دیپلماسی فولاد؛ از تحریم تا حضور هوشمند در بازار جهانی
پرسش اصلی این مقاله این است: در شرایط تحریم و رقابت منطقهای، با چه ابزارها و راهبردهایی میتوان صادرات فولاد ایران را بهعنوان یک عنصر دیپلماسی اقتصادی کارا و پایدار بازطراحی کرد؟
وضعیت کنونی: ظرفیت بالا، پیچیدگیهای تجارت
آمارهای رسمی و صنفی نشانمیدهدکه ایران در سالهای اخیر تولید و صادرات فولاد را افزایش داده است؛ گزارشهای انجمن تولیدکنندگان فولاد (ISPA) حاکی از صادرات چندمیلیونتنی و ارزش چندمیلیارد دلاری سالانه است. برای مثال، ISPA در گزارشهایی اعلامکرد ارزش صادرات زنجیره فولاد در یک سال حدود ۷.۶میلیارد دلار برآورد شده است
با این حال، مسیر صادرات بهسادگی باز نیست: تحریمهای مالی و بانکی، محدودیت در تعامل با سیستمهای پرداخت بینالمللی، و نیاز به عبور از استانداردهای بازارهای هدف (از جمله الزامات زیستمحیطی اروپا) پیچیدگیهای عملیاتی ایجاد کردهاند. دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC) و قواعد تحریمی مرتبط نیز چارچوب تعاملات مالی شرکتهای ایرانی را محدود میکند؛ در نتیجه، باید راهکارهای جایگزین و سازوکارهای حقوقی- مالی طراحی شود.
همزمان، ساختار تجارت منطقهای تغییر کرده است: مسیریابی کالاها از مسیرهای ثانویه (مثلا گذر از بنادر یا کشور ثالث) و استفاده از زنجیرههای تامین منطقهای (خاورمیانه، آسیای میانه و آفریقا) افزایشیافته - پدیدهای که هم فرصت و هم ریسک ایجاد میکند. نمونهای از این مسیرها را گزارشهای بینالمللی نشان میدهند؛ برای مثال افزایش واردات پلیت و پِلت از ایران به هند که بهطور رسمی از طریق عمان ثبتشده موجب نگرانی تولیدکنندگان هندی شدهاست این نمونه نشانمیدهد که مسیرهای جایگزین صادراتی فعالشدهاند اما شفافیت منشأ و فرایندها چالشی بزرگ است.
«دیپلماسی فولاد» چه ضرورتی دارد؟
۱. فولاد یک اهرم اقتصادی - سیاسی است: با تکیهبرصادرات فولاد میتوان بازارهای منطقهای را جذب، شبکههای وابستگی ایجاد و از ظرفیت تولید داخلی برای نفوذ اقتصادی استفادهکرد.
۲. قوانین و تعرفههای بینالمللی در حال تغییرند: افزایش نگرانیها درباره کربن و معرفی مکانیسمهایی مانند تعرفه کربنی در اروپا، توزیعکنندگان را ملزم به شفافیت تولید کرده است؛ این تحول، بازیگران فاقد شواهد رد پای کربنی را از بازارهای حساس حذف میکند.
۳. رقابت منطقهای فشردهتر شده: ترکیه، امارات، و برخی بازیگران آسیایی با راهبردهای تهاجمی تجاری و بهبود زیرساختهای لجستیکی سهم خود را افزایش میدهند؛ ترکیه حتی برای محافظت از بازار داخلی اقدام به وضع تعرفههای ضد دامپینگ کرده است که نشاندهنده رقابت تنگاتنگ منطقهای است.
ابزارها و راهکارهای دیپلماسی فولاد
۱. تنوعبخشی هوشمند بازارها
ایران باید هدفگذاری مشتریان منطقهای جدید (آفریقا، آسیای میانه و جنوب آسیا) را با برنامهریزی لجستیک و توافقات تجاری دوجانبه دنبال کند. بستههای تجاری ترکیبی (تخفیف حجم و تضمین کیفیت دیجیتال) میتواند در کوتاهمدت سهم بازار را حفظ کند.
