از حجم دودی که تا شهرهای دیگر- حداقل کلاردشت رفته- کم می‌‌شود و آفتاب شکل غروب به خودش می‌گیرد؛ «الیت» زیر لایه‌ای از دود و اندوه خوابیده و آدم‌ها مدام از جاده می‌رسند و به این جمعیت اضافه می‌شوند؛ کوهنوردها برای رفتن به منطقه، آنهایی که تازه از کوهستان برگشته‌اند، آنهایی که برای مدیریت آمده‌اند و لباس هلال‌احمر، مدیریت بحران، ارتش و آتش‌نشانی تهران دارند و آنهایی که آمده‌اند برای تماشای همه این‌آدم‌ها که تصویرشان لای دود و گردوخاک می‌پیچد.

بین کسانی که روی زمین، پشت حصار باند بالگرد نشسته‌اند، اهالی بومی برگشته از کوهستان، تمایلی برای حرف‌زدن درباره سه‌هفته گذشته ندارند. ترس تازه‌ای به جان‌شان افتاده و حرف‌زدن را به دیگری واگذار می‌کنند. حالا همه محلی‌هایی که درباره شب‌‌ها و روزهای گذشته بر جنگل‌های الیت می‌گویند، نامی ندارند. 

روایت آنهایی که از روز اول، دود را در دامنه جنگل‌های الیت دیدند و به سازمان منابع‌طبیعی و فرمانداری چالوس اطلاع دادند، با آنچه از سوی مقامات رسمی اعلام می‌شود، متفاوت است. جایی در بالادست روستا که بایستی، جنگل‌های پردود خودشان را بیشتر به تو نشان می‌دهند و حجم فاجعه را بهتر می‌بینی. همان‌جایی که اولین دود، نهم آبان‌ماه دیده شد و تا هشت روز نیروهای محلی و چند جنگلبان برای مهار آن تلاش کردند اما یک وزش باد، همه‌چیز را خراب کرد. 

یکی از این نیروهای محلی (که نام‌اش نزد روزنامه محفوظ است) تعریف می‌کند که چطور سازمان منابع‌طبیعی استان به درخواست آنها برای ارسال بالگرد در روزهای اول حادثه، پاسخ منفی داده است؛ روزهایی که فرمانداری هم در جریان این ماجرا قرار داشت. او مقصر شروع آتش را شکارچیان می‌داند و تعریف می‌کند که جمعه شب نهم آبان‌ماه، شکارچیان این آتش را روشن کردند و صبح همان روز با مشاهده دود به دهیاری، منابع‌طبیعی و محیط‌زیست اطلاع داده شد و شب اول تعدادی از نیروهای این سازمان‌ها به منطقه آمدند.

او می‌گوید دهم آبان‌ماه شروع این آتش‌سوزی بود که از سر «یال» کوه شروع شد و گسترش پیدا کرد اما خیلی جدی گرفته نشد. منطقه بسیار صعب‌العبور بود. او و چند نفر از اهالی از اولین تیم‌هایی بودند که دهم آبان‌ماه بالای سر آتش رفتند: «معلوم بود که همه‌چیز از کنترل خارج است. آن‌شب حدود پنج نفر از نیروهای جنگلبانی هم آمدند و تنها دفعه‌ای بود که محیط‌زیست نیرو فرستاد. از آن‌روز به‌بعد هیچ مأموری از محیط‌زیست را آنجا ندیدیم تا چندروز که از آتش گذشت، به منابع‌طبیعی می‌گفتیم که نیرو کم داریم، امکانات نیاز داریم و کمی طول کشید تا محلی‌ها متوجه شوند، اما بعد از پنج، شش روز محلی‌ها جمع شدند و آمدند.

شنبه که آتش‌سوزی شد، تا جمعه آنها را با بیل، اره‌دستی و تبرهای محلی مهار می‌کردیم و سعی می‌کردیم دور درختان را از برگ خلوت کنیم؛ چون الان پاییز است و جنگل پربرگ است، اما آتش به مغز خاک نفوذ کرده بود و به لایه آلی خاک رسیده بود؛ یعنی نیم‌متر زیر زمین آتش داشتیم.» او تعریف می‌کند که تا روز جمعه، حدود هفت‌روز بعد از آتش‌سوزی، حدود ۳۰ نفر از اهالی برای مهار آتش تلاش می‌کردند.

گاهی کنترل می‌شد، اما شب باد می‌وزید و دوباره همه‌چیز شروع می‌شد: «حجم آتش را در حد یک تا دو هکتار نگه می‌داشتیم. منابع‌طبیعی هم چند نیرو فرستاد که آنها برای مناطق صعب‌العبور آموزش ندیده‌اند و کم‌رنگ و کم‌جان بودند ولی باز کمک کردند. محیط‌زیست از روز دوم اصلاً نبود و بیشتر محلی‌ها بودند که کمک می‌کردند. روز هشتم یا نهم آتش‌سوزی، با سرجنگلبان منطقه بالا رفتیم و دیدیم که دوباره منطقه در حال خارج‌شدن از کنترل و سرایت به مناطق دیگر است.

