چین برنامه گذار به اقتصاد سبز تا سال ۲۰۶۰ را پیگیری میکند
کاهش نیمی از آلودگی جهان
کشوری که طی دهههای گذشته اقتصاد خود را بر پایه زغالسنگ و سوختهای فسیلی بنا کرده، اکنون در مسیر گذار به انرژیهای پاک گام برمیدارد؛ مسیری که بنا بر پیشبینیها، تا میانه قرن حاضر ترکیب انرژی این کشور را بهطور کامل دگرگون خواهد کرد.
براساس گزارش منتشر شده از سوی«رویترز» و تحلیل تازه شرکت نروژی ارزیابی ریسک و انرژی DNV (Det Norske Veritas)، سیاستهای دولت چین برای توسعه منابع پاک و کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تا سال ۲۰۶۰ سهم انرژیهای تجدیدپذیر را در سبد انرژی این کشور به حدود ۷۵ درصد خواهد رساند. در حال حاضر این سهم تنها حدود ۱۵ درصد است؛ رقمی که نشان میدهد چین با سرعت در حال فاصله گرفتن از سوختهای آلاینده است.
زغالسنگ هنوز محور اصلی تامین انرژی چین بهشمار میرود و بیش از نیمی از انرژی اولیه کشور از آن تامین میشود. اما بر پایه گزارش DNV، این سهم در سال ۲۰۶۰ به کمتر از ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت. چنین کاهشی، به معنای افت ۹۰درصدی استفاده از زغالسنگ در بزرگترین اقتصاد آسیایی است؛ تغییری که در مقیاس جهانی پیامدهایی تعیینکننده خواهد داشت.
چین در دو دهه اخیر همواره متهم اصلی افزایش آلودگی جهانی بوده و حدود یکسوم از کل انتشار کربن جهان به این کشور مربوط میشود. با این حال، برنامه تازه دولت پکن برای کاهش آلایندگی، اگر مطابق هدفگذاری پیش برود، انتشار دیاکسیدکربن ناشی از مصرف سوختهای فسیلی را از حدود ۱۲میلیارد تن در سال ۲۰۲۵ به کمتر از ۲میلیارد تن در سال ۲۰۶۰ کاهش خواهد داد. این کاهش ۸۰درصدی، چین را از بزرگترین آلاینده جهان به یکی از پیشروان کاهش کربن تبدیل خواهد کرد.
موج تازه سرمایهگذاری در انرژیهای پاک
چین طی سالهای اخیر با سرمایهگذاری گسترده در نیروگاههای خورشیدی، بادی و هستهای، مسیر تازهای در تولید انرژی ترسیم کرده است. دادهها نشان میدهد ظرفیت تولید انرژی پاک در این کشور تا سال ۲۰۶۰ بیش از ۴۵۰ درصد رشد خواهد کرد.
در میان این منابع، انرژی هستهای بیشترین رشد را خواهد داشت و نقش مکملی برای تولید پایدار برق در کنار انرژی خورشیدی و بادی ایفا خواهد کرد. بر اساس پیشبینیها، تولید انرژی هستهای چین از حدود ۴هزار و ۷۷۵ پتاژول در سال ۲۰۲۵ به حدود ۱۸هزار پتاژول در سال ۲۰۴۰ میرسد؛ رشدی نزدیک به ۵۶ درصد. در همین بازه، تولید انرژی خورشیدی ۵۳ درصد و انرژی بادی حدود ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت. این ارقام نشان میدهد پکن برای حفظ پایداری شبکه برق و مقابله با نوسانات اقلیمی، بر ترکیب متوازن منابع تاکید دارد و توسعه همزمان سه محور خورشیدی، بادی و هستهای را دنبال میکند.
وسایل برقی
تحول انرژی چین فقط در سطح تولید رخ نمیدهد، بلکه در مصرف نیز در حال شکلگیری است. هماکنون خودروهای برقی در بازار داخلی چین از خودروهای بنزینی و دیزلی پیشی گرفتهاند و روند برقیسازی صنایع و خانهها با شتاب ادامه دارد. برآوردها نشان میدهد تا سال ۲۰۴۰، بیشتر واحدهای صنعتی چین از سوختهای فسیلی فاصله خواهند گرفت و به انرژی برق و هیدروژن روی خواهند آورد. در واقع، گذار چین به انرژی پاک همزمان با گذار به اقتصاد برقی انجام میشود. دولت مرکزی با حمایتهای مالیاتی، تسهیلات بانکی و سرمایهگذاریهای مشترک، تولید خودروهای برقی و تجهیزات ذخیره انرژی را در صدر برنامههای صنعتی خود قرار داده است. این رویکرد سبب شده چین در فاصله کمتر از یک دهه، بزرگترین تولیدکننده باتری و خودروهای الکتریکی در جهان شود.