۲. کانالهای مالی و سازوکار پرداخت جایگزین
با توجه به محدودیتهای بانکی، لازم است روشهای پرداخت جدید (تهاتر منطقهای، استفاده از پولهای محلی توافقشده و تطابق با کانالهای بانکی طرف مقابل که ریسک حقوقی کمتری دارند) توسعه یابد؛ همه در چارچوبی که ریسک حقوقی و تبعات تحریمی را حداقل کند. این سازوکارها باید حقوقیشده و با هماهنگی دستگاه دیپلماسی اقتصادی تعریف شوند.
۳. پاسپورت دیجیتال برای محمولهها؛ شفافیت با فناوری
اجرای سامانههای ردیابی (ارسال زنجیرهای داده محصول؛ شناسنامه کد کالا، منشأ، مشخصات کربنی) با تکیهبرفناوریهای قابل قبول بینالمللی (ساختارهای شفاف داده یا زنجیره بلاکچین که قابلپذیرش بازار هدف است) میتواند به عبور از موانع ورود به بازارهایی مثل اروپا و برخی کشورهای آسیا کمک کند. این راهکار علاوه بر افزایش اعتماد، امکان توافقات تجاری شرکتی را تسهیل میکند. (نمونههای موفق پلتفرمهای B۲B در چین و اروپا وجود دارد).
۴. شبکهسازی منطقهای و «پروتکلهای همکاری»
ایجاد تفاهمنامههای منطقهای برای استانداردسازی کیفیت، بستهبندی و لجستیک (مثلا کریدورهای اختصاصی حمل و ترانزیت) میتواند هزینهها را کاهش دهد و مانع فشارهای تعرفهای و قانونی شود. این همان «دیپلماسی اقتصادی» عملی است که در سطح وزارتخانهها و اتاقهای بازرگانی باید دنبال شود.
۵. دفاع در برابر ریسکهای تجاری (صادرات هوشمند)
تهیه پوششهای بیمهای (با واسطه کشورهای ثالث)، قراردادهای تضمین کیفیت و شرایط تامین مالی معقول (LCهای انعطافپذیر) و استفاده از تضمینکننده معتبر منطقهای میتواند ریسکهای ناشی از نوسانهای ارزی و تحریم را کاهش دهد.
سه سناریوی پیشنهادی برای دیپلماسی فولاد ایران
سناریوی اول: بازگشت به جهان (سناریوی خوشبینانه)
در این وضعیت، ایران با اصلاحات تدریجی در سیاست خارجی و همکاری اقتصادی منطقهای، از طریق توافقهای دوجانبه فولادی (مثلا با ترکیه، هند یا چین) به بازارهای جهانی متصل میشود.
سهم صادرات فولاد ایران از تولید به بیش از ۴۰ درصد میرسد.
امکان جذب سرمایه خارجی و فناوری نوین تولید (مثلا فولاد سبز) فراهم میشود.
دیپلماسی فولاد به ابزاری برای افزایش قدرت نرم صنعتی ایران بدل میشود.
این سناریو نیازمند ثبات سیاسی و نگاه راهبردی دولت به دیپلماسی اقتصادی است.
سناریوی دوم: تداوم وضع موجود (سناریوی محتاطانه)
در این حالت، تعاملات ایران محدود به بازارهای سنتی منطقهای (عراق، افغانستان، عمان و آسیای میانه) باقی میماند.
صادرات در محدودهی ۸ تا ۹میلیون تن در سال نوسان میکند.
ایران بهدلیل محدودیتهای مالی و سیاسی، از موج جهانی فولاد سبز و فناوریهای دیجیتال عقب میماند. در این سناریو، ایران تولیدکنندهای مهم اما غیر اثرگذار در زنجیره جهانی فولاد باقی میماند.
سناریوی سوم: انزوای فولادی (سناریوی بدبینانه)
در صورت تشدید تحریمها یا سیاستهای محدودکننده صادرات،
تجارت فولاد ایران بهطور قابل توجهی کاهش می یابد،
صادرات به بازارهای منطقهای هم کاهش مییابد،
تولیدکنندگان داخلی با مازاد عرضه، کمبود نقدینگی و افت سرمایهگذاری مواجه میشوند.
نتیجه: صنعت فولاد از موتور رشد اقتصادی به نقطهی آسیبپذیر تبدیل میشود.
جمعبندی تحلیلی
این سه سناریو در کنار هم نشان میدهند که دیپلماسی اقتصادی در صنعت فولاد دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه عامل بقاست.
