تزلزل موقعیت کارکنان برتر با هوش مصنوعی

شاید برای شما هم پیش آمده که در مورد موضوعی خاص از شما بهعنوان یک مدیر یا کارمند با تجربه و کارآمد نظرخواهی شده و قبل از اینکه به آن موضوع فکر کنید و دهانتان را باز کرده باشید، هوش مصنوعی حجم بزرگی از اطلاعات و ایدهها را به فرد سوالکننده ارائه کرده است. بهطور کلی، این تنزل جایگاه کارکنان و مدیران به واسطه نقشآفرینی هوش مصنوعی در مورد کسانی که از کارآمدی و موقعیت بهتری در شرکتها برخوردار بودهاند، بیشتر و عمیقتر بوده است. این موضوع چهار دلیل اصلی دارد:
دلیل شماره ۱: هوش مصنوعی پاسخ تمام سوالات را خیلی سریع میدهد
همیشه رسم بر این بوده که از افراد باسابقه و کارآمد در مورد موضوعات حساس و پیچیده سوال میشد و آنها بعد از مدتی اندیشیدن و تمرکز روی آن موضوعات، یک سری پیشنهادها و نظرات را ارائه میدادند. هوش مصنوعی اما همین کار را ظرف چند ثانیه انجام میدهد و عملکردش در این زمینه در بسیاری موارد بهتر و مطلوبتر از عامل انسانی است. اما انسانها هم در این موقعیت چندان دست و پا بسته و عاجز نیستند و میتوانند پس از ارزیابی خروجیهای هوش مصنوعی و پیوند دادن آن با دانشی که درباره شرکت، مشتریان و رقبا دارند، بهکمک تفکر خلاقانه، ایدههایی ارائه کنند که هرگز به ذهن هوش مصنوعی خطور نمیکند.
دلیل شماره ۲: هوش مصنوعی برای کارش از بهترین منابع موجود استفاده میکند
هوش مصنوعی این توانایی را دارد که تنها ظرف چند ثانیه انبوهی از منابع معتبر و جدید را مورد بررسی قرار دهد و از درون آنها مواردی را استخراج کند و پیشنهاد دهد. انجام این کار توسط انسان، ممکن است مدتی طول بکشد. این توانایی ممتاز هوش مصنوعی باعث شده بسیاری از مدیران ارشد و رهبران شرکتها و سازمانها، هوش مصنوعی و روباتها را طرف مشورت خود قرار دهند و در نتیجه کارکنان و مدیران میانی باتجربه و ماهری که قبلا به رهبران شرکتها مشاوره میدادند به حاشیه رانده شوند.
در اینجا هم روزنههای امید برای عامل انسانی باز است و کارکنان و مدیران مجرب این امکان را دارند تا با گزینش و چینش بهترین منابع برای ایدهپردازی و پیشنهاد راهحلهای مبتکرانه که به ذهن هوش مصنوعی نمیرسد، در راستای حفظ و ارتقای جایگاه خود تلاش کنند.
دلیل شماره ۳: هوش مصنوعی بیشتر به نفع کارکنان تازهوارد کار میکند
تجربه نشان داده که کارکنان تازهوارد شرکتها، این امکان را دارند که با بهرهگیری درست و کامل از هوش مصنوعی خیلی زود مسیر ترقی و موفقیت را طی کنند و به همان جایگاهی برسند که کارکنان باسابقه و قدیمی شرکت سالها طول کشیده به آنجا برسند.
در واقع، هوش مصنوعی بیشتر از آنکه به نفع کارکنانی باشد که به ساختارها و فرآیندهای جاافتاده شرکت خو کردهاند، به کارکنان جدید کمک میکند تا از طریق برهم زدن الگوهای موجود، ساختارهای جدیدی را شکل دهند و طرحی نو دراندازند.
کارکنان باسابقه و قدیمی شرکتها برای رفع این نگرانی میتوانند خود را با ابزارهای هوش مصنوعی مطابقت دهند و با کمک گرفتن از پیشنهادها و ایدههای برآمده از هوش مصنوعی، به همان شیوه کارکنان تازهوارد عمل کنند.
به این ترتیب، آنها میتوانند از طریق افزایش خلاقیت و نوآوری در کارشان، در راستای پیشرفت و ارتقای کاری و شغلی خود گام بردارند.
دلیل شماره ۴: هوش مصنوعی ذائقه و اولویتهای رهبران سازمان را تغییر داده است
هوش مصنوعی با ارائه پیشنهادهای روشن و کوتاه خود به رهبران سازمان توانسته شرایطی ایجاد کند که آنان به دریافت راهکارها و راهحلهای ساده و صریح، خو بگیرند و در چنین وضعیتی در برابر پیشنهادها و راهحلهای پیچیدهای که از سوی کارکنان باتجربه سازمان برای رفع مشکلات موجود مطرح میشوند، موضعی منفی و مخالف اتخاذ کنند.
بر همین مبنا، ضروری است کارکنان با تجربه و برجسته شرکتها که از جزئیات و پیچیدگیهای کار در آنها شناخت کامل دارند، هنگام ارائه پیشنهادها و راهکارهای خود به شیوهای شفاف و ساده عمل کنند. آنها باید راهحلها و پیشنهادهایی را مطرح کنند که بتوانند نظر مثبت و قطعی رهبران سازمان را جلب کنند تا جایگاه ممتاز گذشته آنها در ساختار شرکت حفظ شود.
واقعیتی غیرقابل انکار
در عصر هوش مصنوعی و در دورانی که ماشینها و روباتها به شکل فزایندهای در تاروپود شرکتها رسوخ کردهاند و در بسیاری از تصمیمگیریها و برنامهها جای انسانها را گرفتهاند، کارکنان و مدیران برتر و کارآمد باید بر مزیتهای رقابتی و تواناییهای فردیشان برای مقابله با این رقیب قدرتمند و باهوش تمرکز کنند. آنها نهتنها نباید در برابر رقیب عقبنشینی کنند، بلکه باید با مجهز کردن خود به جدیدترین و بهروزترین تکنولوژیها و البته کمک گرفتن از هوش مصنوعی، شرایط را بهگونهای رقم بزنند که در نهایت به نفع خودشان تمام شود.
در این شرایط، باید به این واقعیت غیر قابل انکار توجه داشت که حتی در عصر هوش مصنوعی، شرکتها و سازمانها را انسانهایی تشکیل میدهند که در پستهای مدیریتی و کارمندی و پرسنلی ایفای نقش میکنند. بنابراین، بهترین راهحلها و رویکردها در برخورد با این انسانها همان چیزهایی هستند که در نهایت از مغز و ذهن انسانها تراوش میکند، نه صرفا دادههایی که از بطن ذهن ماشینی هوش مصنوعی خارج شده که همه چیز را بهصورت صفر و یک میبیند.
منبع: Forbes