تعرفههای وارداتی نه تنها رفاه مصرفکننده را کاهش میدهند، بلکه رشد صنعت را نیز کند میکنند
شیوه کارآمد دخالت در بازار انرژی
این کاهش قیمت جهانی، به دلیل انتقال ناقص تعرفهها به قیمت مصرفکننده، ممکن است رفاه داخلی را بهبود دهد، البته در صورتی که درآمد ناشی از تعرفهها از زیان مصرفکننده بیشتر باشد.
با این حال، تحقیقات اخیر نشان میدهد این توجیه برای حمایتهای تجاری در بخش انرژیهای تجدیدپذیر بسیار ضعیف است. در بازار خورشیدی مسکونی آمریکا، افزایش تعرفههای وارداتی بر محصولات خارجی به طور عمده باعث شد قیمتها برای مصرفکنندگان داخلی افزایش یابد و مزایای قابلتوجهی برای تولیدکنندگان داخلی ایجاد نشود.
نتیجه این سیاستها کاهش رفاه هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی بود. پیامدهای محیطزیستی نیز این وضعیت را تشدید میکنند، چرا که محدود کردن تجارت میتواند اثرات مثبت ناشی از کاهش آلایندهها را کاهش دهد. علاوه بر این، جریان اطلاعات و همکاریهای بینالمللی که باعث انتشار دانش و نوآوری میشوند نیز با محدودیتهای تجاری تحتتاثیر قرار میگیرند و در نتیجه ظرفیت کل صنعت برای ایجاد و انتشار دانش کاهش مییابد.
نقش یارانههای مصرفکننده در تسریع نوآوری
در مقابل، شواهد نشان میدهد یارانههای مستقیم به مصرفکننده، به ویژه در بخش خورشیدی، میتواند اثرات مثبت قابلتوجهی بر رشد صنعت داشته باشد. بدون این مشوقها، میزان پذیرش انرژی خورشیدی به صورت خطی رشد میکرد، درحالیکه دادهها نشان میدهند رشد واقعی به شکل نمایی بوده است. این تفاوت اغلب ناشی از اثر یارانهها بر نوآوری تولیدکنندگان است. با توجه به جهانی بودن بازار، اثرات این سیاستها فراتر از مرزهای ملی گسترش یافته و نوآوری ایجاد شده توسط شرکتها در یک کشور میتواند به کشورهای دیگر نیز منتقل شود.
یارانهها میتوانند از طریق فرآیند یادگیری از طریق تجربه (learning-by-doing) نیز به افزایش رفاه اجتماعی کمک کنند. هنگامی که تولیدکنندگان و نصابها تجربه عملی کسب میکنند و هزینهها را کاهش میدهند، منافع حاصل از استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر سریعتر محقق میشود. اگر این یادگیری به دیگر شرکتها نیز منتقل شود، اثر کل صنعت افزایش مییابد و به اصلاح شکستهای بازار کمک میکند.
اثرات یارانههای تولیدکننده
یارانههای تولید کننده نیز نتایج مشابهی دارند، اما با ویژگیهای متفاوت. حمایت از تولید، چه به شکل مشوقهای تولید و چه به شکل حمایت از نوآوری، میتواند موجب افزایش تولید، بهبود نوآوری و بهرهوری شرکتها شود. در بازار جهانی، اثر این سیاستها ممکن است منافع اقتصادی برای مصرفکنندگان و محیطزیست ایجاد کند، درحالیکه رقبای خارجی ممکن است تحتتاثیر قرار گیرند.
میزان این اثرات به نحوه طراحی و اندازه یارانه بستگی دارد. در صورتی که ورود شرکتهای خارجی به بازار تحت تاثیر یارانه محدود شود، منافع تولیدکنندگان داخلی افزایش مییابد، اما اگر ورود به بازار انعطافپذیر باشد، اندازه بازار کل افزایش یافته و سود هم برای تولیدکنندگان داخلی و هم برای خارجی ممکن است افزایش یابد.
اثر تعرفهها بر زنجیره داخلی
شواهد تاریخی نشان میدهد تعرفههای وارداتی برای تضمین زنجیره تامین داخلی در صنعت خورشیدی محدودیت دارند. در آمریکا، با وجود اعمال تعرفهها، کشور همچنان به شدت به واردات سلولهای خورشیدی و قطعات واسطه وابسته بود. حتی افزایش تولید داخلی اغلب ناشی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی بود.
این تجربه نشان میدهد که بدون حمایتهای مکمل، تعرفهها نمیتوانند به طور موثر تولید داخلی را تقویت کنند. در اروپا نیز حذف موانع تجاری بین کشورهای همسایه نتایج مشابهی را نشان داده است. درحالیکه کل رفاه اقتصادی افزایش یافته، سود شرکتها به صورت نامتوازن تغییر کرده و اثرات منفی بر رقبای محلی مشاهده شده است. این شواهد نشان میدهد که سیاستهای صنعتی نیازمند ابزارهای چندجانبه و ترکیبی هستند تا اثرات مثبت اقتصادی و محیطزیستی را به حداکثر برسانند.
