فرصت تاریخی پکن در برابر دلار؛ یوان در مسیر جهانی شدن
در سیاستگذاری چین، تغییر یک واژه میتواند معنای یک چرخش بزرگ را داشته باشد. پکن در برنامههای پنجساله گذشته همواره بر «پیشبرد محتاطانه» بینالمللیسازی یوان تأکید میکرد؛ اما در پیشنویس برنامه توسعه ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۰ که اخیرا منتشر شد، واژه «محتاطانه» حذف شده است. این تغییر کوچک، نشانهای روشن از جسورانهتر شدن استراتژی ارزی چین است؛ هرچند محدودیتهای سنگین بر جریان سرمایه همچنان مانع اصلی تحقق کامل این برنامه بهشمار میرود.
با وجود آنکه اقتصاد ۲۰ تریلیون دلاری چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است، یوان هنوز تنها پنجمین ارز پرمعامله محسوب میشود. طبق گزارش بانک تسویهحسابهای بینالمللی، سهم یوان از معاملات جهانی در سال گذشته به ۸.۵ درصد رسیده؛ رقمی که در سال ۲۰۲۲ برابر با ۷ درصد بود. این افزایش حاصل سیاستهای تدریجی پکن، از جمله گسترش خطوط سوآپ ارزی با سایر بانکهای مرکزی است.
اکنون تمرکز سیاستگذاران چینی بهطور مشخص بر تسویه تجاری قرار گرفته؛ حوزهای که چین با در اختیار داشتن حدود ۱۵ درصد از ۳۳ تریلیون دلار تجارت جهانی، نفوذ قابلتوجهی در آن دارد. گزارشهای منتشرشده در رسانههای چینی نشان میدهد صنعت فولاد چین از ماه اکتبر خرید دلاری سنگآهن از شرکت استرالیایی BHP را متوقف کرده و خواستار تسویه ۳۰ درصد از معاملات با یوان شده است. این تغییر تنها یک تصمیم تجاری نیست؛ بلکه بخشی از رویکرد تازه پکن برای اجبار تدریجی شرکای تجاری به پذیرش یوان است.
در نمونه مشابه دیگر نیز شرکت Nexperia – تولیدکننده تراشه اکنون اعلام کرده که تمامی فروشهای خود به توزیعکنندگان داخلی باید با یوان انجام شود. این اقدامات نشان میدهد که چین در حال استفاده فعال از قدرت تقاضای بازار داخلی برای تقویت جایگاه ارزی خود است.
دادههای رسمی بانک مرکزی چین نیز از این تغییر مسیر حمایت میکند. بر اساس گزارش جدید، در سال گذشته ۱۲.۴ تریلیون یوان از تجارت خارجی چین – معادل حدود ۲۷ درصد کل تجارت – به یوان انجام شده است. اگر تنها ۳۰ درصد واردات سنگآهن از BHP به یوان تسویه شود، سالانه حدود ۳۹ میلیارد دلار به حجم تراکنشهای یوانی افزوده خواهد شد.
انگیزهها و دلایل استراتژیک پکن
رهبران چین اکنون با یک فرصت کمسابقه روبهرو هستند؛ جایی که بیثباتی در سیاست تجاری دولت ترامپ، کسری بودجه سنگین آمریکا و فشارهای سیاسی بر فدرالرزرو، همگی پایههای قدرت دلار را تضعیف کردهاند. در حالیکه ارزش دلار از ابتدای سال هفت درصد سقوط کرده که بدترین عملکرد از سال ۱۹۷۳ تاکنون است، یوانِ تحت مدیریت پکن به بالاترین سطح خود از زمان انتخاب دوباره ترامپ رسیده و موقعیت جدیدی برای نقشآفرینی بینالمللی به دست آورده است.
