آب شرب از چشمه «نوآوری» عکس: گزارش مجمع جهانی اقتصاد

نیلوفر ادیب‌نیا:   امروزه، نوآوری در شیوه‌های مدیریت آب شهری، به‌سرعت در حال تبدیل‌شدن به یک ضرورت حیاتی برای کلان‌شهرهای سراسر جهان است. با توجه به فشار فزاینده بر زیرساخت‌ها، حکمرانی و امنیت منابع آب، دیگر نمی‌توان با رویکردهای سنتی به چالش‌های پیش‌رو پاسخ داد. اگرچه جاه‌طلبی‌ها در این عرصه رو به افزایش است و فناوری‌ها، پیشرفت‌های چشمگیری داشته‌اند، اما بسیاری از راه‌حل‌های نوآورانه در حوزه آب، همچنان به‌صورت پراکنده، با سرمایه‌گذاری اندک یا در مقیاس‌های غیرقابل‌گسترش باقی‌مانده‌اند.

در واکنش به این چالش‌های ساختاری و عمیق، مجمع‌جهانی اقتصاد، با همکاری کالج امپریال لندن و پشتیبانی بورسیه ‌هافمن، یک پروژه پژوهشی با رویکرد سیستمی را تعریف و آغاز کرد. هدف این پروژه، شناسایی بسترهای رشد و بالندگی نوآوری در بخش حیاتی آب شهری است. این مطالعه 6 کلان‌شهر متمایز را در کانون توجه خود قرارداد: سان‌فرانسیسکو، والنسیا، سنگاپور، آکرا، بارسلون و بنگلور. هریک از این شهرها، به‌دلیل داشتن مدل‌های خاص حکمرانی، زیست‌بوم‌های نوآوری پویا و بافت جغرافیایی منحصربه‌فرد، برای بررسی عمیق انتخاب شدند. پرسش محوری این پژوهش این بود که کدام نهادها، سیاست‌ها و الگوهای تعاملی میان بازیگران گوناگون، محیط‌هایی را خلق می‌کنند که نوآوری در آن بتواند به‌معنای واقعی شکوفا شده و به سرانجام برسد؟

بر اساس یافته‌های این گزارش، درک عمیق از زیست‌بوم‌های نوآوری آب آشکار می‌سازد که موفقیت در این عرصه هرگز صرفا به یک فناوری یا یک بازیگر خاص محدود نمی‌شود، بلکه ریشه در کیفیت روابط و سازوکارهای توانمندساز میان ذی‌نفعان متعدد دارد.پژوهش میدانی و تعامل با این ذی‌نفعان نشان می‌دهد؛ پیشرفت نوآوری در حوزه آب، فراتر از ظرفیت‌های صرفا فنی است؛ این امر نیازمند وجود مکانیسم‌های ارتباطی حیاتی است. این مکانیسم‌ها مجموعه‌ای از عوامل پشتیبان را دربر می‌گیرند؛ از جمله چارچوب‌های قانونی و مجوزدهی منعطف برای آزمودن و انطباق‌پذیری راه‌حل‌های جدید، ساختارهای سرمایه‌گذاری و تدارکاتی که موانع مالی را برای ورود نوآوری‌های نوپا کاهش می‌دهند و همچنین پلتفرم‌های میان‌بخشی برای گردهم‌آوری موثر دولت‌ها، شرکت‌های خدماتی، استارت‌آپ‌ها، پژوهشگران و جوامع. 

در نهایت‌ این زیست‌بوم‌های کارآمد، با تولید اعتماد، تامین انعطاف‌پذیری و تسهیل به اشتراک‌گذاری ریسک میان بخش‌های مختلف، مسیر توسعه و گسترش نوآوری‌های حیاتی آب را هموار می‌سازند. از بطن این آگاهی‌ها، چارچوبی نوآورانه با نام واتر‌بوست(Water-BOOST) پدیدار شد. این جعبه‌ابزار که مجهز به یک رویکرد ساختاریافته و سیستمی است، ذی‌نفعان را یاری می‌رساند تا اولا، به ارزیابی دقیقی از عملکرد زیست‌بوم نوآوری آب در یک شهر یا منطقه دست‌یابند؛ ثانیا، خلأها و عناصر توسعه‌نیافته درون آن زیست‌بوم را به روشنی شناسایی کنند و ثالثا، راه‌حل‌های موفق الهام گرفته‌شده از سایر حوزه‌ها را با شرایط بومی انطباق داده و اجرا کنند. در واقع، «واتر‌بوست» هم یک ابزار تشخیصی است و هم یک موتور توسعه برای شهرها، سیاستگذاران، سرمایه‌گذاران و نوآوران؛ چراکه به هم‌راستا‌کردن تلاش‌های پراکنده کمک کرده‌است و سیستم‌های زیربنایی را تقویت می‌کند تا ایده‌های جدید بتوانند با عبور از مرحله آزمایشی، به تاثیرات بزرگ‌مقیاس در حوزه آب دست‌یابند.

