چرا با وجود نقش حیاتی آب در اقتصاد، این منبع استراتژیک هنوز در حاشیه مانده است؟
آب و دومینوی بحرانهای اقتصادی

در نشست اخیر ژنو، کارشناسان بر سه واقعیت کلیدی تاکید کردند. نخست آنکه آب باید بهعنوان یک دارایی استراتژیک و فوری در اولویت سرمایهگذاریها قرار گیرد، نه صرفا یک موضوع زیستمحیطی. دوم، بازار آب و بازیگران آن باید با شفافیت تعریف شود تا سرمایههای عمومی و خصوصی جذب پروژههای سودآور و پایدار شوند. و سوم، لازم است چارچوبهای استاندارد، دادههای مصرف و الگوهای موفق جهانی بهاشتراک گذاشته شود تا ابهامها کاهش یابد و پروژههایی که برای سرمایهگذاران قابل اعتماد و سودآور باشند، در سراسر دنیا اجرا شوند. با این حال، مساله آب تنها اقتصادی یا فنی نیست.
همانطور که در گزارشهای مجمع جهانی اقتصاد آمده است، کمبود آب و دسترسی نابرابر به آن بهسرعت در حال تبدیلشدن به یکی از جدیترین ریسکهای ژئوپلیتیک جهان است. وقتی تقاضا از عرضه پیشی میگیرد، رقابت بر سر رودخانههای مرزی، سدها و آبخوانها شدت میگیرد و فشار بیشتری بر مناطق شکننده سیاسی وارد میشود. اما در نقطه مقابل، مدیریت شفاف و عادلانه منابع آبی میتواند بستری برای رشد اقتصادی، همکاری منطقهای و حتی صلحسازی فراهم آورد.
فاصله سرمایهگذاری و واقعیت
بر اساس دادههای بانک جهانی، شکاف سرمایهگذاری در بخش آب حدود ۷ تریلیون دلار برآورد میشود. درحالیکه تعرفهها تنها ۷۰درصد هزینه خدمات آب را پوشش میدهند و مابقی از منابع عمومی تامین میشود، سهم آب از ابزارهای مالی نوین بسیار ناچیز است: تنها ۵ درصد حجم تراکنشهای «تامین مالی ترکیبی» به آب و فاضلاب اختصاص یافته و کمتر از ۱.۵ درصد منابع مالی تجاری بسیج شده است. این اعداد نشان میدهد که آب در مقایسه با دیگر بخشها هنوز در اولویت سرمایهگذاران قرار نگرفته، هرچند بازدهی اجتماعی و اقتصادی آن بهمراتب بالاتر است. طبق گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(OECD)، هر یک دلار سرمایهگذاری در آب دستکم ۲.۵ دلار ارزش افزوده ایجاد میکند و میتواند بیش از ۱۶ شغل در ازای هر یکمیلیون دلار سرمایهگذاری بیافریند.
پیوند کمآبی و بحران اقتصادی
برای درک ملموستر این چالشها، کافی است به ایران نگاه کنیم؛ کشوری که کمآبی بهتدریج در حال تبدیل شدن از یک مساله زیستمحیطی به یک بحران اقتصادی و اجتماعی است. ایران طی دهههای اخیر با مدیریت ناپایدار منابع و برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، امروز با کسری شدید آبی مواجه است. خشکشدن دریاچه ارومیه، کاهش چشمگیر آبهای زیرزمینی در استانهایی چون کرمان، یزد و اصفهان، و بحران آب در کلانشهرهایی مثل تهران تنها بخشی از واقعیتهای تلخ هستند. تاثیر این بحران در بخش کشاورزی بهخوبی آشکار است: ایران که زمانی صادرکننده محصولات کشاورزی بود، امروز در تامین برخی اقلام استراتژیک با مشکل روبهرو شده است. این وابستگی نهتنها فشار مضاعفی بر دولت میآورد، بلکه امنیت غذایی کشور را در معرض تهدید قرار میدهد.