اگر ایران بخواهد در دهه آینده همچنان در جمع ۱۰تولیدکننده بزرگ فولاد بماند، باید با نگاهی واقعگرایانه و هوشمند، مسیر «سناریوی اول» یعنی دیپلماسی فعال و منطقهگرا را انتخاب کند.
تجربههای موفق - نمونههای عملی
ترکیه: با بهینهسازی شبکه بندری و تعرفههای تجاری هوشمند و استفاده از ظرفیت بنگاههای صادراتمحور، توانسته بازارهای منطقه را حفظ کند؛ همچنین در واکنش به ورود کالاهای ارزان، اقدامات ضد دامپینگ را فعال کرده است.
چین و هند: چین با پلتفرمهای تجاری و هند با توسعه بازارهای منطقهای توانستهاند در شرایط رقابتی جایگاه خود را حفظ کنند.
ایران: گزارشها و آمار ISPA نشانمیدهدکه صادرات فولاد ایران در سالهای اخیر رشد داشته و برخی شرکتها پروژههای دیجیتالسازی و توسعه بازار را آغاز کردهاند؛ اما برای تبدیل این اقدامات جزیرهای به استراتژی ملی، نیاز به هماهنگی بالاتر است.
نقلقولهای صنفی و اجرایی
به گفته بهرام سبحانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، آمار صادرات و تولید نشاندهنده ظرفیت و پتانسیل بالاست اما «برای تثبیت این موفقیتها در بازارهای بینالمللی، باید ابزارهای قانونی و تجاری متناسب طراحی شود.» (اظهارات و گزارشهای ISPA درباره روند صادرات). در سطح بنگاه نیز مدیران شرکتهای بزرگ بارها بر ضرورت تحول دیجیتال و هوشمندسازی برای بقا در رقابت جهانی تأکید کردهاند؛ نکتهای که رابطه مستقیم با توان صادراتی و اعتماد بازار خارجی دارد.
ریسکها و ملاحظات حقوقی - سیاسی
استفاده از مسیرهای «کشور ثالث» میتواند در کوتاهمدت سودآور باشد اما ریسکهای حقوقی و افت اعتماد شرکای تجاری را افزایش میدهد.
تغییرات در سیاستهای تعرفهای و اقدامات ضد دامپینگ در بازارهای هدف (مثلاً تصمیمات ترکیه و اتحادیهها) میتواند دسترسی ایران را مختل کند؛ بنابراین دیپلماسی تجاری باید همزمان با ظرفیت عملیاتی بهروز شود.
توصیههای سیاستی
۱. تهیه «نقشه راه دیپلماسی فولاد» که وزارت صنعت، وزارت خارجه، بانک مرکزی و نهادهای صنفی را درگیر کند؛ شامل کانالهای مالی جایگزین و اهداف بازار سالانه.
۲. پایلوت سامانه ردیابی دیجیتال محمولهها (شناسنامه کربن و کیفیت) با مشارکت چند شرکت بزرگ و بورس کالا برای ایجاد «پاسپورت معاملهپذیر» محمولههای فولادی.
۳. گفتوگوهای منطقهای برای ایجاد کریدورهای تجاری فولاد (ترکیه، عراق، پاکستان و برخی کشورهای آفریقایی) با تمرکز بر تسهیل امور گمرکی و لجستیک.
۴. بستههای حمایتی برای صادرات فنی و مقرونبهصرفه (بستههای تضمین، بیمههای اعتباری و ابزارهای تهاتری با کشورهای هدف).
۵. اجرای برنامه آموزش صادرات هوشمند برای شرکتهای متوسط و کوچک تا این شرکتها بتوانند از طریق پلتفرمهای دیجیتال و استانداردهای بینالمللی وارد بازار شوند.
جمعبندی
دیپلماسی فولاد، در معنای واقعی، یعنی ترکیب سیاست خارجی، ابزارهای مالی، فناوریهای شفافساز و مدیریت زنجیره تامین برای تبدیل یک کالای صنعتی به اهرم نفوذ اقتصادی. ایران ظرفیت دارد اما راهحل موفق نیازمند یک برنامه ملی، همکاری بینبخشی و استفاده هوشمند از فناوری و دیپلماسی است.
* کارشناس حوزه صنایع معدنی