صندوقهای بازنشستگی در آزمون مکانیسم ماشه

صندوقهای بازنشستگی در ایران، برخلاف نمونههای جهانی، تقریبا هیچ دسترسی عملی به سرمایهگذاریهای بینالمللی ندارند و سبد داراییشان عمدتا در داخل کشور متمرکز است؛ از سهام و املاک گرفته تا اوراق دولتی و پروژههای عمرانی. این ویژگی باعث میشود هر شوک اقتصاد کلان داخلی بهطور مستقیمتر بر منابع و مصارف صندوقها اثر بگذارد.
اجرایی شدن مکانیسم ماشه از منظر اقتصادی چند پیامد روشن دارد:
۱. فشار بر نرخ ارز و افزایش تورم انتظاری؛
۲. محدودتر شدن فضای فعالیت شرکتهای بورسی و غیربورسی که بخش بزرگی از پرتفوی سرمایهگذاری و جریانات نقدی ورودی صندوقها را تشکیل میدهند؛
۳. افزایش هزینه تامین مالی و کاهش سودآوری بنگاههای داخلی.
نتیجه این عوامل موجب کاهش بازده واقعی سرمایهگذاریهای صندوقهای بازنشستگی میگردد؛ یعنی حتی اگر اعداد اسمی سود بالا بماند، ارزش واقعی آن در برابر تورم شدیدتر کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر، تورم و افزایش نرخ ارز هزینه زندگی بازنشستگان را بهطور قابلتوجهی بالا میبرد. در چنین شرایطی، قدرت خرید مستمریها افت میکند و صندوقها عملا نمیتوانند سطح کیفیت زندگی بازنشستگان را در حد تعهدات اسمی خود حفظ کنند. این وضعیت یک چالش چندلایه ایجاد میکند: از یکسو منابع صندوقها در برابر فشار تورمی تضعیف میشود، از سوی دیگر مطالبات اجتماعی و انتظارات بازنشستگان افزایش مییابد. این ناترازی اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند پایداری مالی صندوقها را به خطر بیندازد و بر اقتصاد کلان نیز فشار بگذارد.
تابآوری صندوقهای بازنشستگی در این شرایط تنها به داشتن ذخایر نقدی محدود نمیشود، بلکه به مجموعهای از اقدامات عملی نیاز دارد. از جمله:
۱. اصلاح تدریجی ترکیب دارایی و حرکت به سمت مولد داخلی با بازده واقعی بالا و نقدشوندگی مناسب:
اولویتبندی داراییهای با جریان نقدی قابل پیشبینی و بازدهیReal بالا؛
استفاده از داراییهای با نقدشوندگی مناسب برای پوشش تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت.
۲. ارتقای حاکمیت شرکتی، شفافیت و مدیریت ریسک:
تشدید فرآیندهای ارزیابی ریسک و نظارت بر عملکرد زیرمجموعههای سرمایهگذاری صندوقها؛
ایجاد چارچوبهای استاندارد گزارشدهی و حاکمیت با رعایت اصول پذیرفتهشده بینالمللی.
۳. تعامل با سیاستگذار و طراحی سازوکارهای حمایتی هدفمند:
شکلدهی بستههای پشتیبانی هدفمند با هدف حفظ قدرت خرید مستمریبگیران در مواجهه با شوکهای تورمی و ارزی؛
تسهیل مسیرهای سرمایهگذاری در پروژههای مولد داخلی با اولویت آثار اقتصادی مستقیم بر اشتغال و تولید.
۴. سرمایهگذاری در فناوری و داده برای بهبود پیشبینی تعهدات آتی:
توسعه مدلهای پیشبینی تعهدات بازنشستگی با بهرهگیری از دادههای بازار و عملیاتی؛
استفاده از ابزارهای پردازش داده و تحلیل ریسک برای بهبود چشماندازهای سرمایهگذاری و مدیریت نقدینگی.
همچنین از جمله اقدامات اجرایی و شاخصهای کلیدی (KPIs) نیز شامل موارد زیر است:
نسبت توانگری مالی و پوشش تعهدات بهروز (funding ratio)؛ هدف: حفظ یا بهبود پایداری.
بازده واقعی پرتفوی پس از تورم (Real Return) و نسبت اختلاف با تورم (Tracking/Error vs. CPI).
شاخص نقدشوندگی و امنیت نقدینگی کوتاهمدت و بلندمدت (Liquidity Coverage / Cash Flow Adequacy).
ریسک پرتفوی، از جمله Value at Risk (VaR) و استحکام در برابر سناریوهای استرسی.
شفافیت و کیفیت گزارشدهی، شامل ممیزیهای مستقل و پیوستهای حاکمیتی-رگولاتوری.
کارآیی هزینهها و مدیریت هزینه سرمایه (Cost of Funds) در شرایط تورمی و ناپایداری ارزی.
چنین اقداماتی اگرچه بهتنهایی معجزه نمیکند، اما میتواند ظرفیت نهادی صندوقهای بازنشستگی را برای عبور از دورههای پرچالش افزایش دهد و ماموریت اصلی آنها – تامین امنیت معیشتی بازنشستگان – را پایدارتر کند.
* کارشناس اقتصادی