همان‌جا او با مدیرکل منابع‌طبیعی استان تماس گرفت و درخواست بالگرد کرد، او پاسخ داد مگر چند هکتار دارد می‌سوزد که بالگرد بفرستم؟ مگر چند درخت درگیر آتش است؟ اگر لازم باشد با آن نیروها (جنگلبانی) یک‌هفته آب کول کنید، باید این آتش را خودتان خاموش کنید. گفتند که بالگرد برای ارتفاع ۳۵۰۰ متری نمی‌تواند بیاید، نمی‌دانست که در ارتفاع بیش از ۲۵۰۰ تا ۲۶۰۰ متر، درخت در ایران نداریم؛ یعنی ارتفاع و نقطه آتش‌سوزی را نمی‌دانست.»

آقای «م» می‌گوید بعد از این جریان، اهالی ناامید شدند و سعی کردند از طریق فرمانداری چالوس فشار بیاورند که بالگرد اعزام شود؛ چون آن منطقه یک تا دو هکتاری به آب نیاز داشت: «ما هشدار می‌دادیم که اگر بادهای پاییزی آغاز شود، فاجعه‌ای رخ می‌دهد که نمی‌توان آن را کنترل کرد. با تمام فشارهایی که آمد یک‌بار بالگرد را اعزام کردند، اما شنیدم که دود منطقه را ندید و گفت قابل‌توجه نیست و رفت.

یک تا دو روز بعد به‌دلیل فشارهای ما، فرمانده یگان جنگلبانی با چندنفر از مسئولان منابع‌طبیعی و محیط‌زیست به منطقه رفتند، قرار بود با خودشان اره‌برقی و دمنده ببرند که خیال ما راحت شود که دیگر دود جدیدی از منطقه بلند نمی‌شود. اما گفتند یکی، دو کنده است که می‌سوزد، نه اره‌برقی با خود آورده بودند، نه دمنده و خیلی زود هم برگشتند.

مدیرکل منابع‌طبیعی تقریباً ۱۱ روز بعد از شروع آتش‌سوزی در مصاحبه خود اطفای‌حریق را اعلام کرد، درحالی‌که پروتکل اطفای حریق می‌گوید در مناطق جنگلی، مخصوصاً کوهستانی و صعب‌العبور، حداقل ۴۸ تا ۷۲ ساعت زمان نیاز داریم که از آخرین دود بگذرد؛ چون لایه آلی خاک، ناگهان گُر می‌گیرد، وقتی که ریشه‌ها آتش را می‌دوانند. آتشی که باید ۲۴ ساعته تحت‌نظر قرار می‌گرفت، رها شده و از یک جایی دوباره شعله‌ور می‌شود.

هیچ عمدی در کار نبوده و هرروز می‌گویند آتش را مهار کردیم، اما صبح دوباره می‌گویند از جای دیگری شعله‌ور شده است. کبریت دودی که الان می‌بینید، ۱۰ آبان‌ماه خورده بود و هیچ‌وقت هیچ فاصله‌ای در خاموشی رخ نداده است. اتفاق افتاده است که پنج ساعت این آتش دود نکند، اما دوباره شعله‌ورشده است.»  

آتش از روبه‌روی جایی که ما ایستاده بودیم، درست در یکی از یال‌های کوه شروع شده، دور زده، به سمت طرف دیگر دره رفته، قسمتی دیگر از کوه را سوزانده و هنوز ادامه دارد؛ حالا آتش در نیمه روز یکم آذرماه و بعد از ۲۳ روز خزیدن لابه‌لای درختان جنگل هیرکانی الیت، سمت «حسن‌سره» است و اگر اطفا نشود، پولادکو‌ه‌سر اولین روستایی است که درگیر می‌شود.

بعد از آن به سمت گیجان و انگوران می‌رود و اگر باز هم ادامه داشته باشد، احتمال دارد تا جاده چالوس پایین برود؛ این احتمالی است که آقای «م» مطرح می‌کند، خلاف‌نظر ستاد مدیریت بحران که می‌گوید همه‌چیز تحت کنترل است. او جنگل را با دست نشان می‌دهد و می‌گوید، آنها وقتی آمدند که دیگر بالگرد کارساز نبود و وسعت آتش زیاد بود.

