آیا «طرد درمانی» می‌تواند ریسک‌پذیری  شغلی  را  افزایش دهد؟

شیرین‌کاری جونز، مانند یک خودتخریبی عمدی به نظر می‌رسد، ولی هدفی در آن نهفته است. «طرددرمانی» (Rejection therapy) به عنوان یک روند خودسازی و خوددرمانی در شبکه‌های اجتماعی مانند تیک‌تاک رواج یافته است. این رویکرد با تشویق افراد به قرار گرفتن در موقعیت‌هایی که اضطراب اجتماعی بالایی دارد یا به احتمال زیاد جواب منفی می‌شنوند، به دنبال بهبود تاب‌آوری آنها، تقویت اعتماد به نفس و ریسک‌پذیری است. این روند با چنان استقبالی مواجه شده که بیشتر ویدئوهای دارای هشتگ طرددرمانی (#rejectiontherapy)‌میلیون‌ها بار بازدید می‌خورند.

اکنون این سوال مطرح شده که آیا می‌توان چنین تمرینی را در محل کار و با کارکنان انجام داد؟ جایی که افراد با عوامل مختلف اضطراب اجتماعی، ترس از طرد شدن و ترس از شنیدن جواب منفی مواجه می‌شوند و این موضوع آنها را به سمت محافظه‌کاری برای اجتناب از این عوامل ترس می‌کشاند. شاید بتوان در محیط‌های کاری نیز درس‌هایی از این نوع طرد عمدی گرفت. در شبکه اجتماعی تیک‌تاک به طور روزافزون شوخی‌های عجیب ‌و غریب جدیدی ترند می‌شود.

در برخی از ویدئوها، فرد از راهبر قطار می‌خواهد که او مسیرها و برنامه‌ها را اعلام کند یا آنکه بی‌دلیل در فضای عمومی می‌رقصد. یک نفر از یک رهگذر درخواست وام ۱۰۰ دلاری می‌کند. یکی دیگر می‌پرسد: «ممکن است برای من یک تور بازدید از آپارتمان خود بگذارید؟» برخی از ویدئوها جواب‌های منفی بی‌رحمانه‌ای را نشان می‌دهند و در بسیاری از موارد، جواب مثبت غیرمنتظره‌ای شنیده می‌شود.

کسانی که این شیوه را برای افزایش اعتمادبه‌نفس خود در محل کار استفاده می‌کنند، آن را با رویکردی معتدل‌تر (و در صورت نیاز، کم‌اضطراب‌تر) انجام می‌دهند. کالین مک‌فارلند، یک مشاور مدیریت از شیکاگو، می‌گوید که طرددرمانی کلید رشد کسب‌وکار او بوده است. او می‌گوید: «زمانی که کار ثابت خود را رها کردم تا برای خودم کار کنم، بزرگ‌ترین چالشم معرفی خود به موکلان بالقوه بود.» اضطراب اجتماعی و ترس از شنیدن جواب منفی باعث شد که او رویکردی جسورانه‌تر انتخاب کند.

او تصمیم گرفت که هر روز دست‌کم یک بار از یک غریبه، جواب «نه» بشنود. به این صورت توانست مهارت‌های نرم و اعتمادبه‌نفس خود را افزایش دهد و در مدت ۶ ماه، موکلانی جدید پیدا کند. او توضیح می‌دهد: «این رویکرد، فلسفه قدرتمندی دارد که می‌تواند به هر کس کمک کند.» چنین تجربه‌ای حتی الهام‌بخش او شد که یک کتاب بنویسد. ترس از طرد، مشکلی جدی در محل کار است. یک پژوهش دانشگاه هوستون به این یافته رسید که طرد شغلی، منجر به فرسودگی شغلی، کاهش بهروزی و باعث انصراف کارکنان از جست‌وجوی فرصت‌های جدید می‌شود.

حل این مشکلات، از همان ابتدا بخشی از هدف طرددرمانی بوده است. این رویکرد به شکل امروزی و نظام‌یافته‌اش نخستین بار در سال ۲۰۰۹ شکل گرفت؛ زمانی که یک متخصص فناوری اطلاعات به نام «جیسون کاملی» تصمیم گرفت برای بهبود اضطراب ناشی از طلاق خود، یک بازی کارتی ابداع کند. این بازی، روش‌های مختلفی به بازیکنان پیشنهاد می‌دهد تا به مدت ۳۰ روز، هر روز یک‌بار جواب منفی بشنوند. از جمله پیشنهادهای این کارت‌ها، درخواست کارت ویزیت از یک غریبه یا درخواست افزایش حقوق از رئیس‌تان است.

در سال ۲۰۱۶، جیا جیانگ، امتیاز بهره‌برداری از این بازی را خرید و آن را تبدیل به یک برند کرد. پس از محبوبیت سخنرانی او در بنیاد سخنرانی‌های تد (Ted Talk) با عنوانِ «آنچه از ۱۰۰روز طرد شدن آموختم»، اکنون به مشاوره و راهنمایی تیم‌های کاری برای غلبه بر ترس از طرد می‌پردازد. او رویکرد خود را با کارکنان شرکت‌های بزرگی مانند دیلویت و گوگل هم به اشتراک گذاشته است.

البته این رویکرد، منتقدان خود را هم دارد. برخلاف مواجهه‌درمانی (exposure therapy) که رویکردی علمی‌تر دارد و درمانگران فرد را در مواجهه کنترل‌شده با ترس‌ها و عوامل اجتنابشان قرار می‌دهند، طرددرمانی مراحل آزمایش بالینی را طی نکرده است. آن فرانک، مدیرعامل موسسه مدیریت چارترد می‌گوید: «تلاش برای افزایش اعتمادبه‌نفس در محل کار، موضوعی جدید نیست و روش‌های مختلفی برای آن آزموده شده‌اند.

اقداماتی که در آن، افراد مجبور به خروج از دایره امن خود شوند، آنها را تاب‌آورتر می‌کند. این اقدامات می‌توانند شامل افزایش وظایف کاری، درخواست ترفیع یا یک دوره رسمی مدیریت باشد.» با این حال، پژوهش‌های موسسه مدیریتی آنها حاکی از آن است که ۸۲ درصد مدیران هیچ‌گونه آموزش رسمی برای کاهش اضطراب و افزایش اعتماد‌به‌نفس دریافت نکرده‌اند و این موضوع هنوز بسیار غیرعادی است.

جیانگ می‌گوید موفق‌ترین تجربه مشاوره او، مربوط به یک تیم فروش املاک و مستغلات بود. در آن برنامه، قرار شد که تیم فروش، با مشتریان قدیمی، بالقوه و کنونی خود تماس بگیرند و به دنبال شنیدن جواب منفی باشند. اما نتیجه‌ای دیگر رخ داد: فروش به شدت افزایش یافت و «آن شرکت، بهترین عملکرد فصلی تاریخ خود را ثبت کرد.»

منبع: Financial Times