چارچوب «واتر‌بوست» بر سه اصل ‌بنیادین و حیاتی استوار است که نگاه ما را از راه‌حل‌های فنی جزیره‌ای به‌سوی انسجام سیستمی و یادگیری میان‌نهادی سوق می‌دهد. اصل‌نخستین این است که نوآوری، بدون وجود یک ساختار اکوسیستمی حمایت‌گر، هرگز قابلیت گسترش و مقیاس‌پذیری نخواهد داشت، از این‌رو هر شهر نیازمند دسترسی به یک سیستم حداقل قابل‌دوام ‌است؛ به این معنا که پیکربندی اساسی از بازیگران، نهادها و توانمندسازها که گردش نوآوری را در عمل ممکن سازد. این نیاز حیاتی است، چراکه بسیاری از شهرهای مورد مطالعه ما عملا فاقد مولفه‌های کلیدی چون سازوکارهای مالی مناسب، مراکز آزمایش مشترک، یا انعطاف‌پذیری لازم در چارچوب‌های قانونی بوده‌اند.

دوم، موفقیت یک زیست‌بوم صرفا به حضور بازیگران وابسته نیست، بلکه کاملا به کیفیت همکاری و تعامل آنها متکی است، بنابراین وجود سازوکارهایی نظیر خریدهای مشارکتی، فضاهای آزمایش مشترک و تنظیم‌گری تطبیقی، برای پیوند زدن بازیگران و کاهش اصطکاک در مسیر گسترش نوآوری، ضروری تلقی می‌شود. سوم، تاکید بر این است که شهرها می‌توانند و باید از تجربیات یکدیگر بیاموزند، اگرچه شرایط محلی متفاوت است، اما مقایسه‌های ساختاری میان شهرها درس‌های قابل‌انتقالی ارائه می‌دهد و به شهرها این امکان را می‌دهد که سیاست‌ها و سازوکارهای موفق را از همتایان خود اقتباس‌کرده و شبکه‌ای جهانی برای یادگیری در حوزه نوآوری آب ایجاد کنند.

نوآوری در دل بحران

این گزارش، نوآوری در بخش آب شهری را در بستر بحران فزاینده جهانی آب مورد بررسی قرار می‌دهد؛ واقعیتی تلخ که از سال‌۱۹۶۰، با دوبرابر ‌شدن تقاضای جهانی برای آب شیرین و افزایش سالانه یک‌درصدی، شتاب گرفته‌است. در حال‌حاضر، تقریبا 3.6میلیارد نفر دست‌کم یک ماه در سال ‌با کمبود آب دست‌وپنجه نرم می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود این تعداد تا میانه قرن از ۵‌میلیارد نفر فراتر رود. این فشار نه‌تنها بر «جنوب جهانی» متمرکز است، بلکه بر مناطقی چون جنوب اروپا، مکزیک و غرب ایالات‌متحده نیز سایه افکنده و آنها را به مرز برداشت‌های ناپایدار رسانده‌است. ابعاد اقتصادی این بحران نیز نگران‌کننده است؛ تا سال‌۲۰۵۰، حدود ۳۱‌درصد از تولید ناخالص داخلی جهان (معادل ۷۰‌تریلیون دلار) در معرض تنش آبی شدید قرار خواهد گرفت. علاوه‌بر این، کمبود ناشی از تغییرات اقلیمی در برخی مناطق ممکن است تولید ناخالص داخلی را تا ۱۴‌درصد کاهش دهد. علاوه‌بر این، با پنج برابر‌شدن بلایای مرتبط با آب از سال‌۱۹۷۰، اکنون این حوادث ۷۰‌درصد از تلفات بلایای طبیعی را به خود اختصاص داده‌اند. این آمار‌ها به‌وضوح نشان می‌دهند که بحران آب یک بحران همزمان اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی است و مقابله موثر با آن، مستلزم پاسخ‌های یکپارچه و سیستمی است، نه اقدامات پراکنده و جزیره‌ای.

در این میان، شهرها دقیقا در کانون این بحران جای گرفته‌اند؛ آنها هم خط‌مقدم آسیب‌پذیری به‌شمار می‌آیند و هم بستر اصلی و حیاتی برای نوآوری. با توجه به رشد جمعیت و صنعتی‌شدن، پیش‌بینی می‌شود تقاضای آب شهری تا سال‌۲۰۵۰ نزدیک به 80‌درصد افزایش یابد و در حال‌حاضر صدها‌میلیون نفر در شهرهایی زندگی می‌کنند که تقاضای آب از عرضه پیشی‌ گرفته‌است، با این‌حال همین آسیب‌پذیری فرصتی گرانبها خلق می‌کند: شهرها می‌توانند با تمرکز اراده سیاسی، منابع مالی و مشارکت شهروندان، به میدان‌های آزمایشی قدرتمندی برای راه‌حل‌های جدید بدل شوند. با تقویت محیط‌های توانمندساز، شهرها قادر خواهند بود پیشگام نوآوری‌های قابل‌گسترشی شوند که تاثیرات ملی و جهانی به‌دنبال خواهند داشت. در نتیجه گزارش بر هم‌گرایی فزاینده جهانی در پذیرش مفهوم «آب به‌عنوان کالای مشترک جهانی» تاکید می‌ورزد و این موضوع، لزوم هم‌سویی سیاست و نوآوری را در دستور کار قرار می‌دهد. با وجود نشانه‌های امیدبخشی چون بازتعریف آب به‌عنوان کالای مشترک حیاتی توسط کمیسیون جهانی اقتصاد آب در سال‌۲۰۲۴، ابتکارات مجمع‌جهانی اقتصاد مانند واتر فیوچرز و کارآفرینان آبی آپ‌لینک و بازگشت توجه سیاسی به حکمرانی آب در کنفرانس سازمان ملل‌متحد ۲۰۲۳، فاصله‌ای معنادار میان جاه‌طلبی‌های سیاسی و اجرای موثر آنها مشاهده می‌شود. 

