معمایی که دولت‌ها نمی‌خواهند صادقانه درباره‌اش حرف بزنند

آیا واقعا مردم بنزین ارزان مصرف می‌کنند؟

این سوال باید از سطح ظاهر قیمت‌ها فراتر رود. مردم بنزینی مصرف می‌کنند که کیفیت آن معمولا با استاندارد جهانی فاصله دارد؛ اما این تنها بخش کوچکی از ماجراست. خودرویی که با آن این بنزین مصرف می‌شود، به‌دلیل فناوری عقب‌مانده و کیفیت ضعیف تولید داخلی تا سه‌برابر خودروهای استاندارد جهانی سوخت می‌سوزاند. همین خودروها نیز، به‌دلیل انحصار مزمن و بازار بدون رقابت، با قیمتی چند برابر مشابه خارجی به مردم فروخته می‌شود. با جمع‌زدن این چهار مولفه —کیفیت پایین سوخت، مصرف بالای خودرو، قیمت گزاف این خودروها و هزینه نگهداری— به واقعیتی غیرقابل‌انکار می‌رسیم: مردم عملا هزینه انرژی را با نرخ جهانی و حتی بالاتر پرداخت می‌کنند؛ اما نه در پمپ‌بنزین، بلکه در زنجیره‌ای معیوب و تحمیلی.

جای خالی سیاستگذاری؛ از حمل‌ونقل عمومی تا صنعت خودرو

دولت‌های پس از اصلاحات، به‌جای تکمیل مسیر اصلاحی که آغاز شده بود —یعنی اصلاح تدریجی قیمت‌ها، بهبود بهره‌وری، و توسعه حمل‌ونقل عمومی— ترجیح دادند ساده‌ترین گزینه را انتخاب کنند: فشار بر قیمت سوخت. هیچ‌کدام از این دولت‌ها به جایگزین‌های واقعی نپرداختند: توسعه ریلی درون‌شهری و برون‌شهری متوقف یا کند شد، صنعت خودرو در انحصار باقی ماند، خودروهای کم‌مصرف وارد نشد و نهادهای انحصاری به‌جای رقابت، با تعرفه‌های بالا از بازار حفاظت شدند. نتیجه چه شد؟ افزایش‌های قیمتی که به‌دلیل نبود زیرساخت، نه مصرف را کاهش داده و نه به بهبود اقتصاد انرژی کمک کرده است.

خطاهای گذشته و هزینه امروز

نباید از نقش تصمیم‌سازی‌های اشتباه سال‌هایی گذشت که می‌توانست مسیر سوخت و خودرو را اصلاح کند. یکی از خطاهای بزرگ، توقف افزایش پلکانی قیمت سوخت بود؛ توقفی که تصمیمی پوپولیستی و کوتاه‌نگرانه بود و باعث شد کشور فرصت رسیدن تدریجی به قیمت واقعی را از دست بدهد. در کنار آن، جلوگیری از کاهش تدریجی تعرفه واردات خودرو نیز ضربه‌ای دیگر بر پیکره صنعت و مصرف انرژی زد؛ تصمیمی که اگر ادامه می‌یافت، خودروسازان داخلی ناچار به کاهش مصرف و ارتقای کیفیت می‌شدند. هزینه این سیاست‌های اشتباه امروز مستقیما به مردم تحمیل می‌شود: از گرانی سوخت تا ناکارآمدی خودرو و فشار اقتصادی روزمره.

راهی جز اصلاح ساختاری وجود ندارد

ایران برای خروج از دور باطل گرانی سوخت و نارضایتی عمومی، نیازمند بازگشت به اصولی است که در دوره اصلاحات پایه‌گذاری شد؛ اما ادامه نیافت:

 • اصلاح تدریجی و پیش‌بینی‌پذیر قیمت انرژی

 • شفاف‌سازی صادقانه با مردم

 • مبارزه با انحصار در صنعت خودرو

 • گسترش حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان جایگزین واقعی

 • ورود فناوری و رقابت برای کاهش مصرف سوخت.

تا این تغییرات ساختاری انجام نشود، افزایش قیمت بنزین نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه شکاف اعتماد میان مردم و سیاستگذار را عمیق‌تر خواهد کرد.

*   رئیس سابق کمیسیون حمل‌ونقل و لجستیک اتاق بازرگانی ایران