درس عبرت از معماری پلاک 432 نیویورک

 بر اساس گزارشی که نیویورک‌تایمز اخیرا منتشر کرده است، اندکی پس از افتتاح، ساکنان ساختمان از سلسله‌ای از مشکلات نگران‌کننده پرده برداشتند؛ مشکلاتی از قبیل لرزش آپارتمان‌ها، صداهای قیژ قیژ آزاردهنده، خرابی مکرر آسانسورها و نشتی‌های آب که خسارات مالی سنگینی به بار آورد.

آنچه در ابتدا تنها دردسرهای جزئی برای ابرثروتمندان به نظر می‌رسید، به‌سرعت به نشانه‌ای از مشکلات عمیق‌تر سازه‌ای تبدیل شد. گزارش‌های مهندسی و اسناد شهری امروز نشان می‌دهند که نمای بتنی، براق و سفیدرنگ ساختمان با صدها ترک، شکستگی و حفره پوشیده شده است. کارشناسان هشدار داده‌اند که اگر این نواقص برطرف نشوند که تخمین زده می‌شود تعمیراتی بیش از ۱۰۰‌میلیون دلار نیاز داشته باشد؛ ساختمان ممکن است فرسوده‌تر شود یا حتی برای عابران پیاده خطرآفرین شود. در مرکز این فاجعه، تصمیمی زیبایی‌شناسانه جای دارد که عملا به قیمت تضعیف استحکام سازه تمام شد و آن اصرار بر ساخت نمایی یک‌دست بتنی و کاملا سفید بود.

رنگ خاکستری بتن‌های رایج از اکسیدهای آهن نشأت می‌گیرد که عنصری کلیدی در پایداری آن است؛ اما تغییر ترکیب مواد برای رسیدن به آن سفیدی مطلق، بتن را ضعیف‌تر و متخلخل‌تر ساخت. از اسناد داخلی مربوط به سال ۲۰۱۲، نامه‌هایی برجای مانده است که عمق این نگرانی‌ها را آشکار می‌سازد: پیش از آغاز ساخت اصلی، ترک‌هایی در ستون‌های آزمایشی پدیدار شده بود و مهندسان با قاطعیت اخطار داده بودند: «انتخاب شما یا سفیدی رنگ است، یا سازه‌ای بدون ترک!» با این وجود، سازندگان قید استفاده از ترکیباتی قوی‌تر و کمی تیره‌تر (حاوی خاکستر بادی) را زدند، زیرا این مواد از سفیدی مطلق مورد نظرشان می‌کاست. به‌رغم شنیدن این هشدارها، ساخت‌وساز پیش رفت و نتیجه آن شد که ترک‌ها تقریبا بلافاصله پس از ریخته شدن بتن اصلی ظاهر شدند. علاوه بر این، تیم پروژه، با نادیده گرفتن توصیه‌های مکرر، پیشنهاد استفاده از یک پوشش ضخیم و الاستومری را برای محافظت از نما رد کرد و صرفا از ماده‌ای شفاف برای حفظ جلوه مات ساختمان استفاده کرد. تا سال ۲۰۱۵، حتی مدیران پروژه نیز نقص‌ها را «اسفبار» توصیف می‌کردند. اگرچه بازرسان در مقطعی ساختمان را از نظر سازه‌ای ایمن اعلام کردند، اما گزارش‌های بعدی نشان‌دهنده پوسته‌پوسته شدن بتن، نفوذ گسترده رطوبت و ظهور ترک‌های جدید بودند که حکایت از عمق ناکامی در طراحی و اجرا داشت.

بر اساس این گزارش، وضعیت داخلی برج نیز آینه‌ای از ترک‌های بیرونی و آغشته به تنش میان ساکنان است. هیات‌مدیره ساختمان از شرکت‌های توسعه‌دهنده، یعنی مک‌لاو پراپرتیز و گروه CIM(شرکت سرمایه‌گذاری و توسعه املاک و زیرساخت شهری) به اتهام پنهان‌کاری و کلاهبرداری شکایت کرده است. در مقابل، سازندگان ضمن تاکید بر ایمنی سازه، هیات‌مدیره را به کم‌کاری در نگهداری متهم کرده‌اند و ادعاها را مبالغه‌آمیز خوانده‌اند؛ این در حالی است که برآورد می‌شود تعمیر کامل نما می‌تواند هزینه‌ای بالغ بر ۱۶۰‌میلیون دلار در پی داشته باشد. ساکنان که بسیاری از آنها‌میلیاردرهای بین‌المللی هستند، بر سر مسوولیت پرداخت این هزینه‌های هنگفت دچار اختلاف شدیدی هستند. برخی معتقدند شهرت منفی و شکایات، ارزش املاکشان را کاهش داده است، درحالی‌که دیگران خواستار پاسخگویی در قبال نقص‌های ساختاری هستند. امکاناتی نظیر رستوران خصوصی، استخر، و پنجره‌های عظیم با چشم‌انداز سنترال پارک که قرار بود نماد آسایش و شکوه باشند، اکنون خود به منشأ نارضایتی و دعاوی حقوقی تبدیل شده‌اند.

کارشناسان مهندسی، برج ۴۳۲ پارک اونیو را نمونه‌ای از محدودیت‌های طراحی «فوق‌بلند» می‌دانند. نسبت باریکی کم‌عرض بودن آن باعث شده است که سازه در برابر باد و لرزش به شدت حساس باشد. همچنین سیستم وزنه تعادلی که برای کاهش نوسان طراحی شده بود، نیازمند تعمیرات عمده شده و ترک‌های موجود با وزش باد و نفوذ رطوبت، احتمالا وخیم‌تر خواهند شد. یکی از مهندسان با تاکید هشدار داده است: «ساختمانی ده‌ساله نباید چنین سطحی از فرسودگی را نشان دهد.» بنایی که زمانی نماد پیروزی معماری مینیمالیستی شمرده می‌شد، اکنون به درسی عبرت‌آموز از افراط در زیبایی‌گرایی، محدودیت‌های فنی و غرور بازار املاک لوکس بدل شده است. همان‌طور که یکی از ساکنان به طعنه گفت: «هرچه ساختمان بلندتر باشد، سایه‌اش هم بلندتر است.»