در عمل، سیستم‌های نظارتی هنوز سنتی و خشک‌اند، فرآیندهای تدارکاتی همچنان بر «کمترین هزینه» به‌جای «بیشترین ارزش بلندمدت» تاکید دارند و بسیاری از کارآفرینان در «دره مرگ نوآوری» گرفتار شده‌اند؛ جایی‌که نوآوری‌های اولیه به دلیل فقدان حمایت مالی یا نهادی متوقف می‌شوند. واتر‌بوست با هدف پل‌زدن بر روی این شکاف، روشی برای نقشه‌برداری، اتصال و تقویت سیستم‌های گسترش نوآوری ارائه می‌دهد. گرچه فناوری‌های نوین در بخش آب، نظیر نظارت مبتنی بر هوش‌مصنوعی و مدل‌سازی دوقلوی دیجیتال (یعنی ایجاد یک نسخه‌مجازی از سامانه‌های واقعی برای شبیه‌سازی، پایش و پیش‌بینی عملکرد آنها)، به‌سرعت در حال ظهورند، اما شهرها در کانون این بحران قرار دارند. آنها، هم در خط‌مقدم آسیب‌پذیری به‌شمار می‌آیند و هم بستر اصلی و حیاتی برای نوآوری محسوب می‌شوند، اما آنچه مانع اصلی مقیاس‌پذیری این فناوری‌هاست، نه محدودیت‌های فنی، بلکه حکمرانی تکه‌تکه (جزیره‌ای) و انگیزه‌های ناسازگار میان ذی‌نفعان است.

برای اینکه شهرها بتوانند از مرحله پروژه‌های آزمایشی فراتر رفته و به اثرگذاری واقعی دست‌یابند، انجام اقدامات حیاتی زیر ضروری است. اصلاح فرآیندهای تدارکات برای ارجحیت‌دادن به ارزش نوآوری بر هزینه کوتاه‌مدت، ایجاد انعطاف‌پذیری قانونی برای تشویق آزمایش و یادگیری، طراحی مدل‌های مالی ترکیبی و تقسیم ریسک و فراهم‌آوردن فضاهای آزمایش مشترک برای همکاری امن میان شرکت‌ها، پژوهشگران و استارت‌آپ‌ها. واتربوست دقیقا برای تشخیص این نقاط ضعف و طراحی مداخلات هدفمند برای غلبه بر آنها به شهرها کمک می‌کند.

این مطالعه در نهایت با توصیه‌های راهبردی کلیدی برای تصمیم‌گیرندگان به پایان می‌رسد. این توصیه‌ها شامل نقشه‌برداری ساختاری زیست‌بوم برای هم‌راستا ساختن ذی‌نفعان، تقویت هماهنگی میان نهادها و همکاری میان‌بخشی، بهبود سازوکارهای مالی و تدارکاتی برای حمایت از نوآوری‌های نوپا، تسهیل یادگیری بین‌شهری از طریق مقایسه همتا و گنجاندن تفکر سیستمی در حکمرانی آب است.

اجرای این توصیه‌ها، شهرها را از تلاش‌های پراکنده و مجزا به‌سوی سیستم‌های نوآوری منسجمی سوق می‌دهد که مقاومت(تاب‌آوری) طولانی‌مدت ایجاد می‌کنند. در نتیجه‌گیری، واتر‌بوست بیش از آنکه یک جعبه‌ابزار صرف باشد، یک فراخوان برای اقدام است؛ چراکه موفقیت زیست‌بوم‌ها در گرو توانمندسازهای به‌هم‌پیوسته (شامل سیاست‌ها، پلتفرم‌ها و سازوکارهای مالی) است که همکاری و مقیاس‌بندی را تسریع می‌بخشند. با تبدیل پیچیدگی نهادی به‌وضوح راهبردی، واتر‌بوست به رهبران شهری کمک می‌کند تا محیط‌هایی تطبیق‌پذیر و آماده برای آینده طراحی کنند و تاکید می‌کند که شهرها باید نه‌تنها برای نوآوری، بلکه برای سیستم‌هایی که نوآوری را امکان‌پذیر می‌سازند، برنامه‌ریزی کنند.