تغییرات اقلیمی و تقاضای انرژی تنشها را تشدید کرده است؛
جنگ آب در جنوب آسیا
براساس گزارشی از اکونومیست، همچنین هند هنوز حاضر به از سرگیری معاهده آبهای سند، نشده است؛ توافقی که از سال ۱۹۶۰ برای تقسیم آب با پاکستان برقرار بود، اما پس از یک حمله تروریستی در کشمیر در آوریل گذشته، به حالت تعلیق درآمد.
از سوی دیگر، مقامات هندی خود نیز به شدت نگرانند؛ نگرانی آنها به خاطر سد بزرگی است که چین قصد دارد تنها در فاصله ۳۰ کیلومتری از مرز هند و روی رود براهماپوترا (که در تبت با نام یارلونگ سانگپو شناخته میشود) بسازد. این سد، که هزینه برآورد شده آن ۱۶۷میلیارد دلار است، در صورت تکمیل بر اساس طرح اولیه، بزرگترین سد جهان خواهد بود. بدیهی است که پیامدهای این سازه عظیم برای کشورهای پاییندست، بسیار گسترده و دامنهدار خواهد بود؛ همانگونه که تاثیرات زیستمحیطی آن در این منطقه که از غنیترین مناطق تنوع زیستی است، نیز به هیچ وجه کوچک نخواهد بود.
این تحولات اخیر به وضوح نشان میدهد که سیاستهای آبی منطقه در حال ورود به مرحلهای خطرناکتر هستند. تمایل فزاینده به تامین برق پاک و پایدار، کشورهای جنوب آسیا را به سمت گسترش سرمایهگذاری در نیروگاههای برقآبی سوق داده است. در همین حال، پدیدههایی چون ذوب شدن یخچالهای طبیعی و الگوهای نامنظم آبوهوایی ناشی از تغییرات اقلیمی، سطح و جریان رودخانهها را به شدت غیرقابل پیشبینی کرده است و زندگی و معیشت حدود ۲میلیارد نفر از مردم جنوب آسیا را تحتالشعاع قرار داده است. برای مهار این خطرات و جلوگیری از گسترش درگیریها، ضروری است که کشورهای منطقه مسیر گفتوگو و همکاری را در پیش بگیرند؛ هرچند موانع متعددی در این راه دشوار وجود دارد.
چالشهای موجود
سیاست آب در جنوب آسیا از دیرباز موضوعی پر از تنش و چالش بوده است. بزرگترین و حیاتیترین رودخانههای این منطقه یعنی سند، گنگ و براهماپوترا همگی از یخچالهای طبیعی مرتفع هیمالیا سرچشمه میگیرند. رود سند سفر خود را از چین آغاز میکند، از مناطق لداخ هند و ناحیه مورد مناقشه کشمیر میگذرد، سپس از سراسر خاک پاکستان عبور میکند. اگرچه رود براهماپوترا نیز در چین سرچشمه گرفته است و تنها از کشورهای هند و بنگلادش میگذرد، باید توجه داشت که بخش قابلتوجه و گستردهای از نپال نیز در حوضه آبریز عظیم گنگ-براهماپوترا قرار دارد.
توزیع عادلانه آب در سرزمینی که زخمخورده بیاعتمادیهای عمیق است، کاری بهشدت دشوار است. مناقشههای دیرینهای چون نزاع هند و پاکستان بر سر کشمیر، یا ستیزهای مرزی میان چین و هند، نمونههای روشنی از این تنشها هستند. از سوی دیگر، کشورهای کوچکتری مانند بنگلادش و نپال نیز پیوسته نگران نفوذ و تسلط بیش از حد این دو قدرت بزرگ منطقهای هستند. این فضای سنگین بیاعتمادی، خود عاملی است که کشورها را وسوسه میکند تا منابع حیاتی آب را همچون ابزاری برای اعمال فشار بر همسایگان خود به کار گیرند. گزارش موسسه تحقیقاتی «پاسیفیک اینستیتوت» در کالیفرنیای آمریکا نشان میدهد که تنها در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، جنوب آسیا شاهد ۱۹۱ مناقشه مرتبط با آب بوده است؛ آماری خیرهکننده که بیانگر این است که جز خاورمیانه، هیچ نقطه دیگری در جهان تا این اندازه درگیر این بحرانهای آبی نیست.
چشمانداز تیره
براساس این گزارش، انتظار میرود که اوضاع در آینده بدتر نیز شود. یکی از معضلات اصلی این است که کشورها، فراتر از تولید انرژی، از ساخت سدها به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت، تثبیت قلمرو و اعمال فشار بر همسایگان خود بهره میبرند.
هاری گودارا از دانشگاه جهانی او.پی. جیندال در سونی پات هند، توضیح میدهد: «سدهای چین در تبت به پکن این فرصت را میدهد که نفوذ خود را بر منطقهای ناآرام استحکام بخشد.» از سوی دیگر، ساخت سد در مناطق کشمیر تحت کنترل پاکستان (که اکنون با حمایت فزاینده چین انجام میگیرد) نیز برای تثبیت ادعاهای ارضی و تحریک هند مورد استفاده قرار میگیرد. در واکنش به سد جدید چین روی براهماپوترا، هند نیز قصد دارد سدی بزرگ در پاییندست همان رودخانه بسازد. در این میان، مردم بنگلادش گلهمندند که هند هنگام رهاسازی ناگهانی حجم زیادی از آب سدهای موجود، هشدار قبلی نمیدهد و همین امر باعث تحمیل خسارات سنگین در مناطق پاییندست میشود. در نهایت، باید گفت که این درگیریهای آبی اغلب با سایر منازعات سیاسی و مرزی منطقه در هم تنیده شده و بر همپوشانی دارند.
