او مدتهاست به انتها رسیده؛
به کلمات رحم کنید!

امیری در زمان اوج، بازیکن سطح بالایی بود که حتی در عرصه ملی هم دوران خوبی داشت. با این حال چیزی که طرفداران او و پرسپولیس بیش از جنبه فنی به آن میبالیدند، نجابت و بزرگمنشی «آقاوحید» بوده و هست. چرا؟ چون او مصاحبه جنجالی نداشته و در زمین هم بازیکن سختکوشی بوده؛ عجب پاداش به اندازهای! کسی منکر توانایی امیری و کم حاشیه بودن وی نیست اما اصل کلام این است که روزگاری در این سرزمین، کلمات ارج و قرب بیشتری داشتند.
در گذشته نه چندان دور، بابت اینکه یک بازیکن مصاحبه تند و تیز نمیکند و صرفا سالهای سال در یک تیم حضور دارد، پیشوند آقا همه جا و همیشه همراه به نام او الصاق نمیشد. تازه نجیبهای عصر فعلی، کسانی هستند که یک بار در برهه حساس رسیدن به فینال آسیا و بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی، تیمشان را به مقصد یک باشگاه درجه دوم ترکیهای رها کردهاند! داستان وحید امیری دقیقا بازگو کننده وضعیت فعلی فوتبال ایران و فقر فرهنگی آن است.
در جایی که لمپنیسم و بیاخلاقی هرروز رواج بیشتری پیدا میکند، صرفا یک بازیکن کم حرف میتواند تبدیل به اسوه معرفت و پاکی شود و اصلا مهم نیست سالهاست بدون اینکه بازدهی خاصی داشته باشد، میلیاردها دستمزد میگیرد. شیوه انسانهای بزرگ و نجیب باید این باشد که از توانایی خود خبر دارند و بابت کاری که نمیتوانند انجام دهند، چشمداشتی نخواهند داشت. مثلا امیری در دو سال پایانی حضورش در ترکیب پرسپولیس، با آسیب دیدگیهای پیاپی عملا در حد یک بازیکن ذخیره کارآیی داشت ولی بالاترین قراردادها را میبست و همین تابستان امسال هم که پس از کشمکش ماندن و رفتن بالاخره جدا شد، مابهالتفاوت قرارداد جدیدش با فولاد خوزستان را از پرسپولیس گرفت.
حالا درباره ماجراهای دیدار اعضای تیم ملی با رئیس جمهور در التهابات سال ۱۴۰۱ که بعدا شایعه شد «آقا وحید» درخواست دریغ نکردن کمکهای مالی از سوی دولت برای اعضای تیم را داشت، خیلی صحبت نمیکنیم! مخلص کلام اینکه قصد پایین آوردن ارزش سالهای بازی وحید امیری و سختکوشی وی را نداریم. پالوده مطلب این است که ستایش و تعریف و تمجید، همیشه و برای همه اشخاص قابل استفاده نیستند چون کلمات حرمت دارند؛ همین.