داستان پرپیچ و خم ایجنتها در ورزش
بودن یا نبودن!

این خبر را طی روزهای گذشته خبرگزاریهای رسمی منتشر کردند و ما طبیعتا به صحت و سقم آن کاری نداریم، همانطور که دیروز هم اسناد عجیبی لو رفت که نشان میداد گویا در ماجرای انتقال یاسر آسانی به استقلال، حداکثر ۳۰ تا ۴۰ درصد رقم قرارداد به خود این بازیکن رسیده و چندین ایجنت برای تصاحب باقی رقم به جان هم افتادهاند! در مورد میزان صحت این گزارش هم نظری نداریم، اما به هر حال انتشار این اخبار فرصتی است تا به همین بهانه نگاهی به داستان پرپیچ و خم کارگزاران در فوتبال بیندازیم.
ایجنت در واقع نماینده بازیکن است؛ کسی که برای بستن قرارداد، مذاکره با باشگاه، گرفتن اسپانسر یا حتی حلوفصل مسائل حقوقی پا به میدان میگذارد. در دنیا حضورشان امری بدیهی است و فیفا هم چارچوب قانونی برایشان تعریف کرده. آمار فیفا نشان میدهد فقط در سال ۲۰۲۴ بیش از ۷۰۰میلیون دلار از جیب باشگاههای جهان به حساب ایجنتها رفته!
از مزایای فعالیت این گروه آن است که بازیکن وقتش را صرف فوتبال میکند و ایجنت دنبال قرارداد بهتر میگردد؛ باشگاهها هم از شبکه ارتباطی آنها برای پیدا کردن بازیکن جدید سود میبرند. اما روی دیگر سکه هم کمیسیونهای سنگین، تضاد منافع و قراردادهای پنهانی است که خیلی وقتها صدای مدیران و هواداران را در میآورد.
در فوتبال ایران هم اوضاع همین است، با این تفاوت که قوانین و نظارت جدی وجود ندارد. به همین خاطر بعضی قراردادها مثل همین ماجرای نیازمند، حساسیتبرانگیز میشود. واقعیت این است که ایجنتها بخشی جدانشدنی از فوتبال حرفهای هستند، اما اگر قرار باشد نقششان فقط به «دلالی» خلاصه شود، باشگاههای ایرانی بیش از همیشه زیر بار هزینههای اضافی کمر خم خواهند کرد.
به نظر میرسد شفافسازی همه پرداختها، صدور مجوز رسمی برای ایجنتها و تعیین سقف کمیسیونها، از جمله کارهایی است که اگر انجام شود، ایجنت میتواند از یک مشکل به یک فرصت برای رشد فوتبال ایران تبدیل شود یا دستکم شکل تهدیدآمیز و مخرب فعلی را نداشته باشد.