گامی تعیینکننده بهسوی شفافیت و کارآمدی در نظام مالیاتی
ورود صورتحساب الکترونیکی نقطه عطفی در عبور از این ساختارهای قدیمی محسوب میشود و مرحله تازهای را در حکمرانی مالیاتی رقم میزند. در این مرحله داده، شفافیت و نظارت هوشمند جای حدس، تخمین و سلیقه را میگیرد و مسیر جدیدی را برای اصلاح نظام مالیاتی ایجاد میکند.
خداحافظی با ممیزها
ساختارهای قدیمی مالیاتستانی نقش ممیزان و شیوههای دستی را بسیار برجسته میکردند و این مساله زمان و هزینه زیادی را به دستگاه مالیاتی تحمیل میکرد. چنین شیوههایی امکان بروز خطا، اختلافنظر و برداشتهای متفاوت را افزایش میدادند و احساس بیعدالتی را میان مودیان تقویت میکردند. وقتی تفسیر فردی در تعیین مالیات نقش اصلی را داشت، ثبات و پیشبینیپذیری از بین میرفت و اعتماد عمومی تضعیف میشد.
صورتحساب الکترونیک این چرخه را دگرگون میکند و نقش سلیقه انسانی را کاهش میدهد. ثبت دقیق اطلاعات معاملات امکان تصمیمگیری مبتنی بر داده را فراهم میکند و فرآیند مالیاتستانی را منظمتر میکند. این تحول میتواند نقطه شروعی برای بازسازی اعتماد فعالان اقتصادی باشد و ثبات بیشتری را در روابط دولت و مودیان به وجود بیاورد.
شفافیت به نفع چه کسانی است؟
هر تغییری که نظارت را افزایش میدهد ممکن است در ابتدا نگرانیهایی ایجاد کند اما این تحول به طور طبیعی به نفع کسبوکارهای قانونمدار و شناسنامهدار عمل میکند. شفافیت مالیاتی هزینه رقابت ناسالم را بالا میبرد و اجازه نمیدهد فعالیتهای پنهانی بازار را مختل کنند. کسبوکارهایی که سالها بار رقابت با فعالان غیرشفاف را تحمل کردهاند اکنون فرصت حضور در یک فضای عادلانهتر را به دست میآورند و میتوانند با اطمینان بیشتری برنامهریزی کنند.کاهش فرار مالیاتی حاصل از صدور فاکتورهای صوری و حسابسازیهای مخفیانه درآمدهای پایدار دولت را تقویت میکند و ظرفیت مالی کشور را افزایش میدهد. اگر این درآمدها در مسیر درست مصرف شوند، زیرساختها تقویت میشوند و رفاه عمومی رشد پیدا میکند و محیط کسبوکار آرامتر میشود.
مقابله ساختاری با فاکتورهای جعلی
گردش فاکتورهای جعلی و شبکههای مرتبط با آن یکی از چالشهای جدی نظام مالیاتی ایران بوده است. صورتحساب الکترونیک امکان ثبت لحظهای اطلاعات و اتصال زنجیره معاملات را فراهم میکند و مسیر فاکتورفروشی را محدود میکند. هر تراکنش در این سامانه قابل ردیابی است و همین ویژگی راههای پنهانکاری را کاهش میدهد و رفتارهای پرریسک را کم میکند.
با این حال صرف ثبت دیجیتال کافی نیست و نظام مالیاتی باید فرآیند اعتبارسنجی و رتبهبندی فعالان اقتصادی را با دقت انجام دهد. اگر این ارزیابیها دقیق باشند، محدودیتهای نظارتی فقط متوجه واحدهای پرریسک میشود و بنگاههای قانونمند با مانع روبهرو نمیشوند. طراحی سقف برای صدور فاکتور در واحدهای دارای سابقه تخلف میتواند تخلفات را کاهش دهد و در عین حال فعالیتهای سالم را تسهیل کند و تعادل میان نظارت و حمایت را برقرار کند.
اقتصاد رقابتیتر با هزینه کمتر
اجرای کامل صورتحساب الکترونیک فقط نقش نظارتی ندارد و موتور محرکی برای بهرهوری اقتصادی نیز محسوب میشود. حذف فرآیندهای کاغذی و کاهش رفت و آمدهای اداری هزینههای پنهان کسبوکارها را کاهش میدهد و زمان تصمیمگیری را کوتاه میکند. ذخیره بهتر نقدینگی، کاهش احتمال خطا و امکان برنامهریزی دقیقتر به کسبوکارها کمک میکند و فضای رقابتیتری ایجاد میکند.
وقتی نظام مالیاتی بر دادههای واقعی تکیه میکند، سیاستگذار اقتصادی تصویر دقیقتری از جریانهای مالی و تجاری کشور به دست میآورد و این تصویر تصمیمسازی دولت را هدفمندتر میکند. چنین اطلاعاتی برای سیاستگذاری صنعتی، پایش بازار و برنامهریزی کلان ضروری محسوب میشود و اقتصاد را به سمت انضباط بیشتری حرکت میدهد.
گام بلندمدت
تحول مالیاتی مبتنی بر داده یک پروژه کوتاهمدت محسوب نمیشود و نیازمند زمان، آموزش و فرهنگسازی است. مودیان باید با سازوکارهای جدید آشنا شوند و کسبوکارها باید خود را با الزامات ثبت اطلاعات هماهنگ کنند. این فرآیند به مرور الگوی رفتاری تازهای را شکل میدهد و شفافیت را به یک مزیت رقابتی تبدیل میکند.
استقرار کامل صورتحساب الکترونیک سه هدف مهم را دنبال میکند و این اهداف شامل کاهش فساد و فرار مالیاتی، حمایت از کسبوکارهای شفاف و ایجاد نظام مالیاتی کارآمد و عادلانه میشود. اگر این تحول با حمایت از واحدهای کوچک و آموزش درست همراه شود، میتواند یکی از ماندگارترین دستاوردهای حکمرانی اقتصادی کشور باشد و منفعت دولت، جامعه و فعالان سالم اقتصادی را تامین کند.