ناصر مسعودی از آخرین بازماندگان نسل طلایی «گلها» درگذشت؛
سکوت نوای گیلان

اهمیت ناصر مسعودی در موسیقی ایران متمایز با هنرمندان همدورهاش بود.او جزو معدود خوانندههایی است که بیشتر گیلکی میخواند، اما در سراسر کشور شهرت و محبوبیت داشت؛ در واقع حضورش در برنامه مشهور «گلها» در سالهای پیش از انقلاب باعث شد تا با بزرگان بسیاری حشر و نشر و همکاری نزدیک داشته باشد و همین موضوع بر شهرت گسترده اش تاثیر گذاشت. کارشناسان موسیقی از او بهعنوان یکی از مهمترین پلهای موسیقی نواحی ایران به موسیقی ملی نام میبرند.
یک زندگی
ناصر مسعودی متولد ۵ فروردین ۱۳۱۴ در رشت بود. او در سال ۱۳۲۸ همراه برادرش به تهران مهاجرت کرد و در مسیر یادگیری موسیقی شاگرد علیاکبرخان شهنازی شد. او در سال ۱۳۳۴ به زادگاهش بازگشت و در زمینه تئاتر فعالیت کرد.در آن سالها در کنار هنرمندان همشهریاش همچون کیومرث ملک مطیعی، فرخ لقا هوشمند و نادرگلچین بارها روی صحنه رفت؛ ولی چون بهخاطر نقشهایش مدام صدایش را عوض میکرد، ترسید آوازش تحتتاثیر قرار بگیرد و به همین خاطر دیگر تئاتر را ادامه نداد.
او در سال ۱۳۳۶همزمان با آغاز کار رادیو در رشت به آنجا رفت و بهعنوان یکی از نخستین خوانندگان رادیو گیلان به اجرای برنامه پرداخت. مسعودی در سال ۱۳۳۹ با احمد عبادی آشنا شد که از مهمترین رویدادهای زندگی هنریاش بهشمار میرود. استاد برجسته سه تار او را به داوود پیرنیا مبتکر و مدیر «گلها» معرفی کرد تا در این برنامه محبوب و معتبر کار کند و این اتفاق نامش را در جامعه هنری و درمیان مردم تثبیت کرد. از ناصر مسعودی در بیش از 60 سال فعالیت هنری ۵۰۰ ترانه در سبکهای مختلف بر جا ماندهاست؛ از جمله بیش از ۲۰۰ آهنگ فارسی ارکسترال، سنتی و پاپ و حدود ۵۰ آواز در برنامه «گلها» که در قالب «برگ سبز»، «شاخه گل»، «گلهای صحرایی» و «گلهای تازه» اجرا شدهاند.
با این حال مهمترین دلیل شهرتش اجرای بیش از ۲۵۰ ترانه گیلکی است که آهنگ برخی از آنها را خودش ساخته است. شانس بزرگ زندگی اش همکاری با استادان تراز اولی همچون جلیل شهناز، اصغر بهاری، احمد عبادی، فرهنگ شریف، رضا ورزنده، منصور صارمی، محمد موسوی، امیرناصر افتتاح، مرتضی حنانه، مهدی خالدی، فریدون ناصری، فرهاد فخرالدینی، مجید درخشانی، اسفندیار منفردزاده، علی اکبرپور، ناصر تبریزی، حسین صمدی و... در نوازندگی و آهنگسازی بودهاست.حتی شعرهای آثارش را شاعران نامداری همچون سیمین بهبهانی، نوذر پرنگ، نواب صفا، تورج نگهبان، تیمور گورگین، ماهدخت مخبر، شیون فومنی و... سرودهاند.
سنگینی سکوت دهساله
ناصر مسعودی بعد از انقلاب خانه نشین شد و تا 10سال هیچ فعالیتی نداشت و زیر سایه سکوتی سنگین زندگی میکرد. همیشه از آن دوره بهعنوان سختترین روزهای عمرش نام میبرد. در نیمه دوم دهه 60 پس از کشوقوسهای فراوان کارگردانی سریال «کوچک جنگلی» به بهروز افخمی سپرده شد. ابتدا خواندن تیتراژ گیلکی سریال را به خوانندهای غیرگیلک سپردند که اعتراض مردم گیلان را برانگیخت و سپس از مسعودی خواستند آن را بخواند.
او ابتدا قبول نکرد و گفت چرا از اول سراغم نیامدید که جواب دادند فکر میکردیم رفتهای آمریکا. در نهایت با اصرار و پیغام برخی دوستانش متقاعد شد تیتراژ سریال را بخواند. بعد از آن بهخاطر همان زخمهای سکوت 10سالهاش تصمیم داشت دوباره به کنج خانه برگردد و اصلا تمایل نداشت موسیقی را ادامه بدهد.می گفت که فکر میکرده دوباره آزار ببیند و زندگی شخصیاش تحتالشعاع قرار بگیرد؛ ولی همسرش از او خواست بخواند.حتی احمد عبادی با او تماس گرفت و درخواست کرد که ادامه بدهد و اینگونه دوره دیگری از فعالیتش را شروع کرد.
انتشار آلبومهایی همچون «کوراشیم»، «بهشت گیلان»، «پرچین»، «هلاچین» و... نتیجه این دوره از زندگی هنری اوست. آخرین آلبومی که از ناصر مسعودی منتشر شده یکی اثر فارسی با عنوان «حالا چرا» با آهنگسازی مسعود لاهیجی و تنظیم مجید درخشانی است که در سال 1396 به بازار آمد و در جشنواره «موسیقی ما» جایزه بهترین آلبوم موسیقی سنتی سال را از آن خود کرد. او تا آخرین ماههای حیاتش کار کرد و تک قطعههای زیادی را منتشر کرد.
مسعودی در برگزاری کنسرت هم پیشگام بود.در سالهای بسیار دور و در زمانی که کنسرت به شکل کنونی رواج نداشت همراه انوشیروان روحانی در رشت کنسرت برگزار کرد. نخستین کنسرتش در پس از انقلاب نیز در ابتدای دهه ۸۰ در تالار وحدت و با همراهی ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی برپا شد. او پس از چند دهه در سال ۱۳۹۵ نیز در زادگاهش روی صحنه رفت که با استقبال عجیب مردم روبهرو شد. ناصر مسعودی همچنین از نخستین خوانندگان ساکن ایران بود که پس از انقلاب توانست در خارج از کشور کنسرتهای متعددی برگزار کند. او همیشه از مردم بهعنوان مهمترین حامیان خود نام میبرد و میگفت در هر شرایطی کنار مردم بودهام.