آیا آلایندگی واحدهای تولیدی هند، باعث اختلال در رشد صنایع فلزی خواهد شد؟
عطش تولید فولاد ارزان
بر اساس گزارشی از فایننشالتایمز، گروه صنعتی محلی «هیرا» که مالک این زمین است، در اسناد ارزیابی زیستمحیطی خود توضیح داده بود که چگونه قصد دارد اثرات آلاینده کارخانه زغالسنگسوز را کاهش دهد. در این کارخانه، قرار است آهن اسفنجی به فولاد مذاب تبدیل شود. اما جزئیات فنی این برنامهها برای ساکنان محلی اهمیتی نداشت. دلیل اصلی مخالفت و اتحاد آنها، تجربه طولانیمدتشان از آلودگی گسترده، پخش شدن خاکستر و تخریب محیط زیست ناشی از انبوه کارخانههای کوچک آهن در سراسر ایالت چاتیسگر بود.
دانشوار ورما، مالک ۳۱ ساله زمین، در سالن ساده و خاکی روستای کوهادیا در کنار حدود ۱۰ نفر از رهبران محلی نشسته بود؛ بالای سر آنها عکسهای مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو، اولین نخستوزیر هند پس از استقلال، به چشم میخورد. ورما میگوید: «اگر تنها بودیم، شاید میتوانستند ما را تحت فشار قرار دهند تا تسلیم شویم. اما وقتی متحد هستیم، نمیتوانند ما را نادیده بگیرند.»
اعتراض در کوهادیا نمادی از معضل بزرگتری است که هند با آن روبهروست و آن صنعت فولاد است. این صنعت که بیشتر با زغالسنگ کار میکند، آلودگی زیادی تولید میکند، اما در عین حال برای حمایت از اقتصاد رو به رشد کشور و تامین نیازهای عظیم آن به بزرگراهها، پلها، کارخانهها، بنادر و مسکن جدید در حال گسترش است. هند در دهه گذشته تولید فولاد خود را دو برابر کرده است و با پشت سر گذاشتن ژاپن، به دومین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان تبدیل شده است. دولت نارندرا مودی اکنون قصد دارد ظرفیت تولید فولاد هند را تا سال ۲۰۳۰ به ۳۰۰میلیون تن برساند که تقریبا دو برابر سطح تولید سال ۲۰۲۴ است. در حالی که صنعت فولاد جهانی با کاهش تقاضا در بازارهای بزرگی مانند چین مواجه است، جایی که مصرف تقریبا ثابت مانده است، مصرف فولاد در هند برخلاف روند جهانی در حال افزایش است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۵ هر سال حدود ۶ درصد رشد کند.
تیوی نارندران، مدیرعامل تاتا استیل، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد هند، میگوید: «هند بهترین داستان صنعت فولاد در جهان است؛ هیچ بازار بزرگی با این سرعت رشد نمیکند. در واقع، اغلب بازارها در حال کوچک شدن هستند. هند در زیرساخت کمسرمایهگذاری کرده است.» اما این ابعاد از رشد، هزینههای قابلتوجهی نیز به همراه دارد. با وجود نقش حیاتی فولاد در مهندسی و ساختوساز، این ماده یکی از آلایندهترین مواد جهان است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تولید فولاد حدود ۸ درصد از کل انتشار دیاکسیدکربن جهان را تشکیل میدهد. صنعت فولاد در هند حدود ۱۲ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای کشور را تولید میکند؛ رقمی که آن را به آلایندهترین بخش در میان صنایع مختلف هند تبدیل کرده است. بخش زیادی از این آلودگی ناشی از گسترش کارخانههای کوچک و کمنظارتی است که همچنان به زغالسنگ و فناوری قدیمی کوره بلند متکی هستند؛ فناوریای که از قرن نوزدهم تاکنون تغییر چندانی نکرده است.