آنها ـ آقای «م»، اهالی روستا و جنگلبان‌ها ـ ۱۴شب این آتش را محدود نگه داشته بودند تا کمک برسد و کسی بگوید آتش اطفا شده است: «طبق پروتکل ۴۸ تا ۷۲ ساعت بعد از اطفا باید بازرسی نهایی شود، اما هیچ‌کدام انجام نشد. مدام می‌گویند که این آتش جدید است و باید بازه‌های زمانی را از هم جدا کرد، درحالی‌که این یک آتش است که از دهم آبان‌ماه کِش پیدا کرده است. دو هفته بعد از آتش‌سوزی، یک‌شب باد وزید و این فاجعه رخ داد و هنوز هم ادامه دارد. در یک‌شب آتش از دو هکتار به ۳۰۰-۲۰۰ هکتار رسید. حداقل پنج کیلومتر در پنج کیلومتر سوخته است.»

همان ساعت‌ها صدای هواپیماهای نادیده از بین ابرهای سنگین دود شنیده می‌شود؛ سر می‌چرخانیم تا شاید ایلوشین را ببینیم که حجم دود روی کوه اجازه نمی‌دهد. همان ساعت‌ها چند دسته نیرو ـ مردم، کوهنوردها و نیروهای امدادی ـ در همان نقاط صعب‌العبورند که شش ساعت پیاده، راه است و فقط بالگرد امکان جابه‌جا‌کردن آنها را دارند.

آقای «م» می‌گوید اگر ۱۲۰ ایلوشین هم باشند و از صبح تا شب کار کنند، شاید نتیجه دهد، اما روزی یک سرویس آب آوردن، کارساز نیست و اکثر آنها تبخیر می‌‌شود و به‌دلیل دود، نمی‌تواند به آتش نزدیک شود و باید از ارتفاع زیادی آن را خالی کند و به‌همین‌دلیل نیاز به تعدد پرواز است. می‌گوید محلی‌ها فرسوده شده‌اند، با هربار سرفه، خون از گلویمان می‌آید و از نظر فیزیکی تحلیل رفته‌ایم؛ آنقدر این مسیر صعب‌العبور را رفته‌اند که فرسوده‌ شده‌اند. نیروهای داوطلب و جدید هم می‌آیند اما آتش بسیار وسیع است؛ جنگلی‌که آتش به آن رسیده، انبوه است.»

او می‌گوید در تمام این چندروز نیاز به یک کمک‌رسانی فراملی و بسیار سریع داریم. هر لحظه‌ای که اینجا نشسته‌ایم یک هکتار را از دست می‌دهیم. هنوز آتش در منطقه اول کنترل نشده است. جایی که یک‌هفته پیش سوخته بود، دوباره دارد می‌سوزد. آتش کنترل و مهار شد، ولی خاموش نشد. قطعاً آن آتش کار دست انسان است؛ هیچ‌کس غیر از شکارچی در این فصل آنجا حضور ندارد، منطقه کاملاً صخره‌ای است، ضمن اینکه در فصل گاوبانگی هستیم.»

اعلام آمادگی چین و بلاروس برای کمک‌رسانی 

هشت صبح یکم آذرماه شینا انصاری، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست به منطقه آمده بود و تا عصر همان‌روز، نماینده مجلس، رؤسای سازمان مدیریت بحران و هلال‌احمر و شورای شهر چالوس هم خودشان را رساندند. کامران پولادی، نماینده نوشهر، چالوس و کلاردشت هم برای بازدید به منطقه آمده و به هم‌میهن می‌گوید تیم وسیعی از منابع‌طبیعی، هلال‌احمر، سازمان حفاظت محیط‌زیست و عده‌ای از کوهنوردان از سراسر کشور خودشان را به اینجا رسانده‌اند و از همان روزهای اول آتش‌سوزی حضور داشتند: «آتش‌سوزی در وهله اول به‌صورت نقطه‌ای بود و خیلی خودش را نشان نداد اما به‌محض اینکه دامنه آن وسیع‌تر شد، بلافاصله درخواست کردیم که چند بالگرد وارد منطقه شوند و پنج بالگرد به اینجا اعزام شدند.

کار آبپاشی آغاز شد اما وقتی دیدیم که این کار به خوبی جواب نمی‌دهد، بلافاصله درخواست هواپیمای آبپاش کردیم.» او می‌گوید یک فروند از این هواپیماها دو روز وارد کار شد که بسیار هم موثر بود و دیروز هم یک هواپیمای دیگر اضافه شد: «از نظر بین‌المللی هم کشور ترکیه دو فروند هواپیما فرستاد که در منطقه‌اند و یک هواپیما هم از روسیه به‌زودی وارد کار می‌شود.

