نشان‌دار کردن مالیات؛ پلی میان شفافیت مالی و توسعه

یکی از این ابتکارات نو که در بسیاری از کشورها نیز مورد توجه قرار گرفته، طرح نشان‌دار کردن مالیات است؛ سازوکاری که در آن بخشی از درآمدهای مالیاتی به‌صورت هدفمند و شفاف برای پروژه‌های مشخص و قابل‌پیگیری اختصاص می‌یابد. این سیاست، اگر به‌درستی اجرا شود، می‌تواند هم شفافیت مالی دولت را افزایش دهد و هم اعتماد عمومی و مشارکت مردمی در توسعه زیرساخت‌های اجتماعی را تقویت کند. طرح نشان‌دار کردن مالیات بر پایه یک ایده ساده اما موثر شکل گرفته است، پیوند دادن مستقیم پرداخت مالیات مردم با مصارف مشخص.

به بیان دیگر، شهروندان بدانند که مالیاتی که پرداخت می‌کنند دقیقا در چه پروژه‌هایی هزینه می‌شود؛ مثلا مالیات پرداختی‌شان برای ساخت مدرسه‌ای در منطقه خودشان، نوسازی یک بیمارستان شهری یا تجهیز یک مرکز فرهنگی صرف می‌شود. این آگاهی، احساس مشارکت واقعی را در میان مردم تقویت کرده و می‌تواند به تدریج نگرش جامعه نسبت به مالیات را از «الزام قانونی» به «سرمایه‌گذاری اجتماعی» تغییر دهد.

در نظام سنتی بودجه‌ریزی، درآمدهای مالیاتی به‌صورت کلی در خزانه تجمیع می‌شوند و سپس بر اساس تصمیمات سالانه دولت و مجلس بین دستگاه‌ها توزیع می‌گردند. این روش هرچند از نظر فنی کارآمد است، اما در عمل باعث فاصله گرفتن مردم از فرآیند تصمیم‌گیری مالی و کاهش شفافیت می‌شود. بسیاری از مالیات‌دهندگان در این شیوه نمی‌دانند که منابع پرداختی‌شان چگونه و در چه زمینه‌هایی هزینه می‌شود، موضوعی که می‌تواند زمینه‌ساز نارضایتی یا فرار مالیاتی شود.

در مقابل، نشان‌دار کردن مالیات باعث می‌شود پاسخ‌گویی دولت افزایش یابد و شهروندان آثار ملموس مشارکت خود را ببینند. وقتی مردم مشاهده کنند که مالیات پرداختی‌شان مستقیما صرف ساخت مدرسه، احداث زمین ورزشی یا تجهیز مراکز فرهنگی شده، حس اعتماد و تعلق بیشتری به نظام مالیاتی پیدا می‌کنند. این امر نه‌تنها موجب افزایش رضایت عمومی می‌شود بلکه انگیزه مردم برای پرداخت داوطلبانه و منظم مالیات را نیز بالا می‌برد.

در حوزه آموزش و ورزش که همواره با کمبود منابع مالی مواجه بوده‌اند، اجرای این طرح می‌تواند تحولی راهبردی به همراه داشته باشد. به‌ویژه در مناطق روستایی و کم‌برخوردار، اختصاص مالیات‌های نشان‌دار به ساخت مدارس، تجهیز کارگاه‌های آموزشی یا حمایت از استعدادهای ورزشی نوجوانان می‌تواند به عدالت اجتماعی و توسعه متوازن منطقه‌ای کمک کند. از سوی دیگر، دولت با اتکا به این منابع هدفمند می‌تواند بخشی از فشار مالی بر بودجه عمومی را کاهش دهد و منابع خود را به سمت پروژه‌های کلان‌تر هدایت کند.

از منظر اقتصادی نیز، چنین سیاستی آثار چندبعدی دارد. سرمایه‌گذاری در بخش آموزش و ورزش نه‌تنها کیفیت زندگی را ارتقا می‌دهد بلکه موجب تحرک اقتصادی محلی و ایجاد فرصت‌های شغلی می‌شود. ساخت مدارس، زمین‌های ورزشی و مراکز فرهنگی نیازمند فعالیت پیمانکاران، مهندسان، کارگران و تامین‌کنندگان تجهیزات است که خود نوعی محرک برای بخش خصوصی و بازار کار محسوب می‌شود. در نتیجه، هزینه‌ای که امروز صرف توسعه آموزشی و ورزشی می‌شود، در واقع سرمایه‌گذاری برای آینده‌ای سالم‌تر، مولدتر و پایدارتر است.

تجربه کشورهای مختلف نیز نشان می‌دهد که اجرای موفق مالیات‌های نشان‌دار نیازمند شفافیت، اطلاع‌رسانی و مشارکت اجتماعی است. برای مثال، در برخی کشورهای اروپایی، بخشی از مالیات‌های پرداختی به‌صورت داوطلبانه توسط مردم به پروژه‌های محیط‌زیستی، آموزشی یا فرهنگی اختصاص می‌یابد و گزارش‌های عمومی منظم درباره نحوه هزینه‌کرد آن منتشر می‌شود. این شفافیت موجب‌شده اعتماد عمومی به نهادهای مالیاتی افزایش یابد و نرخ تمکین مالیاتی به شکل محسوسی بالا رود.

در ایران نیز اجرای چنین طرحی می‌تواند با استفاده از فناوری‌های دیجیتال و سامانه‌های هوشمند مالیاتی به‌خوبی مدیریت شود. طراحی پورتال‌های عمومی که در آن شهروندان بتوانند مشاهده کنند چه میزان از مالیات‌های نشان‌دار در چه طرح‌هایی هزینه شده، گام مهمی در جهت پاسخ‌گویی مالی دولت خواهد بود. همچنین، انتشار منظم گزارش‌های عملکرد توسط سازمان امور مالیاتی و وزارتخانه‌های ذی‌نفع (مانند آموزش‌وپرورش و ورزش و جوانان) می‌تواند تضمینی برای تداوم اعتماد عمومی باشد.

البته باید توجه داشت که هرگونه ابهام در تخصیص منابع یا تاخیر در اجرای پروژه‌ها می‌تواند اعتماد عمومی را خدشه‌دار کند. بنابراین، طراحی دقیق سازوکار نظارتی، تعیین شاخص‌های عملکرد، و تدوین نظام گزارش‌دهی شفاف ضروری است. مشارکت نهادهای مردمی، شوراهای محلی و رسانه‌ها در نظارت عمومی بر نحوه اجرای این طرح می‌تواند نقش مهمی در تضمین سلامت مالی آن ایفا کند.

در نهایت، نشان‌دار کردن مالیات، اگر با برنامه‌ریزی هوشمندانه، نظارت مستمر و اطلاع‌رسانی شفاف همراه شود، می‌تواند مدلی نوین از عدالت مالی، شفافیت بودجه‌ای و توسعه اجتماعی را در ایران پایه‌گذاری کند. هدایت بخشی از مالیات‌ها به پروژه‌های آموزشی و ورزشی نه‌تنها به رشد زیرساخت‌های فرهنگی و انسانی کشور کمک می‌کند بلکه اعتماد عمومی به نظام مالیاتی را نیز افزایش می‌دهد. جامعه‌ای که بداند مالیاتش صرف ارتقای آموزش فرزندان، سلامت جسمی نسل آینده و توسعه متوازن مناطق مختلف کشور می‌شود، مالیات را نه به‌عنوان اجبار، بلکه به‌عنوان مشارکت آگاهانه در پیشرفت ملی خواهد دید.

* پژوهشگر و تحلیلگر مالی و اقتصادی