فشار صنعتی و زیستمحیطی
تقریبا نیمی از فولاد هند در همین کارخانههای کوچک تولید میشود که فرآیند تولیدشان استاندارد نیست. ساجان جیندال، میلیاردر و رئیس گروه جیاسدبلیو، که بزرگترین تولیدکننده فولاد در هند است، به روزنامه فایننشال تایمز میگوید: «این کارخانهها مقدار بسیار بیشتری دیاکسید کربن تولید میکنند و این یک چالش جدی است. آنها در نهایت باید بهروز و مدرن شوند.» حدود ۲.۵میلیون نفر در سراسر هند، مستقیم و غیرمستقیم، در این بخش کار میکنند. همین موضوع اصلاحات را در پرجمعیتترین کشور جهان دشوار میسازد؛ کشوری که باید برای نیروی کار زیاد خود اشتغال ایجاد کند. جیندال اضافه میکند: «این صنایع کوچک و متوسط در سراسر کشور پراکنده و افراد زیادی به آنها وابسته هستند. کنار گذاشتن آنها از نظر سیاسی هم کار بسیار سختی است.» رهبران صنعتی و کارشناسان تردید دارند که هند سومین تولیدکننده بزرگ کربن در جهان بتواند میان نیاز خود به فولاد ارزان و ضرورت حفاظت از محیطزیست برای پاکسازی این صنعت تعادل برقرار کند. سومانت سینا، مدیرعامل یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی تجدیدپذیر هند، میگوید: «فکر نمیکنم کسی داوطلبانه چنین هزینهای را بپذیرد.»
با این حال، فشارهای بینالمللی در حال افزایش است. بیش از یکسوم از ۶میلیون و ۴۰۰هزار تن فولاد صادراتی هند به اروپا فرستاده میشود؛ جایی که از اول ژانویه سازوکار تعدیل مرزی کربن اجرا میشود؛ مالیاتی که تولیدکنندگان آلاینده خارجی را هدف قرار میدهد تا از صنایع اتحادیه اروپا در برابر واردات ارزان و آلوده محافظت شود. براساس گزارش فایننشال تایمز، پیشبینی میشود که صادرات فولاد هند به اروپا بیش از دیگر کشورها تحتتاثیر این مقررات قرار گیرد. طبق گزارش یک مرکز پژوهشی دانشگاه جانز هاپکینز، درحالیکه واردات فولاد چین مشمول تعرفهای حدود ۷.۷۵ درصد است، این میزان برای فولاد هند به طور متوسط به ۱۶درصد میرسد. با توجه به اینکه نزدیک به ۹۰درصد ظرفیت تولید آهن هند به زغالسنگ وابسته است و همین امر این کشور را به یکی از آلایندهترین تولیدکنندگان فولاد تبدیل کرده است؛ گروه پژوهشی دیدهبان انرژی جهانی هشدار میدهد که هند ممکن است در آینده با ۱۸۷میلیارد دلار دارایی بلااستفاده روبهرو شود.
هانا خدیجه، پژوهشگر صنایع سنگین در موسسه دیدهبان انرژی جهانی، میگوید: «استراتژی اصلی هند این بوده است که هماکنون ظرفیت تولید فولاد را برای پاسخ به تقاضای روزافزون افزایش دهد و نگرانی درباره کاهش انتشار کربن را به آینده واگذار کند. با این کار، ما در حال ساخت هیولای بزرگی از کربن هستیم که در آینده توان مهار آن را نخواهیم داشت.» تاسیسات بزرگ تولید فولاد گروه جیاسدبلیو در ویجایاناگار در جنوب هند، شاهدی عینی بر رشد سریع تولید این فلز است که ستون فقرات اقتصاد داخلی کشور را تشکیل میدهد و سریعترین رشد را در میان کشورهای بزرگ دارد. به گفته پی.کی. مورگان، رئیس مجموعه ویجایاناگار، جایی که زمانی زمینی بیحاصل و متروک بود، از زمان آغاز به کار این مجموعه در دهه ۱۹۹۰، اکنون به شهری صنعتی تبدیل شده است.
این مجتمع ۱۰ هزار هکتاری که بزرگترین مجموعه فولادسازی هند است، سالانه ۱۷.۵میلیون تن فولاد تولید میکند. برای کارکنان، بلوکهای مسکونی میان درختان ساخته شده است و یک فرودگاه خصوصی مدیران و مقامات را به این منطقه میآورد. در پشت این سازه بزرگ، جرقهها از کورههای بلند باز زبانه میکشند؛ کورههایی که در کنار تودههای بزرگ سرباره، به رنگ سرخ دوزخی میسوزند. در بالای سر، نوارهای نقالهای به طول چند مایل، سنگآهن را از معادن نزدیک به داخل این هزارتوی فلزی منتقل میکنند و شعلههای گاز از برجهای مختلف در این سایت وسیع به هوا پرتاب میشود. مانند بسیاری از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد کشور، گروه جیاسدبلیو نیز با چالش پیچیده کاهش انتشار کربن در این بخش روبهروست.
