پایان ماه‌عسل سوداگران

به این ترتیب، منابع نقدی که می‌توانست چرخ تولید را بچرخاند، وارد بازارهایی مثل ارز، طلا، خودرو و مسکن شده و به تورم دارایی‌ها دامن زده است. اجرای مالیات بر سوداگری تلاش می‌کند این چرخه را متوقف کند و مسیر تازه‌ای را پیش روی اقتصاد قرار بدهد. بر این اساس، هدف مالیات بر سوداگری این است که رفتار سرمایه‌گذار را تغییر دهد و منجر به کاهش انگیزه سفته‌بازی شود.

هزینه پایین و امکان‌پذیر بودن بهره‌برداری قیمتی از شوک‌های اقتصادی موجب شده تا سوداگران سال‌ها بتوانند از محل نوسانات قیمتی، سودهایی کسب کنند که با بازدهی بخش مولد رقابت می‌کند و آن را ناموجه نشان می‌دهد. این قانون سود فعالیت‌های غیرمولد را کاهش می‌دهد و با بالابردن ریسک دلالی، از جذابیت بازدهی سفته‌بازی می‌کاهد. هنگامی که هزینه این بازدهی قابل‌توجه کاهش می‌یابد، سرمایه‌گذاران مجبور می‌شوند بین سود کوتاه‌مدت و رشد پایدار انتخاب کنند؛ خروجی این انتخاب این است که اقتصاد به سمت تولید حرکت می‌کند. این تغییر مسیر یکی از اهداف اساسی نظام‌های مالیاتی مدرن محسوب می‌شود و اکنون در ایران نیز به‌صورت ساختاری دنبال می‌شود.

این قانون بر چند بازار مهم اثر می‌گذارد و رفتار سرمایه‌گذاران آنها را تغییر می‌دهد. بازار مسکن سال‌ها شاهد خریدهایی بوده که با هدف سرمایه‌گذاری انجام می‌شود؛ این خریدهای سرمایه‌ای قیمت‌ها در بازار مسکن را افزایش داده و دسترسی خانوارها به سرپناه را سخت کرده است. مالیات بر سوداگری سود خرید و فروش‌های کوتاه‌مدت را کاهش می‌دهد و با کاهش انگیزه‌ها برای خرید سرمایه‌ای، فشار قیمتی را تعدیل می‌کند. در بازار ارز و طلا نیز مکانیسم اثرگذاری به همین صورت است؛ این قانون فعالیت‌های هیجانی را محدود می‌کند و شدت نوسانات را کاهش می‌دهد و فضای اقتصادی را آرام‌تر می‌کند. در بازار خودرو نیز خریدهای دلالانه جذابیت گذشته را از دست می‌دهد و نقش واسطه‌گری ضعیف‌تر می‌شود.

این تحولات امکان برنامه‌ریزی بلندمدت را افزایش می‌دهد و محیط اقتصادی را شفاف‌تر می‌کند. اجرای این قانون درآمد مالیاتی جدیدی ایجاد می‌کند و ظرفیت بودجه‌ای کشور را تقویت می‌کند و وابستگی به منابع ناپایدار را کاهش می‌دهد. وقتی بخشی از درآمد دولت از مسیر مالیات تامین می‌شود، امکان سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها افزایش پیدا می‌کند و ثبات اقتصادی تقویت می‌شود و پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد بیشتر خواهد شد. این ثبات انگیزه تولیدکنندگان را تقویت می‌‌سازد و با قابل‌اعتمادتر ساختن فضای کسب‌وکار، مسیر رشد واقعی را هموار می‌کند.

 برای اجرای درست این قانون، نظام اقتصادی باید شفاف‌تر حرکت کند و هویت مالیاتی افراد به شکل دقیق ثبت شود. ایجاد شناسه مالیاتی واحد مسیر فرارهای مالیاتی را می‌بندد و داده‌های واقعی را در اختیار نظام مالیاتی قرار می‌دهد. این شفافیت منبع درآمد افراد را مشخص می‌کند و فعالیت‌های سوداگرانه را قابل‌شناسایی می‌‌سازد و امکان سیاستگذاری دقیق‌تر را فراهم می‌کند. در چنین سازوکاری، فعالیت‌های غیرمولد تحت فشار قرار می‌گیرند و فعالیت‌های مولد تقویت می‌شوند و اقتصاد به سمت ارزش‌آفرینی حرکت می‌کند. این قانون مردم عادی و معاملات کوچک را تحت فشار قرار نمی‌دهد و ساختار آن تلاش می‌کند بار مالیاتی را متوجه رفتارهای سوداگرانه کند و نه مصرف روزمره خانوارها.

این رویکرد عدالت مالیاتی را تقویت می‌کند و اعتماد عمومی را افزایش می‌دهد و همراهی جامعه با اجرای قانون را بیشتر می‌کند. مردم زمانی با قوانین مالیاتی همکاری می‌کنند که احساس ‌کنند قانون میان نیاز مصرفی و رفتار دلالانه تمایز قائل می‌شود و این قانون چنین تفکیکی را برقرار می‌کند. اجرای مالیات بر سوداگری یک تغییر رفتاری بزرگ ایجاد می‌کند و با کاهش جذابیت بازارهای غیرمولد، سرمایه را به سمت تولید و تجارت واقعی هدایت می‌سازد. تقویت بخش مولد، افزایش اشتغال، تولید، صادرات و امنیت اقتصادی را به همراه دارد. برخلاف تصور، این قانون نقش مانع را ایفا نمی‌کند بلکه نقش پیشران را بر عهده می‌گیرد و اقتصاد را از حالت دلال‌محور به سمت اقتصاد مولد حرکت می‌دهد.

اگر اجرای این قانون با نظارت دقیق، فرهنگ‌سازی و حمایت از کسب‌وکارهای شفاف همراه شود، اقتصاد ایران می‌تواند دوره‌ای تازه را تجربه کند و سوداگری جای خود را به ارزش‌آفرینی واقعی بدهد و مسیر رشد پایدار شکل بگیرد. این تغییر آغاز شده است و می‌تواند یکی از جدی‌ترین اصلاحات اقتصادی سال‌های اخیر را رقم بزند.

* کارشناس حوزه مالیات