کشورهای اروپایی براساس «مساحت مشجر» رتبهبندی شدند؛
جنگل بیشتر؛ کربن کمتر
هرچند اروپا بعد از اقیانوسیه، یکی از کوچکترین قارهها بهحساب میآید، اما، بزرگترین پوشش جنگلی در جهان را دارد. البته بخش قابلتوجهی از این وسعت در روسیه قرار دارد که بخشی از آن در آسیاست، بههمیندلیل، درمیان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، فنلاند عنوان جنگلیترین کشور را به خود اختصاص دادهاست. این گستره جنگلی در اروپا نهتنها باعث کاهش کربن میشود، بلکه زیرساختی حیاتی برای اقتصاد زیستی، صنایع چوب، معیشت روستاییان، گردشگری طبیعت و تابآوری اقلیمی محسوب میشود.
جنگلها در اروپا، همچون دیگر نقاط جهان، فقط مجموعهای از درختان نیستند؛ بلکه ستونهای اصلی تنوعزیستی، مخزنهای حیاتی جذب کربن، سپرهای محافظتکننده دربرابر سیلها و فرسایش خاک و حتی بسترهایی برای اقتصاد سبز هستند. به گزارش بانک سرمایهگذاری اروپا، ۴۲درصد از کل مساحت زمین در اروپا زیر پوشش جنگلی قرار دارد؛ سهمی شگفتانگیز که این قاره را در ردیف سبزترین مناطق جهان قرار میدهد، اما اهمیت جنگلها فقط در فراوانی آنها نیست؛ بلکه در کارکردهای حیاتیشان است: از تثبیت خاک در برابر بارشهای شدید گرفته تا ذخیرهسازی دیاکسیدکربن و ایجاد فضاهای طبیعی برای سلامت روانی و اجتماعی جوامع. در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا، تفاوتهای چشمگیری در میزان پوشش جنگلی دیده میشود.
برخی کشورها، مانند فنلاند و سوئد، از دیرباز بخشی جداییناپذیر از اقتصاد و فرهنگ خود را بر پایه جنگلها بنا کردهاند و همین امر سببشده تا این دو کشور در صدرجدول قرار گیرند. فنلاند، با بیش از ۶۵درصد پوشش جنگلی، عملا جنگلیترین کشور اتحادیه اروپاست؛ کشوری که سهچهارم چشماندازهایش با درختان صنوبر، کاج و توس پوشیده شده و بیش از نیمی از جمعیتش بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با اقتصاد جنگلها سروکار دارند. پس از فنلاند، سوئد قرار دارد؛ کشوری که نهتنها مساحت جنگلهای آن گسترده است، بلکه صنایع چوب، تولید کاغذ و اقتصاد زیستی در آن جایگاهی تاریخی دارد؛ در واقع وقتی بحث «بیشترین درخت» یا «بزرگترین مساحت جنگل» مطرح میشود، فنلاند و سوئد بیرقیب در صدرجدول اتحادیه اروپا ایستادهاند.
این تفاوتها فقط نشانه تنوع طبیعی اروپا نیست، بلکه پیچیدگیهای برنامهریزی اقلیمی را نیز روشن میکند. کشورهایی که جنگلهای وسیعتری دارند، ظرفیت بیشتری برای جذب کربن و کمک به حفظ تعادل اقلیمی ارائه میدهند؛ اما این امر الزاما بهمعنای وضعیت بهتر نیست. بهعنوان مثال، افزایش آتشسوزیهای جنگلی در شمال اروپا در سالهای اخیر ثابتکرده که حتی جنگلهای متراکم و سردسیری هم دربرابر تهدیدهای اقلیمی مصون نیستند. از سوی دیگر، کشورهای جنوب اروپا با چالشهای متفاوتی روبهرو هستند: خشکسالی، دمای بالا و فشارهای ناشی از توسعه شهری. این تفاوتها سببشده تا اتحادیه اروپا سیاستهای حمایتی و سرمایهگذاری خود را متناسب با نیازها و شرایط متفاوت کشورها طراحی کند. نموداری که بانک سرمایهگذاری اروپا منتشر کرده، بهصورت شفاف نشان میدهد؛ توزیع جنگلها درمیان کشورها کاملا یکدست نیست، درحالیکه فنلاند و سوئد پیشتاز هستند، کشورهایی مانند اسپانیا، فرانسه و آلمان به دلیل وسعت خاک، مساحت جنگلی بالایی دارند؛ هرچند که نسبت پوشش جنگلیشان کمتر از شمال اروپا است.