چالش فناوری و انرژی
یک گزارش دولتی در سال گذشته، مشکلات اصلی این مسیر را نشان داد؛ درحالیکه کشورهای ثروتمند از مزایایی مانند فراوانی ضایعات فولاد قابل بازیافت، شبکه برق پاکتر و دسترسی به گاز طبیعی ارزانتر بهره میبرند، هند به دلیل کمبود قراضه و گران بودن گاز با محدودیت روبهرو است. به همین دلیل، کارخانههای فولاد یکپارچه معمولا با زغالسنگ کار میکنند که خود منجر به افزایش انتشار کربن میشود. یکی از مدیران صنعت میگوید انگیزه قیمتی کمی برای تغییر وجود دارد: «اگر بتوانم گاز را با قیمت ۴ دلار و زغالسنگ را با ۰.۵ دلار تهیه کنم، چرا باید به سمت گاز بروم؟ ما تاجر هستیم.» مواد خام هند نیز مشکل را تشدید میکند. همانت مالیا، رئیس بخش پایداری صنعتی در اندیشکده «شورای انرژی، محیطزیست و آب» در دهلی نو میگوید: «کیفیت سنگآهن خوب نیست. این یعنی برای حذف ناخالصیها باید انرژی بیشتری مصرف شود.» هند در مقایسه با دیگر تولیدکنندگان بزرگ فولاد «بازده کمتری» دارد، شدت انتشار آن ۲.۵ تن دیاکسید کربن برای هر تن فولاد خام است، درحالیکه میانگین جهانی ۱.۹تن است. با این حال، شریاس شنده از آزمایشگاه سیاستگذاری صنعتی خالص صفر میگوید: «میبینیم که شرکتهای خصوصی پروژههای آزمایشی را آغاز کردهاند و در مسیر کاهش انتشار کربن سرمایهگذاری میکنند.»

در اتاق کنترل کوره بلند شماره چهار گروه جیاسدبلیو در ویجایاناگار، جایی که مهندسان دور از گرمای شدید و گازهای سمی شعلههای روباز کار میکنند، آنها مراحل طرحی را توضیح میدهند که قرار است انتشار دیاکسیدکربن شرکت را از 2.37 به 1.95 تن برای هر تن فولاد خام تا سال ۲۰۳۰ کاهش دهد. این اقدامات شامل افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در کارخانهها، بازیافت حرارت اتلافی و اجرای آزمایشی فناوری جذب کربن است. گروه جیاسدبلیو اکنون یک هزار مگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر دارد و در حال آزمایش یک نیروگاه 25 مگاواتی هیدروژن سبز در ویجایاناگار است.
جیندال میگوید: «فناوریهای جدید زیادی در دسترس است و به گامهای کوچک و متعدد برای کاهش مصرف زغالسنگ اشاره میکند.» با این حال او تاکید میکند که هیدروژن سبزبهعنوان یک سوخت پاک بالقوه، هنوز از نظر اقتصادی بهصرفه نیست و ناپایداری برق خورشیدی و بادی باعث شده است که رفتوبرگشت زیادی در این حوزه وجود داشته باشد. با نزدیک شدن زمان اجرای مکانیسم تعدیل مرزی کربن در اتحادیه اروپا، دهلی نو نیز تلاش میکند نشان دهد که در مسیر پاکسازی صنعت فولاد، بهعنوان بخشی از برنامه دستیابی به کربن خالص صفر تا سال ۲۰۷۰، جدی است.
