میانجیگران جدید؛ آیا گره کور روابط ایران و غرب گشوده میشود؟
ایران روز یکشنبه میزبان دو دیپلمات بلندپایه از ترکیه و عربستان سعودی بود؛ هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه و سعود بنمحمدالساطی، معاون سیاسی وزارت خارجه عربستان. این رفتوآمدها در ظاهر نشانهای از تلاش برای کاهش تنشهای منطقهای است اما در بطن خود پرسشی جدی را مطرح میکند: آیا میانجیگری قدرتهای منطقهای میتواند، گره کور روابط ایران و غرب را بگشاید؟
ترکیه و عربستان هر یک با اهداف متفاوت اما در یک مسیر مشترک حرکت میکنند؛ ایجاد خاورمیانهای آرام و قابل پیشبینی. عربستان سعودی با برنامههای بلندپروازانه ولیعهد خود، محمد بنسلمان، بهدنبال تثبیت جایگاه اقتصادی و سیاسی خویش است. سرمایهگذاریهای کلان ریاض در آمریکا و دیگر نقاط جهان تنها در صورتی به ثمر خواهد نشست که منطقه از التهابهای امنیتی فاصله بگیرد.
ترکیه نیز با تثبیت نفوذ خود در سوریه و ایفای نقش فعال در موضوع غزه، جایگاه تازهای در معادلات منطقهای یافته است. این دو کشور بهخوبی دریافتهاند که آرامش، پیششرط توسعه اقتصادی و افزایش قدرت نرم آنان است. ایران نیز روابط حسنهای با هر دو کشور دارد. با ترکیه اشتراک نظر در موضوع فلسطین و غزه زمینهای برای همکاریهای بیشتر فراهم کرده است.
سفر احتمالی رجب طیب اردوغان به تهران میتواند این هماهنگیها را تقویت کند. با عربستان نیز پس از سالها سردی روابط اکنون مسیر تازهای برای نزدیکی گشوده شده است. این شرایط بهظاهر فرصت مناسبی برای میانجیگری، آوردن پیام و ایجاد یک کانال گفتوگویی جدید فراهم میآورد.
در همین چارچوب، برخی تحلیلگران بر این باورند که ترکیه و عربستان نهتنها بهدنبال کاهش تنشهای منطقهای هستند بلکه میخواهند، نقش واسطه میان ایران و ایالات متحده را نیز ایفا کنند. این دو کشور با توجه به روابط فعال خود با واشنگتن و مناسبات رو به بهبود با تهران، ظرفیت آن را دارند که کانالی برای گفتوگو میان طرفین ایجاد کنند. هرچند تجربههای گذشته نشان داده است که بدون تغییر در رویکرد آمریکا هیچگونه میانجیگری از سوی قدرتهای منطقهای به نتیجه ملموس نخواهد رسید اما نفس این تلاشها میتواند، فضای دیپلماسی را زنده نگه دارد.
واقعیت آن است که مانع اصلی نه در تهران، آنکارا یا ریاض بلکه در واشنگتن قرار دارد. زیادهخواهیهای ایالات متحده و فشارهای مداوم بر برنامه هستهای ایران، فضای دیپلماسی را تیره کرده است. درخواست تعطیلی غنیسازی، کاهش برد موشکها و قطع حمایت از گروههای مقاومت، خواستههایی است که ایران نمیتواند از آنها چشمپوشی کند. این مطالبات فراتر از خطوط قرمز ملی است و هرگونه مذاکره را دشوار میسازد. تجربه میانجیگری شینزو آبه، نخستوزیر وقت ژاپن، نشان داد که بدون تغییر رویکرد آمریکا، هیچ ابتکار دیپلماتیکی به نتیجه نخواهد رسید.
در چنین شرایطی، سفر مقامهای ترکیه و عربستان بیش از آنکه راهگشا باشد بیشتر به نمایش حسننیت و تلاش برای ایفای نقش منطقهای شباهت دارد. البته این تلاشها ارزشمند است اما نمیتوان انتظار داشت که بدون تغییر در سیاستهای واشنگتن به توافقی پایدار منجر شود. سختگیریهای مداوم در نهایت پنجرههای دیپلماسی را خواهد بست و خطر رویارویی نظامی را افزایش خواهد داد. با این حال، تاریخ نشان داده است که حتی پس از جنگ، باز هم دیپلماسی تنها راه بازگشت به ثبات خواهد بود.
راهحل روشن است: آغاز روند مذاکرات بر پایه توافق برجام و بازگشت به سطح غنیسازی ۳.۶۷ درصد تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی. ایران باید خواستههای مشروع خود را بر میز مذاکره مطرح کند و ایالات متحده نیز باید سطح انتظارات غیرواقعی خود را کاهش دهد. تنها با پذیرش واقعیات موجود میتوان از مسیر خطرناک کنونی فاصله گرفت. ادامه وضعیت فعلی نه به سود ایران است و نه به سود ایالات متحده و نه منطقه؛ بلکه میتواند خاورمیانه را بار دیگر در آستانه یک نبرد نظامی قرار دهد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.