شماره روزنامه ۶۴۱۱
|

لزوم سازگاری با داده‌ها به‌عنوان دارایی‌های تازه سازمان‌ها؛

در بحبوحه انقلاب «هوش مصنوعی مولد» (GenAI) نقش مدیران مالی به‌سرعت در حال تغییر است: از کسی که پیش‌تر به‌عنوان مرجع تایید پروژه‌ها برای دریافت بودجه شناخته می‌شد، به بازیگری کلیدی که در ترسیم آینده استراتژیک سازمان نقش محوری دارد. سال‌های آتی آزمونی جدی برای آن دسته از مدیران مالی خواهد بود که…

بحران اول از ذهن مدیر شروع می‌شود و بعد به ترازنامه و تیم سرایت می‌کند. اگر به‌جای واکنش‌های پراکنده، چهار اهرم «شبکه‌سازی»، «انسجام و سازگاری»، «افزایش نقدینگی» و «مدیریت بر خود و ذهن» را هم‌زمان جلو ببرید، آن ضربه‌ اولیه، تبدیل به مزیت رقابتی می‌شود. این یادداشت یک نقشه‌ اجرایی فشرده است؛ مناسب…

اخبار مدیران روزنامه شماره ۶۳۳۶

    سه‌شنبه، ۲۴ تیر ۱۴۰۴
  • با نیروی کار خود مثل «شهروند درجه ۲» سازمان برخورد نکنید!

    روزنامه شماره ۶۳۳۶

    همیشه حق با مشتری است یا کارکنان؟

    در گذشته با سازمانی همکاری می‌کردم که شرکت ما را برای حل مشکلی که به گفته خودشان تبدیل به بزرگ‌ترین چالش برندشان شده بود، استخدام کرده بودند.
  • حواس کارکنان هر ۲ دقیقه یک‌بار پرت می‌شود

    ساعات کاری روزانه پر از عوامل حواس‌پرتی است. در حقیقت از ساعت ۹ صبح تا ۵بعدازظهر (که ساعت کاری رایج بیشتر شرکت‌هاست)، حواس کارکنان هر ۲ دقیقه یک‌بار با عواملی مانند جلسات، ایمیل‌ها یا سایر محرک‌های محیطی پرت می‌شود. این موضوع را شرکت مایکروسافت در پژوهش اخیر خود روی کارکنان دریافته است.
  • چگونه «خودتردیدی» را به قدرت برتر تبدیل کنیم؟

    در دنیای کار، کسانی که «سندروم ایمپاستر» (Imposter Syndrome) را تجربه می‌کنند کم نیستند. این سندروم که گاه به آن «نشانگان دغلکاری» می‌گویند حس عدم اعتمادبه‌نفس و در واقع شک به خود در رابطه با موفقیت‌هایی است که فرد در محیط کار به دست آورده است. فرد ممکن است احساس حقه‌باز بودن داشته و خود را لایق موقعیت شغلی‌اش نداند. او تصور ‌می‌کند در حال فریب دادن همکارانش است تا نشان دهد که در کار خود فردی خوب و لایق است.
  • چطور در دام «اخراج خاموش» نیفتیم؟

    تجربه: حدود دو سال و نیم پیش به عنوان مدیر یک پروژه بزرگ در یک شرکت بین‌المللی استخدام شدم. پروژه را عالی تحویل دادم. به‌موقع و کاملا متناسب با بودجه. حدود یک هفته بعد، جلسه ارزیابی عملکردم با رئیسم برگزار شد که عالی پیش رفت. کلی از من تعریف کرد و گفت: «واقعا کارمند سختکوشی هستی، با بقیه خوب کار می‌کنی، باهوش هستی و نتایج دلخواه را می‌گیری.» حقوقم را کمی افزایش دادند و البته یک پاداش درست و درمان هم گرفتم.
۱