جهش در بازچرخانی آب عکس : عا دل باخدا / ایرنا

۵ سال خشکسالی پیوسته، فشار کم‌سابقه‌ای بر منابع آب کشور تحمیل کرد، اما به‌رغم محدودیت‌های گسترده، مدیریت تقاضا و توسعه شبکه‌های جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب موجب شد در این بازه، کمبود جدی در تامین آب مصرفی مناطق هدف رخ ندهد. این دستاورد تا حد زیادی حاصل تغییر رویکرد از تامین صرف به مدیریت چرخه کامل آب بود؛ رویکردی که اکنون به‌عنوان پایه اصلی سیاست‌های بخش آب شناخته می‌شود. با توجه به اینکه تولید فاضلاب متناسب با مصرف شرب همواره پایدار است، استفاده مجدد از پساب به‌عنوان منبع جایگزین، امکان کاهش برداشت از منابع سطحی و زیرزمینی را فراهم کرده است. این منبع در شرایط خشکسالی، که وابستگی به نزولات جوی خطرپذیری تامین را بالا می‌برد، از پایداری بیشتری برخوردار است و می‌تواند نقش حیاتی در تداوم فعالیت‌های صنعتی ایفا کند.

شناسایی ظرفیت پساب صنعتی

بر پایه داده‌های موجود، در حال حاضر حدود ۵۰۰‌میلیون مترمکعب پساب در استان‌های هدف تولید می‌شود که از این میزان، ۴۵‌میلیون مترمکعب در بخش صنعت، نزدیک به ۴۰‌میلیون مترمکعب در فضای سبز و بخش قابل‌توجهی نیز در کشاورزی مصرف می‌شود. سهم کشاورزان عمدتا بر مبنای حقوق مکتسبه از منابع آب است و نه تخصیص جدید، درحالی‌که مصرف صنعتی بر پایه قراردادهای واگذاری تازه شکل می‌گیرد. در شرایط کنونی، حدود ۹۰‌میلیون مترمکعب از این پساب، ظرفیت آماده واگذاری به صنایع دارد، اما بهره‌برداری از آن نیازمند تقویت زیرساخت‌های انتقال و افزایش متقاضیان صنعتی است. این در حالی است که کاهش مصرف آب خام در صنایع، هم می‌تواند فشار بر سفره‌های آب زیرزمینی را کاهش دهد و هم امکان تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها را فراهم کند؛ دو هدفی که همسو با سیاست‌های کلان مدیریت منابع آب در حال پیگیری است.

 توسعه زیرساخت‌ها با سرمایه‌گذاری هدفمند

در سال‌های اخیر، صنعت آب و فاضلاب کشور با تکیه بر منابع محدود اعتباری و با استفاده از ظرفیت‌های قانونی همچون ماده ۵۶ قانون بودجه، توانسته است منابع مالی تازه‌ای برای تکمیل تصفیه‌خانه‌ها فراهم کند. تنها در دو پروژه شاخص، بیش از ۵۵۰‌میلیارد تومان از محل ماده ۵۶ تامین شده و در مجموع حدود ۹ هزار‌میلیارد تومان هزینه شده است تا این طرح‌ها به آستانه بهره‌برداری برسند.

این پروژه‌ها نه‌تنها ظرفیت تامین پساب صنعتی را افزایش داده‌اند، بلکه الگوی جدیدی از مدیریت پروژه را نیز به نمایش گذاشته‌اند؛ الگویی که در آن، با پیگیری مداوم نهادهای اجرایی، تامین اعتبار از مسیرهای غیر سنتی، و هم‌افزایی با بخش خصوصی، زمان اجرای طرح‌ها به‌شدت کاهش یافته و در بازه کمتر از دو سال، پیشرفت فیزیکی آنها از حدود ۴۰ درصد به مرحله بهره‌برداری کامل رسیده است.