چین در این مقطع زمانی با سرعتی بیسابقه در مسیر بینالمللیسازی یوان را پیش میبرد. نخستین انگیزه، کاهش وابستگی به دلار است. تجربه سالهای اخیر نشان داده فشارهای ژئوپلیتیک، تحریمهای مالی و استفاده ابزاری واشنگتن از شبکه دلار، ریسکی راهبردی برای کشورهایی است که به تجارت خارجی متکی هستند. پکن نمیخواهد در نقطهای قرار گیرد که یک تصمیم سیاسی در آمریکا بتواند جریان تجارت و سرمایه آن را مختل کند.
عامل دوم، بیثباتی روبهافزایش بازارهای غربی است؛ از جمله نوسانات گسترده در بازار اوراق خزانهداری آمریکا. چین بهدنبال ایجاد یک «سپرده امن آسیایی» است؛ جایگاهی که بتواند بخشی از سرمایه و تجارت منطقهای را از ریسکهای بازارهای مالی غرب جدا کند.
سوم، چین میکوشد با تقویت نقش یوان، ابزارهای جدید نفوذ مالی در مناطق کلیدی (کمربند و جاده، آسیای مرکزی، آفریقا و آمریکای لاتین) ایجاد کند.
با وجود این تحولات، پکن همچنان تأکید میکند که هدفش جایگزینی دلار یا ساختن «یوانِ سرخ» بهعنوان رقیب مستقیم آن نیست. محدودیتهای سختگیرانه بر جریان ورودی و خروجی سرمایه نیز نشان میدهد که چین فعلاً قصد ندارد کنترل مالی را رها کند؛ موضوعی که بزرگترین مانع در مسیر جهانیشدن کامل یوان محسوب میشود.
چالشها و محدودیتها
با وجود پیشرفتها، چین با چند مانع اساسی روبهروست. مهمترین آنها کنترل سرمایه است. بسیاری از بازیگران مالی جهانی هنوز یوان را ارزی نمیدانند که بتوان آزادانه آن را جابهجا کرد یا در داراییهای بلندمدت سرمایهگذاری سنگین انجام داد. دوم، اعتماد بینالمللی نسبت به شفافیت اقتصادی و عملکرد نهادهای مالی چین هنوز به سطحی که برای ارزهای جهانی لازم است نرسیده است.
در کنار اینها، رقابت با دلار و یورو آسان نیست؛ زیرا این ارزها پشتوانه بازارهای بسیار عمیق و نقدشونده دارند، در حالی که بازارهای مالی چین هنوز محدودیتهای ساختاری جدی دارند. همچنین در برخی کشورها، فشارهای سیاسی آمریکا برای جلوگیری از گسترش استفاده از یوان همچنان وجود دارد.
پیامدها برای جهان و کشورهایی مانند ایران
این روند برای کشورهایی که به دنبال کاهش وابستگی به دلار هستند جذاب است. برزیل و روسیه که در سال گذشته بهترتیب ۳۱ میلیارد دلار سویا و ۵۰ میلیارد دلار نفت خام به چین فروختهاند، از مشتریان بالقوه این تغییر محسوب میشوند
برای اقتصاد جهانی، این روند به معنای کاهش تکقطبی بودن نظام مالی و افزایش رقابت ارزی است. برای کشورهایی که تحت فشار تحریم یا محدودیتهای مالی غرب هستند، استفاده از یوان فرصت مهمی برای متنوعسازی ساختار ارزی و کاهش ریسکهای دلاری است.
برای ایران، این تحول میتواند امکان افزایش تجارت غیردلاری، فاینانس پروژهها، و اتصال بهتر به زنجیره ارزش آسیایی را فراهم کند. اگر تهران سیاست ارزی خود را با این روند هماهنگ کند، میتواند از ابزارهای جدید مالی چین بهرهمند شود.
در مجموع، چین با برداشتن قید «محتاطانه»، عملاً نشان داده که بازی جدیدی آغاز شده است؛ بازیای که ممکن است آینده نظم پولی جهان را دگرگون کند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.