اهمیت سیاستهای صنعتی
در سالهای اخیر، صنعت خورشیدی و بادی به نمونه بارزی از «صنایع سبز» تبدیل شده است که نقش کلیدی در کاهش آلودگی و مقابله با تغییرات اقلیمی دارند. در بسیاری از کشورها، اعمال مالیات کربن با مقاومت سیاسی مواجه شده و در چنین شرایطی، سیاستهای صنعتی میتوانند جایگزین عملی برای افزایش بهرهوری و کاهش آلایندگی باشند. اثرات این سیاستها نه تنها در سطح ملی، بلکه در سطح بینالمللی نیز مشاهده میشود و میتواند به انتشار فناوریهای پاک و کاهش هزینههای محیطزیستی کمک کند.
تمرکز تولید در یک کشور به ویژه در چین، نگرانیهای امنیتی و مازاد تولید صنعتی را افزایش داده است. این تمرکز جغرافیایی نشان میدهد که سیاستهای صنعتی در سایر کشورها، نه تنها به منظور بهرهوری اقتصادی، بلکه به دلایل امنیت ملی نیز اهمیت یافتهاند. با این حال، شواهد نشان میدهد که موانع تجاری به تنهایی نمیتوانند تضمینکننده امنیت زنجیره تامین باشند و سیاستهای ترکیبی و هماهنگ بینالمللی ضروری است.
یکی از مهمترین پیامدهای مثبت سیاستهای یارانهای، انتشار نوآوری و یادگیری فرامرزی است. تجربه کشورهایی که یارانه مصرفکننده ارائه کردهاند نشان میدهد اثرات آن فراتر از مرزهای ملی است و نوآوری تولیدکنندگان در یک کشور میتواند موجب افزایش پذیرش فناوریهای سبز در دیگر کشورها شود. به عنوان مثال، مشوقهای مالی در کشورهایی با بازار بزرگ خورشیدی موجب شد بخش عمدهای از افزایش تولید و نوآوری در بازارهای خارجی نیز مشاهده شود، بدون اینکه مستقیم به سیاستهای تجاری وابسته باشد.
مقایسه اثرات تعرفه و یارانه
تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد که اثرات یارانهها بر رفاه اجتماعی و محیطزیست به مراتب بیشتر از تعرفهها است. تعرفهها در بسیاری از موارد منجر به افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان و کاهش بهرهوری شدهاند، درحالیکه یارانهها علاوه بر تشویق تولید و نوآوری، اثرات مثبت بینالمللی نیز دارند. این تفاوت نشان میدهد که طراحی سیاستهای صنعتی نیازمند ارزیابی دقیق اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر کل زنجیره تولید و مصرف است.
اثر یادگیری از تجربه یکی دیگر از ابزارهای مهم در سیاستهای صنعتی است. هرچقدر شرکتها و نصابها تجربه بیشتری کسب کنند و فرآیندهای خود را بهینه کنند، هزینههای تولید کاهش مییابد و انرژیهای تجدیدپذیر سریعتر به بازار عرضه میشوند. این یادگیری میتواند از طریق سیاستهای یارانهای تقویت شود و اثرات مثبت آن در سطح ملی و بینالمللی گسترده شود.
سیاستهای ترکیبی
نتایج تحقیقات اخیر نشان میدهد که ترکیب ابزارهای مختلف سیاست صنعتی، شامل یارانه مصرفکننده، یارانه تولیدکننده و موانع تجاری محدود، میتواند بهترین نتیجه را داشته باشد. این سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که اثرات مثبت محیطزیستی و رفاهی را به حداکثر برسانند و محدودیتها و زیانهای اقتصادی ناشی از موانع تجاری را کاهش دهند.
در عین حال، هماهنگی بینالمللی و همکاری بین کشورها برای انتشار فناوریهای پاک و نوآوری اهمیت ویژهای دارد. بررسیهای اخیر نشان میدهد که حمایتهای مستقیم از مصرفکننده و تولیدکننده میتوانند اثرات مثبت قابلتوجهی بر رشد صنعت انرژیهای تجدیدپذیر، نوآوری و رفاه اجتماعی داشته باشند.
در مقابل، تعرفههای وارداتی به تنهایی، بدون حمایتهای مکمل، نه تنها نمیتوانند تولید داخلی را تضمین کنند، بلکه ممکن است رفاه مصرفکننده و محیطزیست را نیز کاهش دهند. طراحی سیاستهای صنعتی باید مبتنی بر شواهد اقتصادی، اثرات بینالمللی و پایداری محیطزیستی باشد و تمرکز بر ابزارهای مستقیم، به جای محدودیتهای تجاری، بیشترین منافع را به همراه خواهد داشت.