ابعاد سیاسی
وزارت فولاد در حال تدوین مشوقهای مالی است و ممکن است استفاده حداقلی از فولاد سبز را در پروژههای دولتی الزامی کند. با این حال، این وزارتخانه سال گذشته «فولاد سبز» را از محصولاتی تعریف کرد که کمتر از 2 و 0.2 تن دیاکسید کربن به ازای هر تن فولاد منتشر میکنند؛ رقمی که همچنان بالاتر از میانگین جهانی است. با وجود این، مقامهای هندی از جمله وزیر دارایی بهشدت از برنامه اتحادیه اروپا انتقاد کرده و آن را «مانعی تجاری» و ناعادلانه میدانند، زیرا هند هنوز در حال صنعتیشدن است و به گفته آنها، مسوول تاریخی انباشت کربن در جهان نیست.
ساندیپ پاندریک، دبیر وزارت فولاد هند، در نشست انتقال انرژی فایننشال تایمز در دهلی نو گفت: «این سیاست قطعا بر صادرات فولاد ما اثر خواهد گذاشت. مکانیسم تعدیل مرزی کربن موضوعی نگرانکننده است.» تلاشهای هند برای لابیگری تاکنون موفقیت چندانی نداشته است. مقامهای اتحادیه اروپا به فایننشال تایمز گفتهاند که پیشنهاد معافیت هند که بر اساس آن این کشور به جای محتوای کربن، عوارض صادراتی بر اساس ارزش کالا اعمال میکند، نمیتواند تولیدکنندگان را به کاهش انتشار کربن ترغیب کند.
مدیران صنعت فولاد هند، از جمله جیندال، تاثیر فوری این مکانیسم را چندان جدی نمیدانند. بر اساس دادههای یک مرکز پژوهشی، تنها حدود 5 درصد فولاد هند به اروپا صادر میشود. با این حال، گروه جیاسدبلیو در حال ساخت یک کارخانه فولاد سبز در نزدیکی بمبئی است تا محصولات پاکتری به اتحادیه اروپا عرضه کند. مورگان، مدیر سایت ویجایاناگار، میگوید: «این مکانیسم را در نظر گرفتهایم و راهبردهای مختلفی برای تطبیق با آن داریم، زیرا میخواهیم در بازار جهانی رقابت کنیم.»
اما تحلیلگران معتقدند انتظار یک راهحل سریع واقعبینانه نیست. بنا بر گزارش موسسه اقتصاد انرژی و تحلیل مالی، ۹۴ درصد ظرفیت برنامهریزیشده هیدروژن سبز در هند هنوز فقط در حد اعلام باقی مانده است و هزینه بالای تولید حدود ۴ تا ۵ دلار برای هر کیلوگرم بزرگترین مانع بهشمار میرود. نیویت کومار یاداو از مرکز علم و محیطزیست در دهلی نو میگوید: «تا زمانی که قیمت هیدروژن سبز به حدود یک دلار در هر کیلو نرسد، استفاده گسترده از آن عملی نیست.» او اضافه میکند که ساخت کورههای بلند و کارخانههای مبتنی بر اکسیژن همچنان ادامه دارد و این یعنی چنین تاسیساتی برای دههها فعال خواهند ماند.
در حومه شهر لودیانا در ایالت پنجاب، نخستین کارخانه فولاد سبز شرکت تاتا استیل تصویری از یک مسیر جایگزین ارائه میدهد. این مجموعه ۱۱۷ هکتاری که قرار است در ماه مارس افتتاح شود، با گاز طبیعی فعالیت خواهد کرد و سالانه تنها ۸۵۰ هزار تن فولاد تولید میکند. با این حال، میزان انتشار دیاکسید کربن آن بسیار پایین و معادل 0.4 تن به ازای هر تن فولاد است. دیوید ویلیام آگوستین، مدیر کارخانه، در مسیر گذر از کشتزارهای اطراف، به آرامی میگوید که روستاهای این منطقه از نعمت هوای پاک بهرهمندند. او در ادامه تاکید میکند که این موهبت باید پایدار بماند.
هزینههای اقتصادی و اجتماعی
با وجود این مزیتها، اجرای گسترده چنین کارخانههایی از نظر اقتصادی دشوار است. نارندران، مدیرعامل تاتا استیل، میگوید: «مشتریان هنوز حاضر نیستند مثل اروپا برای فولاد سبز پول بیشتری پرداخت کنند.» ساخت این کارخانه حدود ۳۴۰میلیون دلار هزینه داشته است. او تاکید میکند: «دولت هند باید سیاستهای بیشتری برای حمایت از این گذار ارائه کند» و به نمونه کمک ۵۰۰میلیون پوندی دولت بریتانیا برای نوسازی کارخانه پورتتالبوت تاتا اشاره میکند. نارندران میگوید: «برای این گذار، توجیه اقتصادی وجود ندارد. هیچ کارخانه فولادی توان چنین سرمایهگذاریهایی را ندارد.»