رشد ظرفیت تا پایان سال

برنامه توسعه تصفیه‌خانه‌ها در سال جاری، نقطه عطفی در مسیر بازچرخانی آب محسوب می‌شود. قرار است در پایان سال، ۱۰ تصفیه‌خانه جدید وارد مدار بهره‌برداری شوند که دو واحد از آنها در ماه‌های اخیر به مرحله فروش پساب نیز رسیده‌اند. با بهره‌برداری از این طرح‌ها، مجموع ظرفیت پساب در استان‌های هدف تا پایان سال، ۱۳۱‌میلیون مترمکعب افزایش خواهد یافت و از مرز ۶۳۰‌میلیون مترمکعب عبور می‌کند. از این رقم، حدود ۲۲ تا ۲۳‌میلیون مترمکعب سهم دو واحد تازه‌بهره‌بردار است که به تنهایی می‌توانند بخش مهمی از نیاز صنایع منطقه را پوشش دهند. این حجم برای صنایعی که تاکنون ناچار به استفاده از آب خام بودند، منبعی پایدار به‌شمار می‌رود و می‌تواند امنیت آبی زنجیره تولید آنها را تضمین کند.

 گام‌های فنی نوآورانه در تصفیه‌خانه‌ها

یکی از ویژگی‌های شاخص توسعه اخیر، توجه به تکمیل بخش لجن تصفیه‌خانه‌ها هم‌زمان با افزایش ظرفیت بخش مایع است. در گذشته، برخی طرح‌ها تنها به تصفیه جریان مایع محدود بودند، اما در نسل جدید، با اجرای واحدهای‌هاضم لجن (دایجستر)، چرخه تصفیه به‌صورت کامل بسته شده است. این واحدها برای نخستین بار به‌طور کامل توسط مشاوران و پیمانکاران داخلی طراحی و اجرا شده‌اند و به‌عنوان الگوی ملی در حال تعمیم به دیگر طرح‌ها هستند. استفاده از قالب‌های لرزان ویژه برای ساخت مخازن دایجستر، از دیگر نوآوری‌های این پروژه‌هاست که امکان اجرای پیوسته ۲۴ ساعته و تسریع چشم‌گیر در تکمیل را فراهم کرده است. به این ترتیب، کشور توانسته است بدون اتکا به شرکت‌های خارجی، فناوری حساس تصفیه لجن را بومی‌سازی کند.

 پساب؛ پایدارتر از منابع سنتی

ماهیت تولید پساب، آن را به گزینه‌ای پایدار برای مصارف صنعتی بدل می‌کند. درحالی‌که منابع آب سطحی وابسته به بارش و منابع زیرزمینی وابسته به ذخایر آبخوان هستند، تولید پساب به‌طور مستقیم به مصرف شرب وابسته است که حتی در دوره‌های خشکسالی نیز تداوم دارد. به همین دلیل، تامین آب صنعتی از پساب، ریسک ناشی از تغییر اقلیم را کاهش می‌دهد و امنیت سرمایه‌گذاری در بخش تولید را بالا می‌برد. در وضعیت کنونی که منابع آب روزبه‌روز محدودتر می‌شوند، جایگزینی آب خام با پساب، به‌ویژه در صنایع بزرگ و مستقر در پهنه‌های کم‌آب، تنها راهکار واقع‌بینانه برای استمرار فعالیت آن‌هاست. این جایگزینی افزون بر کاهش فشار بر منابع طبیعی، امکان استفاده از آب آزاد شده برای تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها و تامین مصارف شرب را فراهم می‌کند و در مجموع تراز آبی مناطق هدف را بهبود می‌بخشد.

 پیوند توسعه صنعتی با مدیریت منابع

طرح‌های تازه واگذاری پساب به صنایع، با هدف تامین هم‌زمان منافع اقتصادی و زیست‌محیطی طراحی شده‌اند. به ازای هر مترمکعب آبی که از مصرف صنعتی حذف می‌شود، معادل آن می‌تواند برای شرب یا محیط‌زیست اختصاص یابد و این سیاست از بروز تعارض میان توسعه صنعتی و امنیت آبی جلوگیری می‌کند. در حال حاضر، قراردادهایی برای واگذاری پساب به چند نیروگاه بزرگ نیز منعقد شده و بخشی از خطوط انتقال موردنیاز توسط طرف صنعتی اجرا شده است. این الگو نشان می‌دهد که در صورت وجود چارچوب شفاف و تضمین‌های اجرایی، بخش خصوصی آماده سرمایه‌گذاری در توسعه شبکه‌های انتقال و بهره‌برداری از پساب است و می‌توان بار مالی اجرای طرح‌ها را از دوش دولت برداشت.

