اندر احوالات لیگ وطنی؛
ناکامی حریف یعنی خوشحالی ما!

یعنی ناکامی مدعیان در بازیهای مختلف اما ابراز خوشحالی طرفداران تیمهای دیگر از اینکه رقبا هم اوضاعشان خوب نیست. در این شرایط پرداختن به نکات منفی برای بهبود اوضاع خیلی سخت به نظر میرسد.
استقلال، همان پرسپولیس
فاصله استقلال و پرسپولیس در جدول تنها یک امتیاز است اما آبیها در رده هشتم قرار دارند و قرمزها سوم هستند. استقلال میتوانست با برتری در دیدار به ظاهر آسان مقابل شمس آذر خود به صدر جدول برسد اما باز هم اشتباهات فردی در خط دفاعی باعث شد این تیم گل بخورد و برد را با تساوی یک بر یک عوض کند. شاید تنها دلیلی که استقلالیها را به تماشای بازی تیمشان امیدوار میکند، شمایل تهاجمی است که ریکاردو ساپینتو اتخاذ میکند.
در سوی مقابل وحید هاشمیان عمدتا با قرار دادن سه هافبک وسط با خصوصیات مشابه علاوه بر اینکه استراتژی خاصی برای بازی تهاجمی ندارد، روح و زیبایی فوتبال را میکشد. قطعا تماشای بازیهای استقلال به اندازه پرسپولیس زجرآور نیست، اما سرمربی پرتغالی آبیها هم نشان داده اصلیترین هرم قهرمانی یعنی خط دفاعی قدرتمند را گم کرده و قرار هم نیست ضعف بیپایان این نقطه از زمین ترمیم شود.
حتی به قیمت بازی کردن بهترین هافبک تیم در نقش مدافع وسط. ساپینتو مادامی که نتواند مشکلات فعلی را حل کند، با در اختیار داشتن بهترین خط حمله دنیا هم توانایی موفقیت ندارد. موضوعی که حتی هواداران هم متوجه آن شدهاند و دیگر از آن حمایت همهجانبه چند روز قبل خبری نیست. کما اینکه شنیده میشود بازی آسیایی پیش رو برابر المحرق بحرین و سپس مسابقه با چادرملو آخرین شانس سرمربی پرتغالی است و این احتمال وجود دارد او قبل از اتمام محرومیتش، کلا از ایران برود!
لیگ شبهحرفهای
تنها یک بازی از هفته پنجم باقی مانده بود و غروب دیروز پیکان و چادرملو به مصاف یکدیگر رفتند. تا قبل از این و در ۷ مسابقه دیگر هفته، تنها ۶ توپ از خط دروازهها رد شده بود، سه بازی اصلا گل نداشت و فاصله تیم چهاردهم با صدرنشین جدول هم فقط ۴ امتیاز بود! چرا باید به چنین رقابت کم هیجان و بیکیفیتی، نام لیگ حرفهای الصاق شود؟ مسابقاتی که امکاناتش حتی در حد نیمه حرفهای هم نیست و هر هفته حواشیاش آن از نکات فنیاش بیشتر است.
حالا هم که مد شده در سریال تساویهای استقلال و پرسپولیس، یک روز هواداران آبی بابت امتیاز از دست دادن قرمزها خوشحال باشند و فردایش این اتفاق در جبهه رقیب بیفتد. یعنی ناکامی حریف، بیشتر از کامیابی تیم خودی اهمیت دارد وگرنه یک نفر از این جماعت میلیونی، ایرادات پرشمار فنی و مدیریتی این دو باشگاه را در بوق و کرنا میکرد. نه اینکه چون حریف در باتلاق دست و پا میزند پس بیخیال بهتر شدن ما!