در زمینهای اطراف روستای کوهادیا، گودالهای زغالسنگ، معادن سنگآهن و کارخانههای فولاد یک مرز صنعتی خشن را در یکی از غنیترین، اما از نظر محیطزیستی آسیبدیدهترین مناطق هند ایجاد کردهاند. در مسیر منتهی به روستا، حومه شهر رایپور پایتخت ایالت چاتیسگر به سرعت تبدیل به چشماندازی صنعتی و ناملایم میشود؛ مجموعههایی زنگزده، دودکشهای بزرگی که دود تیره از آنها خارج میشود، گرد و غبار سیاهی که روی گیاهان و ساختمانها نشسته است، و جویبارهایی که با پسابهایی به رنگ آبی و خاکستری در جریان هستند. در اینجا هوا بوی تند سوختگی میدهد.
ساکنان کوهادیا و روستاهای اطراف، چندان نگران رقابت جهانی هند نیستند. نگرانی اصلی آنها این است که کارخانه فولاد و فرآوری سنگآهن برنامهریزیشده، محصولات کشاورزیشان را نابود و هوا را آلوده کند. بسیاری از آنها منطقه سیلتارا که یک قطب صنعتی در نزدیکی است را نمونهای هشداردهنده و عبرتآموز میدانند. روهیت شیواره، رئیس ۵۱ ساله روستا که پیشتر به عنوان جوشکار در یک کارخانه فولاد در سیلتارا کار کرده است، میگوید: «بره سفید آنجا سیاه به نظر میرسد. ما میدانیم چه چیزهایی از دست رفته است. نمیخواهیم اینجا کارخانه فولاد ساخته شود. همین حالا هم روزانه 8ساعت در آلودگی زندگی میکنیم؛ حداقل شبها که به خانه برمیگردیم، هوای پاک داریم.»
این نگرانیها در سراسر مناطق صنعتی هند دیده میشود. در کوپال، شهری در جنوب هند و نزدیک محوطه تاریخی هامپی، ساکنان اخیرا در اعتراض به طرح ساخت یک کارخانه فولاد به ارزش ۲۸۰میلیون دلار که آن را تهدیدی برای مزارع و کیفیت هوا میدانند، عروسک نمادین یک وزیر را آتش زدند. کارخانههای آهن اسفنجی یکی از مهمترین نقاط اعتراض هستند. یاداو از اندیشکده محیطزیست میگوید: «این کارخانهها نه تنها گازهای گلخانهای منتشر میکنند، بلکه مقدار زیادی پسماند خطرناک نیز تولید میکنند. هر جا باشند، جامعه اطراف را با آلودگی شدید روبهرو میکنند.»
در دفتر کوچکی در خانه مجلل خود در رایپور، آبیشک آگراوال، مدیر اجرایی گروه هیرا (شرکتی که کارخانه نزدیک کوهادیا را میسازد) از توسعه صنعتی منطقه دفاع میکند. او میگوید شرکت در حال آزمایش فناوریهای سبز مانند جذب کربن است، هرچند این فناوریها هنوز از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه نیستند. او میافزاید: «تنها چیزی که ثابت است، تغییر است. کمکم، شاید دو یا سه سال دیگر، این فناوریها هم از نظر اقتصادی منطقی شوند.» آگراوال تایید میکند که کارخانه کوهادیا اثرات زیستمحیطی خواهد داشت: «میدانیم آلاینده است»، اما معتقد است توسعه اقتصادی باید ادامه یابد: «اگر صنعت نیاید، مردم رشد نمیکنند و درآمد بیشتری نخواهند داشت.» اما ورما، کشاورز زمیندار، نگاه متفاوتی دارد: «ساخت کارخانه فولاد اینجا هیچ سودی برای ما ندارد؛ فقط ضرر است. آلودگی نمیگذارد هیچچیز رشد کند.»