کشورهای چین و بلاروس هم اعلام آمادگی کرده‌اند که اگر لازم باشد، می‌توانند کمک کنند.» او توضیح می‌دهد که با وجود تمام تلاش‌ها به دلیل صعب‌العبور بودن منطقه که حدود ۸۰ تا ۱۰۰ درصد شیب تند دارد، عملیات حریق  با مشکل روبه‌رو شده است. با اراده‌ای که بین دستگاه‌ها وجود دارد، امیدوارم که همین یکی، دو روزه حریق مهار شود. فرماندار و بخشدار هم در همه این روزها با تیم‌های میدانی که در منطقه‌اند، مستقرند. شهرداری تهران هم تیم خوبی از آتش‌نشانان به منطقه فرستاده که مشغول کمک شده‌اند. هواپیمای روسیه در همین یکی، دو روز باید به منطقه می‌رسید که هنوز نیامده اما ترکیه آمده است.» 

کمی پایین‌تر، رئیس ستاد مدیریت بحران کشور و استان و چند مسئول دیگر کنار هم ایستاده‌اند و از میان آنها محمد زهرایی، رئیس ستاد مدیریت بحران استان مازندران درباره آخرین وضعیت امدادرسانی توضیح می‌دهد: «هشت روز از شروع آتش‌سوزی گذشته و عملیات اطفای‌حریق در جنگل‌های الیت در بخش مرزن‌آباد همچنان ادامه دارد.

باتوجه به اینکه شرایط و تاپوگرافی منطقه، شرایط خاصی است و جریان بادی که در منطقه حاکم می‌شود، عملیات اطفای‌حریق را با مشکل مواجه کرد. آتش‌سوزی تا روز چهارشنبه تا ۹۵ درصد به اطفا نزدیک شد اما به‌دلیل صعب‌العبور بودن، نوع تاپوگرافی، جریان باد حاکم بر منطقه و لاشه برگ‌هایی که در منطقه وجود دارد، باعث شد که آتش‌سوزی از روز پنجشنبه دوباره گُر بگیرد و به ناحیه شرقی در منطقه سه کویه سرایت کند. براین‌اساس از روز اول همه تیم‌های عملیاتی که در قالب ۱۶ تیم بودند و تحت راهبری استاندار، در منطقه حضور داشتند.

باتوجه به جریان باد شبانه، آتش‌سوزی به منطقه سه کویه و ویال شرقی سرایت پیدا کرده، تعداد بالگردها هم افزیش پیدا کرد و به ۸ فروند بالگرد رسید. تعداد تیم‌های عملیاتی هم از ۱۶ تیم به ۴۰ تیم افزایش پیدا کرد که عمدتاً تیم‌های زبده کوهستان‌اند.» او می‌گوید تا الان شش سورتی پرواز ایلوشین هواپیمای آب‌پاش اتفاق افتاده و بسیار موثر بوده است.

زهرایی مدعی است که ستاد مدیریت بحران توانسته دامنه و پیامد آتش را مهار کند و امیدواریم که با همه حمایت‌هایی که صورت گرفته این موضوع تا دو یا سه روز آینده ختم به‌خیر شود.  آتش‌سوزی قبلی که در ۱۰ آبان‌ماه شروع شده بود برای منطقه وشتاز بود و این آتش‌سوزی در منطقه دراکینگ است و ربطی به آتش‌سوزی قبلی ندارد.»

حالا هیئت کوهنوردی چالوس در حال هماهنگی کوهنوردان حرفه‌ای است که بتوانند در شیب بالای ۷۰ درصد توان اطفای حریق را داشته باشند. آنها می‌گویند صبح فردا قرار است هواپیمای ایلوشین که حالا در نوشهر است، دوباره به منطقه برسد و در حال هماهنگی‌هایی با سازمان نقشه‌برداری است.

از یک هفته گذشته همزمان با شدت گرفتن آتش در جنگل‌های الیت، واکنش‌های رسمی به آن هم بیشتر شد و حالا قرار است ترکیه، روسیه، آذربایجان، بلاروس و چین (به گفته نماینده نوشهر، چالوس و کلاردشت) هم به اطفای حریق در جنگل‌های این روستا کمک کنند.

روز گذشته امیر حسین‌خان، رئیس روابط عمومی سازمان امدادونجات جمعیت هلال‌احمر از اعزام دو فروند پهپاد مجهز به دوربین حرارتی و دوربین دوچشمی به منطقه الیت خبر داد و هم‌زمان رئیس ستاد مدیریت بحران کشور گفت عملیات مهار آتش‌سوزی در جنگل‌های الیت مرزن‌آباد پیشرفت چشمگیر داشته است. او گفت که با تلاش شبانه‌روزی نیروهای امدادی و پشتیبانی هوایی، بخش عمده‌ای از عرصه‌های طبیعی منطقه از خطر نابودی نجات یافته است؛ گفته‌هایی که مشاهدات میدانی و گفته‌های اهالی آن را تایید نمی‌کنند. 

حالا آتش از غرب به سمت شرق می‌رود و کسی نمی‌داند همسو با باد و دود، گوزن‌ها و پلنگ‌ها و کل و بزها و خرس‌ها به کدام سمت فرار کرده‌اند؟

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.