در بخش صنعت نیز کمبود آب تولید فولاد، سیمان و پتروشیمی را با چالش جدی روبهرو کرده و حتی خاموشیهای برق تابستانی (که تا حدی به کمبود آب برای فعالیت نیروگاههای برق آبی مرتبط است) فعالیت کارخانهها را با وقفه مواجه کرده است. از سوی دیگر، بحران آب مهاجرتهای داخلی را بهدنبال داشته است. خشک شدن تالابها و کاهش بارندگی در مناطق جنوبی و شرقی، هزاران خانوار روستایی را مجبور به ترک خانه و مهاجرت به شهرهای بزرگ کرده است. این جابهجاییهای اجباری، فشار بر بازار کار، مسکن و خدمات شهری را افزایش داده و به بیثباتی اجتماعی دامن زده است. به بیان دیگر، آب در ایران به یکی از عوامل پنهان بحرانهای اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است؛ عاملی که اگر مدیریت نشود، میتواند زنجیرهای از نارضایتیهای اجتماعی و رکود اقتصادی ایجاد کند.
آب، پیشران اقتصاد جهانی
در نگاهی کلی تر متوجه خواهیم شد که این بحران تنها به ایران یا خاورمیانه محدود نیست. آب عملا پایه و اساس همه صنایع است: از کشاورزی و تولید مواد غذایی گرفته تا انرژی و حتی فناوری دیجیتال. بدون دسترسی پایدار به آب، توسعه هیچیک از این بخشها ممکن نیست. با این حال، تناقضی بزرگ وجود دارد: آب در قلب اقتصاد جهانی قرار دارد اما در حاشیه سیاستگذاریها و سرمایهگذاریها باقی مانده است.
یکی از موضوعات کلیدی نشست ژنو، جلب مشارکت بازیگران غیر بخشی بود. امروز، بسیاری از شرکتهای فناوری و مالی به اهمیت آب پی بردهاند. همکاری مایکروسافت و Ecolab برای توسعه دادههای دقیقتر در مصرف آب یا مشارکت آچهآ (Acea) و اینتسا سانپائولو در تامین مالی زیرساختهای آبی تنها نمونههایی از این روند هستند. حتی مدل شرکتهای «چندمنظوره» که همزمان آب، انرژی و گاز را در یک چارچوب اداره میکنند، نشان داده که میتواند دسترسی به سرمایه، جذب استعداد و نوآوری فناورانه را سرعت بخشد.
ضرورت داده و استانداردسازی
یکی دیگر از مباحث مطرحشده، کمبود دادههای معتبر درباره مصرف آب بهویژه در بخشهای کشاورزی و صنعتی بود. بدون داده، سیاستگذاری هوشمند امکانپذیر نیست. بنابراین، ایجاد چارچوبهای استاندارد، مدلهای کسبوکار قابل تکرار و پروژههای که سرمایهگذاران بتوانند روی آنها حساب کنند، از ضرورتهای فوری این بخش است. تنها با کاهش ابهام و تکهتکه بودن بازار آب است که میتوان سرمایهگذاران را به مشارکت در پروژههای بزرگ زیرساختی تشویق کرد.
جعبهابزار استاندارد سرمایهگذاری
نشست ژنو نه پایان، بلکه نقطه آغاز یک مسیر تازه بود. مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرده که در آستانه نشست داووس ۲۰۲۶، کنفرانس آب سازمان ملل و نشست اقلیمی این سازمان، تلاش خواهد کرد تا یک جعبهابزار استاندارد سرمایهگذاری در آب طراحی کند. هدف آن است که تصویر دقیقتری از شکاف سرمایهگذاری، اولویتهای منطقهای و راهحلهای نوآورانه ارائه شود. پیام روشن است: آب اگر چه قرنها بهعنوان منبعی طبیعی و فراوان تصور میشد،
امروز به کالایی کمیاب و استراتژیک بدل شده است. از ژنو تا تهران، از اروپا تا آفریقا، بحران آب نهتنها چالشی زیستمحیطی بلکه معضلی اقتصادی و اجتماعی است که آینده کشورها را شکل میدهد. تجربه ایران نشان میدهد که کمآبی چگونه میتواند به بحران صنعتی، مهاجرتهای داخلی و فشار اقتصادی منجر شود. در سطح جهانی نیز شکاف ۷ تریلیون دلاری سرمایهگذاری در آب بهروشنی هشدار میدهد: اگر امروز اقدام نکنیم، فردا هزینههای آن بهمراتب سنگینتر خواهد بود. اکنون زمان آن رسیده که آب در مرکز سیاستگذاری و سرمایهگذاری جهانی قرار گیرد؛ نه فقط برای حل بحران محیطزیستی، بلکه برای تضمین رشد اقتصادی، ثبات اجتماعی و صلح پایدار.