 جهش همه‌جانبه در صنعت آب و فاضلاب

صنعت آب و فاضلاب کشور اکنون پس از بیش از سه دهه فعالیت، وارد مرحله‌ای شده که می‌توان آن را بلوغ فنی و سازمانی نامید. این صنعت که در گذشته عمدتا بر تامین آب تمرکز داشت، اکنون به مدیریت چرخه کامل، از تولید تا تصفیه و بازچرخانی، روی آورده و در این مسیر، توانسته است در برابر محدودیت‌های مالی و اقلیمی مقاومت کند.

افزایش پیوسته ظرفیت پساب، نشانگر آن است که برنامه‌های توسعه‌ای از سطح اسناد راهبردی فراتر رفته و به اجرا رسیده‌اند. ورود سالانه ده‌ها‌میلیون مترمکعب ظرفیت تازه به مدار، نه‌تنها مصرف آب خام را کاهش می‌دهد بلکه زمینه را برای توسعه فضای سبز پایدار و کشت گونه‌های کم‌آب‌بر نیز فراهم می‌کند. این سیاست در نهایت می‌تواند تراز اکولوژیک مناطق کم‌آب را تثبیت کند و مانع فرونشست ناشی از افت سفره‌های زیرزمینی شود.

 گذار از وابستگی به منابع خام

با توجه به روند موجود، پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال جاری ظرفیت تولید پساب در استان‌های هدف به بیش از ۶۳۰‌میلیون مترمکعب برسد. این میزان، اگر به‌طور کامل در بخش‌های صنعتی، فضای سبز و کشاورزی مدیریت شود، می‌تواند وابستگی این بخش‌ها به منابع خام را به‌شدت کاهش دهد و مسیر توسعه پایدار را هموار کند. چالش اصلی در این مسیر، جذب متقاضیان صنعتی و ایجاد مشوق‌های اقتصادی برای جایگزینی پساب با آب خام است. این امر نیازمند اصلاح تعرفه‌ها، تضمین کیفیت پساب و تامین پایدار آن در بلندمدت است تا صنایع بتوانند با اطمینان به این منبع تکیه کنند.

هم‌زمان باید شبکه‌های انتقال متناسب با پراکنش جغرافیایی صنایع توسعه یابد تا هزینه لجستیک مانع بهره‌برداری از این ظرفیت نشود. تحولات اخیر در توسعه تصفیه‌خانه‌ها و افزایش ظرفیت بازچرخانی، نقطه عطفی در تاریخ مدیریت منابع آب کشور است. عبور از ۵ سال خشکسالی بدون بحران جدی، گواهی بر اثرگذاری این سیاست است. اکنون که ظرفیت قابل‌توجهی از پساب در دسترس قرار گرفته، می‌توان با برنامه‌ریزی دقیق، از آن به‌عنوان اهرمی برای توسعه صنعتی و کاهش فشار بر منابع طبیعی استفاده کرد.

اگرچه چالش‌هایی مانند تامین سرمایه، ایجاد زیرساخت‌های انتقال و تضمین کیفیت وجود دارد، اما تجربه موفق تکمیل سریع پروژه‌های اخیر نشان می‌دهد که با همکاری دولت و بخش خصوصی، می‌توان این موانع را برطرف کرد. در نهایت، پساب دیگر یک پسماند نیست، بلکه منبعی استراتژیک است که می‌تواند همزمان امنیت آبی، توسعه صنعتی و پایداری محیط‌زیست را تضمین کند.