شکل‌گیری فرهنگ نوین مالیاتی

دولت نیز با اجرای طرح‌های نوین همچون «نشان‌دار کردن مالیات» تلاش کرده است پیوندی ملموس میان پرداخت مالیات و خدمات عمومی ایجاد کند. این تلاش، گامی مهم در جهت شکل‌گیری فرهنگی تازه است؛ فرهنگی که بر پایه شفافیت، پاسخ‌گویی و اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت بنا می‌شود.

در گذشته، یکی از دلایل اصلی بی‌اعتمادی نسبت به نظام مالیاتی، نبود اطلاع‌رسانی کافی درباره محل مصرف مالیات‌ها بود. بسیاری از شهروندان احساس می‌کردند پرداخت مالیات نتیجه ملموسی در زندگی روزمره‌شان ندارد. اجرای طرح نشان‌دار کردن مالیات این شکاف را کاهش داده است. 

این طرح مشخص می‌کند که مالیات‌های دریافتی در چه حوزه‌هایی مانند آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل عمومی یا زیرساخت‌های شهری هزینه می‌شود و از این طریق، انگیزه و رضایت عمومی را افزایش می‌دهد. وقتی مردم مشاهده می‌کنند که پرداخت آنها منجر به ساخت مدرسه، تجهیز بیمارستان یا بهبود خدمات شهری می‌شود، تمایل دارند در فرآیند مالیاتی به‌طور داوطلبانه‌تر و مسوولانه‌تر مشارکت کنند.

 اعتمادسازی از مسیر فناوری و شفافیت

تحول فرهنگی در مالیات، بدون تحول فناورانه امکان‌پذیر نیست. سامانه مؤدیان، پایانه‌های فروشگاهی و حذف صورتحساب‌های کاغذی، بستر فنی این تحول را فراهم کرده‌اند. این سامانه‌ها با ردیابی دقیق مبادلات اقتصادی، فرار مالیاتی را کاهش داده و عدالت در وصول مالیات را افزایش می‌دهند. طرح نشان‌دار کردن مالیات با اتکا بر همین زیرساخت‌ها، مرحله بعدی شفافیت را رقم می‌زند. این طرح به مردم نشان می‌دهد که هر ریال مالیات در کجا و چگونه هزینه می‌شود و در نتیجه، پایه اعتماد اجتماعی را تقویت می‌کند.

تجربه کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد که هیچ نظام مالیاتی پایداری بر اجبار استوار نیست. در این کشورها، اعتماد عمومی و شفافیت اطلاعات مالی دولت باعث شده است پرداخت مالیات به نوعی رفتار مدنی و نشانه مسوولیت‌پذیری اجتماعی تبدیل شود. ایران نیز در همین مسیر گام برداشته است. دولت با انتشار تدریجی داده‌های مالیاتی و ارائه گزارش‌های مردمی، تلاش می‌کند چهره‌ای پاسخ‌گو از خود نشان دهد. این روند اگر استمرار یابد، می‌تواند مالیات را از یک تکلیف اداری به یک مشارکت آگاهانه تبدیل کند.

طرح نشان‌دار کردن مالیات همچنین دولت را به سمت پاسخ‌گویی بیشتر سوق می‌دهد. وقتی منابع مالیاتی به‌صورت مشخص و هدفمند هزینه می‌شوند، دستگاه‌های اجرایی باید اثرات این هزینه‌کرد را گزارش دهند. 

این گزارش‌دهی، عملا نوعی نظارت عمومی غیرمستقیم ایجاد می‌کند و از اتلاف منابع جلوگیری می‌کند. در چنین شرایطی، مالیات از ابزاری صرف برای درآمدزایی، به مکانیسمی برای مدیریت شفاف منابع و افزایش کارآمدی دولت تبدیل می‌شود.

 گام نهایی در فرهنگ‌سازی مالیاتی

فرهنگ مالیاتی زمانی نهادینه می‌شود که شهروندان، پرداخت مالیات را به‌عنوان مشارکت در سرنوشت اقتصادی کشور درک کنند. رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای مدنی در این مسیر نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. اطلاع‌رسانی دقیق درباره آثار مثبت مالیات بر توسعه اجتماعی، زمینه‌ساز گسترش حس تعلق و اعتماد خواهد بود. آموزش مالیاتی در مدارس و دانشگاه‌ها نیز می‌تواند این فرهنگ را از سنین پایین نهادینه کند و رفتار اقتصادی نسل آینده را شکل دهد.

البته مسیر تحقق این اهداف بدون چالش نیست. مقاومت برخی ذی‌نفعان در برابر شفاف‌سازی، کمبود زیرساخت‌های داده‌ای و فشارهای اقتصادی موجود، مانع از شکل‌گیری سریع این فرهنگ می‌شوند. با این حال، تجربه اجرای سامانه مؤدیان و طرح نشان‌دار کردن مالیات نشان داده است که اراده نهادی برای تغییر وجود دارد. فناوری می‌تواند ابزار اعتمادسازی باشد و مردم با مشاهده نتایج واقعی مالیات‌های پرداختی خود، انگیزه بیشتری برای همکاری خواهند داشت.

در نهایت، طرح نشان‌دار کردن مالیات را باید فراتر از یک پروژه اداری دید. این طرح، یک نقطه عطف فرهنگی است که اگر با شفافیت، آموزش و پاسخ‌گویی همراه شود، می‌تواند رابطه میان دولت و مردم را از حالت الزام به مشارکت داوطلبانه ارتقا دهد البته شواهد نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر به ویژه سالی که گذشت پرداخت مالیات از سوی مردم با رضایت و تمایل بیشتری صورت گرفته است. در این مسیر، مالیات نه به‌عنوان هزینه، بلکه به‌عنوان سرمایه‌ای ملی معنا پیدا می‌کند؛ سرمایه‌ای که بازده آن، توسعه، رفاه و عدالت اجتماعی است.