نقطه عطف در دهه ۲۰۴۰
طبق دادههای DNV، حدود سال ۲۰۴۶ نقطهای تاریخی در ترکیب انرژی چین رقم خواهد خورد؛ زمانی که سهم انرژیهای پاک برای نخستینبار از سوختهای فسیلی پیشی خواهد گرفت. این تغییر به معنای ورود چین به مرحله تازهای از توسعه صنعتی است؛ مرحلهای که در آن رشد اقتصادی با افزایش آلایندگی همراه نخواهد بود. در آن مقطع، ساختار شبکه برق کشور نیز دگرگون خواهد شد. نیروگاههای قدیمی زغالسنگی بهتدریج تعطیل میشوند و جای خود را به شبکهای از نیروگاههای بادی و خورشیدی در سواحل شرقی و مناطق بیابانی شمالغرب میدهند. همچنین سامانههای ذخیرهسازی انرژی و مدیریت هوشمند شبکه، برای پاسخگویی به نوسانات تولید در منابع تجدیدپذیر گسترش خواهند یافت.
پیامدهای جهانی تحول چین
تغییر ساختار انرژی در چین، تنها محدود به مرزهای این کشور نخواهد بود. چین اکنون حدود ۶۰ درصد از کل تولید جهانی برق از زغالسنگ را به خود اختصاص میدهد و هر تحول در سیاستهای انرژی آن، بازارهای جهانی را تحتتاثیر قرار میدهد. بر پایه پیشبینی DNV، این سهم تا سال ۲۰۶۰ به حدود ۴۰ درصد کاهش خواهد یافت. برای کشورهایی مانند اندونزی، مغولستان و استرالیا که بخش مهمی از درآمد صادراتیشان از فروش زغالسنگ به چین تامین میشود، این تغییر به معنای از دست رفتن بازارهای اصلی خواهد بود. در مقابل، کشورهایی که در حوزه فناوریهای پاک و تجهیزات نیروگاهی فعالاند، فرصت تازهای برای همکاری با چین خواهند یافت.
چین هماکنون بزرگترین بازار جهان برای پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی است و با افزایش تولید داخلی، بهتدریج به صادرکننده این تجهیزات به سایر کشورهای در حال توسعه تبدیل خواهد شد.
سرمایهگذاری برای آینده
تحقق این تحول گسترده، به سرمایهگذاری سنگینی نیاز دارد. بر اساس برآورد آژانس بینالمللی انرژی، چین برای دستیابی به هدف «بیطرفی کربنی» تا سال ۲۰۶۰ باید سالانه حدود دو تریلیون دلار در بخش انرژیهای پاک هزینه کند. این رقم شامل احداث نیروگاههای جدید، توسعه شبکه برق، ساخت سامانههای ذخیره انرژی و بازسازی صنایع بزرگ است. با وجود این حجم از هزینه، دولت چین از سالها پیش صندوقهای ویژهای برای تامین مالی پروژههای سبز ایجاد کرده و بخش خصوصی را نیز در اجرای طرحها مشارکت داده است. بانکهای دولتی موظف شدهاند سهم مشخصی از تسهیلات خود را به طرحهای مرتبط با انرژیهای پاک اختصاص دهند و بورس شانگهای نیز ابزارهای مالی تازهای برای جذب سرمایه در این حوزه عرضه کرده است.
انرژی هستهای
در میان همه منابع نوین انرژی، پکن نگاه ویژهای به توسعه نیروگاههای هستهای دارد. بیش از ۲۰ نیروگاه جدید در حال ساخت است و فناوری راکتورهای کوچک مدولار نیز به مرحله آزمایشی رسیده است. چین با توسعه انرژی هستهای میکوشد توازن میان کاهش آلایندگی و حفظ پایداری شبکه برق را برقرار کند. افزون بر آن، انرژی هستهای نقش مهمی در تامین امنیت انرژی ایفا میکند. این کشور در سالهای اخیر با نوسان قیمت گاز و نفت در بازارهای جهانی روبهرو شده و افزایش ظرفیت هستهای را راهی برای کاهش وابستگی به واردات میداند. چین با تکیه بر فناوری داخلی، در پی آن است که تا سال ۲۰۶۰ سهم خود از تولید انرژی هستهای جهان را از ۱۶ درصد کنونی به بیش از ۳۵ درصد برساند.