از نگاه نشریه اکونومیست، جنوب آسیا از نظر کمبود آب یکی از پرچالشترین مناطق جهان به شمار میرود؛ به گونهای که در بسیاری از بخشهای آن، آب در بخش عمدهای از سال به سختی یافت میشود. پژوهشی که امسال توسط محققان دانشگاه لودونگ چین منتشر شد هم این یافته را تایید میکند که مناطقی که با کمآبی دست و پنجه نرم میکنند، بیش از سایرین در معرض بروز منازعات قرار دارند.
افزایش تقاضا برای انرژی نیز سایهای سنگین بر این بحران افکنده و احتمالا اوضاع را وخیمتر خواهد کرد. رشد اقتصادی، گسترش شهرنشینی و افزایش نیاز مراکز داده، تقاضا برای برق پایدار را به شدت بالا برده است. در این میان، انرژی برقآبی، که برخلاف انرژیهای خورشیدی و بادی، مشکل نوسانات تولید ندارد، به عنوان یک منبع جذاب از انرژی تجدیدپذیر مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر، پاکستان یکپنجم برق خود را از نیروگاههای برقآبی تامین میکند و برنامههایی برای افزایش این سهم دارد. هند نیز میخواهد ظرفیت برقآبی خود را تا سال ۲۰۳۲ از ۴۲ گیگاوات به بیش از ۵۰ درصد افزایش دهد، و حتی ممکن است در دهههای آینده تا ۲۰۰ سد جدید بسازد.
ضرورت دیپلماسی
نپال هماکنون بیش از نیاز داخلی خود برق تولید میکند و قصد دارد مازاد آن را صادر کند؛ این کشور سالهاست که به هند برق میفروشد و اخیرا نیز توانسته بهرغم کشمکشهای طولانی، صادرات خود را به بنگلادش از طریق شبکه برق هند آغاز کند. برای جلوگیری از تبدیل این تنشها به درگیریهای آشکار، وجود کانالهای دیپلماتیک برای مدیریت تاثیرات سدسازیها امری حیاتی است. به باور آرون وولف، کارشناس توافقنامههای آبهای مرزی از دانشگاه ایالتی اورگن آمریکا، یکی از روشنترین نشانههای قریبالوقوع بودن منازعات آبی، اقدام به ساخت سد بدون وجود یک معاهده رسمی است. نگرانیهای عمیق زیستمحیطی نیز مطرح است. ساخت سدها باعث تکهتکه شدن رودخانهها، تخریب زیستگاهها و آوارگی جوامع محلی میشود؛ این آسیبها در زمینهای شکننده و حساس هیمالیا دوچندان میشود. به همین دلیل، برنامه هند برای ساخت سد عظیم جدیدش در این منطقه، با اعتراض شدید جوامع محلی روبهرو شده است.
برای جلوگیری از درگیریهای احتمالی بر سر منابع آبی، تقویت و فعال نگه داشتن کانالهای دیپلماتیک میان کشورهای منطقه ضرورتی انکارناپذیر است. محیطزیست جنوب آسیا اکنون بیش از هر زمان دیگری شکننده و آسیبپذیر شده است؛ یخچالهای طبیعی با سرعتی بیسابقه در حال ذوب شدن هستند، پدیدهای که میتواند جریان رودخانهها را ناپایدار کند، بستر سدها و سکونتگاهها را تضعیف سازد و احتمال وقوع سیلابهای ویرانگر را افزایش دهد. در همین حال، بارشهای موسمی نیز دیگر از الگوی ثابت گذشته پیروی نمیکنند. در چنین شرایطی، کشورهای منطقه باید بهجای تعلیق یا کنار گذاشتن توافقنامههای آبی موجود، آنها را بازنگری و تقویت کنند تا با واقعیتهای تازه اقلیمی سازگار شوند.
برخی نشانهها حاکی از آن است که کشورهای منطقه تا حدودی به این ضرورت واقف هستند. برای مثال، با وجود تعلیق معاهده سند در آوریل گذشته، هند همچنان پیشبینیهای مربوط به سیلاب را با پاکستان به اشتراک گذاشته است. همچنین، پژوهشهای آرون وولف نشان میدهد که در ۱۰۰سال گذشته، هیچ جنگی مستقیما بر سر آب در این منطقه رخ نداده است. با این حال، مدیریت آب در جنوب آسیا همچنان مجموعهای آشفته از توافقهای دوجانبه است؛ این وضعیت به کشورها اجازه میدهد که به رودخانهها نه به عنوان نظامهای زیستمحیطی مشترک، بلکه صرفا به چشم یک ابزار چانهزنی سیاسی بنگرند. در نهایت، باید گفت که همکاری نزدیکتر میان کشورهای منطقه، مطمئنترین راه برای تضمین تداوم جریان رودخانهها و حفظ صلح در این بخش حیاتی از آسیا است.