از سوی دیگر، کشورهایی مانند مالت، دانمارک یا هلند پوشش جنگلی بسیار محدودتری دارند. این شکاف، برای برنامهریزان اقلیمی معنای مهمی دارد، اینکه هر کشور باید راهبردی متفاوت و متناسب با واقعیتهای اقلیمی و جغرافیایی خود اتخاذ کند. این گزارش نشان میدهد، جنگلها ستون تنوعزیستی اروپا هستند. هزاران گونه گیاهی و جانوری وابسته به این زیستبومها هستند؛ زیستبومهایی که طی دهههای اخیر تحتفشار شدید انسانی و اقلیمی قرارگرفتهاند. جنگلزدایی، رشد شهرها، آتشسوزیها، شیوع آفات و کاهش بارندگیهای پایدار، همگی تهدیدهای فزایندهای هستند که اتحادیه اروپا تلاش میکند با سیاستهای جدید از آنها جلوگیری کند. از جمله سیاستهای کلیدی، برنامه «استراتژی جنگل اتحادیه اروپا ۲۰۳۰» است که هدف آن افزایش تابآوری جنگلها، احیای زیستبومهای آسیبدیده و تضمین مدیریت پایدار این منابع طبیعی است.
بانک سرمایهگذاری اروپا(EIB) نقش قابلتوجهی در گسترش جنگلها در اروپا دارد؛ نهادی که سالهاست سرمایهگذاری در مدیریت پایدار جنگلها و صنایع مرتبط با آن را در اولویت قرار دادهاست. صنایع مبتنی بر جنگل، از پایههای اقتصاد زیستی اروپا محسوب میشوند؛ اقتصادی که در گذار سبز این قاره نقش حیاتی دارد. از تولید محصولات چوبی و کاغذی گرفته تا صنایع انرژی زیستی، همه بخشی از زنجیرهای هستند که نهتنها نیازهای جوامع اروپایی را تامین میکنند، بلکه میتوانند به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک کنند. در این میان، احیای جنگلهای تخریبشده و افزایش تنوعزیستی، یکی از مهمترین اولویتهای اتحادیه اروپاست. صرفا داشتن مساحت زیاد جنگل کافی نیست؛ کیفیت جنگلها، سن درختان، حضور گونههای مختلف و تابآوری زیستی همگی معیارهای مهمی هستند. کشورهای اتحادیه اروپا در سالهای اخیر برنامههای گستردهای برای کاشت درخت، احیای جنگلهای قدیمی و ایجاد مناطق حفاظتشده به اجرا گذاشتهاند. این برنامهها نهتنها در سطح ملی، بلکه در چارچوب سیاستهای مشترک اروپایی مانند «توافق سبز اروپا» و «برنامه تنوعزیستی ۲۰۳۰» دنبال میشوند.
افزایش پوشش جنگلی در اروپا، علاوهبر مزایای اقلیمی، آثار مستقیمی بر زندگی روزمره شهروندان دارد. جنگلها فضاهای طبیعی گستردهای برای تفریح، پیادهروی، ورزش و فعالیتهای خانوادگی فراهم میکنند. بسیاری از شهرهای اروپایی، از جمله وین، هلسینکی و ورشو، در دهههای اخیر سرمایهگذاریهای بزرگی روی توسعه کمربندهای سبز انجام دادهاند تا ارتباط شهر با طبیعت تقویت شود و کیفیت زندگی افزایش یابد.