فرصتهای تازه در اشتغال و صنعت
تحول انرژی، بازار کار چین را نیز دگرگون خواهد کرد. با کاهش فعالیت در معادن زغالسنگ و صنایع وابسته، میلیونها نفر از شاغلان این بخشها نیازمند بازآموزی و انتقال به بخشهای نوین خواهند بود. دولت مرکزی از هماکنون برنامههایی برای آموزش مهارتهای مرتبط با فناوری انرژیهای پاک و جذب نیروهای تازه در این صنایع تدوین کرده است. برآورد میشود تنها در بخش تولید و نصب سامانههای خورشیدی، تا سال ۲۰۴۰ بیش از ۱۵میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شود. همچنین صنایع ساخت باتری، تجهیزات شبکه برق و وسایل حملونقل برقی به مراکز اشتغال تازهای تبدیل خواهند شد که ساختار نیروی کار چین را متحول میکنند.
چالشهای مسیر گذار
با وجود دستاوردهای چشمگیر، مسیر چین بهسوی اقتصاد کمکربن بدون مانع نیست. مهمترین چالش، پایداری شبکه برق در شرایط افزایش منابع تجدیدپذیر است. برق خورشیدی و بادی وابسته به شرایط آبوهواست و برای جبران نوسان تولید، نیاز به سامانههای ذخیرهسازی قوی وجود دارد. توسعه این سامانهها هنوز پرهزینه است و به پیشرفتهای بیشتر فناوری نیاز دارد. چالش دیگر، تامین مالی بلندمدت پروژههاست. با وجود تمایل دولت به حمایت از انرژیهای پاک، کاهش بازده اقتصادی در برخی طرحها ممکن است مانع جذب سرمایهگذار خصوصی شود. به همین دلیل، کارشناسان پیشنهاد میکنند دولت چین برای حفظ انگیزه سرمایهگذاری، نرخهای خرید تضمینی برق پاک را در بلندمدت پایدار نگه دارد.
اوج تولید انرژی در ۲۰۳۰
پیشبینیها نشان میدهد کل تولید انرژی اولیه چین حدود سال ۲۰۳۰ به اوج خواهد رسید. پس از آن، رشد سریع انرژیهای پاک و کاهش تدریجی تولید نیروگاههای فسیلی، تعادل تازهای در بازار داخلی ایجاد میکند. در این دوران، چین به یکی از صادرکنندگان فناوری انرژیهای پاک در جهان تبدیل خواهد شد و نقش تازهای در همکاریهای بینالمللی ایفا میکند. در همین چارچوب، دولت چین با چند کشور آسیایی و آفریقایی برای ساخت نیروگاههای خورشیدی مشترک وارد مذاکره شده و میکوشد جایگاه خود را بهعنوان تامینکننده فناوری و دانش فنی تثبیت کند.
چین در حال حاضر حدود ۳۴ درصد از انتشار جهانی ناشی از سوختهای فسیلی را به خود اختصاص میدهد. اگر برنامه گذار انرژی این کشور مطابق هدف پیش برود، این سهم تا سال ۲۰۶۰ به حدود ۱۷ درصد کاهش خواهد یافت. چنین کاهشی، در سطح جهانی تاثیری چشمگیر بر روند گرمایش زمین خواهد گذاشت و میتواند دستیابی به اهداف توافق پاریس را تسهیل کند. به بیان دیگر، کشوری که امروز نیمی از آلودگی جهان را تولید میکند، میتواند در دهههای آینده نیمی از راهحل آن باشد. این تغییر، نهتنها جایگاه چین را در سیاستهای زیستمحیطی جهان تقویت میکند، بلکه نقش تازهای برای آن در دیپلماسی انرژی رقم خواهد زد.
تحول انرژی چین فقط دگرگونی در منابع تامین برق نیست؛ نشانهای است از راهبردی بزرگتر برای بازتعریف مسیر توسعه ملی. دولت پکن گذار انرژی را فرصتی برای نوسازی صنعتی، کاهش وابستگی خارجی و تثبیت موقعیت ژئوپلیتیک خود میداند. اگر برنامهها طبق پیشبینیها پیش برود، تا سال ۲۰۶۰ چین نهتنها انتشار کربن خود را به کمتر از یکپنجم میزان کنونی کاهش خواهد داد، بلکه به محور اصلی شکلگیری نظم تازه انرژی در جهان تبدیل خواهد شد؛ نظمی که در آن قدرت کشورها بر پایه توان تولید انرژی پاک سنجیده میشود .