جهانیشدن، یک بده بستان بین گشودگی و استقلال ملی؛
استقلال ملی از مسیر ادغام جهانی میگذرد
مقامات برزیلی شواهدی از استقلال قضایی را برای سیاستگذاران آمریکایی فرستاده بودند، با این امید که حقایق و جایگاه جهانی برزیل از آنها محافظت خواهد کرد. اما نهادهای چندجانبهای که برزیل زمانی روی آنها حساب میکرد، نفوذ خود را از دست دادهاند. بنابراین، این کشور با تنها راه ممکن یعنی با پیوند دادن محکمتر خود به دیگران، به دنبال پشتیبان بوده است. اکنون که سپرهای محافظ جهانی در حال تضعیف شدن هستند، کشورها یاد میگیرند که استقلال از ادغام حاصل میشود.
اقتصاددانان از مدتها جهانی شدن را بهعنوان یک بدهبستان بین گشودگی و استقلال ملی در نظر گرفتهاند. در سال۱۹۳۳، جان مینارد کینز، سرخورده از شکستهای بینالمللگرایی اقتصادی، در سخنرانیای با عنوان «خودکفایی ملی» استدلال کرد که کشورها بیش از حد درها را گشودهاند. به گفته او هر کشوری آرزو داشت «ارباب خود باشد و تا جایی که میتواند خود را از دخالتهای جهان خارج آزاد کند». این وضعیت هنوز هم نظم جهانی را شکل میدهد. دنی رودریک از دانشگاه هاروارد در اوایل دهه۲۰۰۰ آن را بهعنوان «سهگانه سیاسی اقتصاد جهانی» مطرح کرد. کشورها نمیتوانستند همزمان ادغام اقتصادی، سیاست دموکراتیک و استقلال ملی کامل داشته باشند. در این دیدگاه، هرچه قوانین جهانی عمیقتر شوند، دولتها آزادی کمتری برای تعیین سیاستهای خود خواهند داشت. ادغام و حاکمیت در جهتهای مخالف هم حرکت میکنند.
اما گشودگی همچنین میتواند محافظ باشد. آلبرت هیرشمن، اقتصاددان لیبرال که از آلمان نازی گریخت، گفت که قوانین میتوانند هم سپر محافظ و هم محدودکننده باشند. او با مشاهده استفاده رایش سوم از تجارت برای مطیع کردن همسایگانش در اروپای شرقی، هشدار داد که قدرت ایجاد وقفه در روابط تجاری به ابزاری قدرتمند برای فشار سیاسی تبدیل میشود. راهحل او نه توجه به درون، بلکه توزیع ریسک بود. او استدلال کرد که استقلال واقعی، از تنوعبخشی -تجارت گسترده با شرکای زیاد- ناشی میشود؛ بهطوریکه هیچکس نمیتواند جریانی حیاتی را خفه کند. در جهانی که یک هژمون مایل به اعمال زور باشد، ادغام چیزی است که حاکمیت را حفظ میکند.
این دیدگاه یک بار دیگر آزمایش میشود. آقای ترامپ اساسیترین قانون سیستم تجارت – یعنی عدم تبعیض - را با استفاده از تعرفهها بهعنوان سلاح سیاسی نادیده گرفته است. هند بهدلیل خرید نفت روسیه؛ کانادا بهدلیل برنامههای مالیات دیجیتال و دعوت از رونالد ریگان برای یک تبلیغ تلویزیونی انتقادی؛ اتحادیه اروپا به دلیل استانداردهای ایمنی مواد غذایی و برزیل بهدلیل پیگرد قانونی آقای بولسونارو مجازات شدهاند.
واکسنی علیه اقدامات خودسرانه
انزوا اکنون خطرناکتر از درگیری به نظر میرسد. وقتی آقای ترامپ این بازی را با تعرفه ۵۰درصدی خود آغاز کرد، مقامات برزیل بهطور غریزی به سراغ قانون رفتند. اما با تضعیف سازمان تجارت جهانی، برزیل به دنبال تعمیق روابط با دیگران است. سلسو آموریم، مشاور ارشد لولا، آن را «واکسنی علیه اقدامات خودسرانه از سوی قدرتها» مینامد. در جهانی که توسط قلدرها اداره میشود، بهترین دفاع آن است که هر کشور با تعداد زیادی از کشورها رابطه برقرار کند.
لولا که زمانی نسبت به تجارت آزاد بدبین بود اکنون در تلاش است تا برزیل را محکمتر به اقتصاد جهانی پیوند دهد. برزیل یک قرارداد تجارت آزاد با انجمن تجارت آزاد اروپا منعقد کرده، در حال نهایی کردن پیمانی با امارات متحده عربی و در حال مذاکره با کانادا، هند، ژاپن و مکزیک است. از همه مهمتر، پس از ۲۵سال تاخیر، مرکوسور -بلوک آمریکای جنوبی به رهبری برزیل- در آستانه تصویب پیمانی با اتحادیه اروپا قرار دارد.
این توافقها کاری بیش از بازارهای باز انجام میدهند. آنها اصلاحات داخلی را الزامی میکنند و شفافیت بیشتر و مقررات پایدارتری را نوید میدهند. برای مثال، پیمان اتحادیه اروپا و مرکوسور، قراردادهای عمومی برزیل را به روی پیشنهاددهندگان خارجی باز، مالیات صادرات بر کالاهای کلیدی را به تدریج حذف و قوانین زیستمحیطی و کار آن را به استانداردهای اتحادیه اروپا نزدیکتر میکند. شاید مقید کردن خود به قوانین قابل پیشبینی و مشارکتهای گسترده مانند یک محدودیت به نظر برسد اما نوعی بیمه است. هرچه قوانین بیشتری را به اشتراک بگذارید، کشورها سختتر میتوانند شما را مطیع خود سازند.
چنین اقداماتی ممکن است ماندگارترین میراث تعرفههای آقای ترامپ باشد. پیمانهای تجاری آزادسازی نهادی را به اجرا میگذارند. وقتی اسپانیا در سال۱۹۸۶ به اتحادیه اروپا پیوست، مجبور شد حمایت از صنایع خود را کنار بگذارد، قانون رقابت اروپایی را بپذیرد و دموکراسی جوان خود را به نظمی مبتنی بر قانون متصل کند. الحاق برای لهستان پساکمونیست، به معنای بازنویسی هزاران قانون بود که سیستم مبهم قراردادهای دولتی آن را به یکی از شفافترین سیستمهای این بلوک تبدیل کرد.
دولتها در سراسر جهان به همین نتیجه میرسند. قدرتهای متوسط مانند هند، اندونزی و مکزیک از طریق باز بودن به دنبال استقلال هستند. تعرفههای آقای ترامپ دیگران را وادار میکند تا خود را با اطمینان بیشتری به قوانین تجاری پیوند دهند. ادغام اقتصادی که زمانی تهدیدی برای حاکمیت محسوب میشد امروز به سپر آن تبدیل شده است.