یک نمایش نگرانکننده از تیم ملی،این بار برابر روسیه
عکسها سخن میگویند!

پس از توقف برابر تاجیکستان و شکست مقابل ازبکستان در تورنمنت کافا، این بار تیم ملی در اولین بازی پنجره مهرماه به روسیه هم باخت تا دوران ناکامیاش تداوم بیابد. حالا ما در سال ۲۰۲۵، از ۹ بازی فقط صاحب ۴ برد شدهایم و در ۸ مسابقه آخر تنها یک بار توانستهایم دروازه خود را بسته نگه داریم. این در حالی است که ورزش روسها تقریبا از سه سال پیش تحریم شده و کسی با آنها بازی نمیکند.
این موضوع به طور قطع در سطح آمادگی آنها موثر است، اما ظاهرا نه آنقدر که تیم آشفته ایران را به شدت تحت فشار قرار بدهند، موقعیتهای فراوان به وجود بیاورند و نهایتا به برتری برسند. تیم امیر قلعهنویی همچنان برابر رقبای زیر رنکینگ ۵۰ فیفا به شدت دچار مشکل است؛ تیمی که مبتلا به سندروم ضعیفکشی شده و آنقدر با رقبای معمولی مصاف میدهد که شاید به تدریج زورش به همانها هم نرسد.
امروز تصمیم گرفتیم به جای تحلیلهای تکراری که شنیده هم نمیشود، ۸ قاب معنادار از جمعهشب غیرقابل دفاع تیم ملی گرد هم بیاوریم. ببینید و بخوانید.
جهانبخش؛ نماد تیم
این بیگمان وحشتناکترین صحنه بازی بود؛ جایی که علیرضا جهانبخش با لگد ضربه بسیار محکمی به سر بازیکن روسیه زد و حیرت ناظران را برانگیخت. البته این بازی کمک داور ویدئویی نداشت و علیرضا از دریافت کارت قرمز قسر در رفت، با این حال جنس صحنه به وضوح نشان از ناآمادگی کاپیتان تیم ملی داشت.
جهانبخش را به جرات میتوان نمادی از کلیت تیم ملی فعلی دانست؛ بازیکنی که در 6 ماه گذشته حتی یک بازی باشگاهی هم نداشته، اما به شکل غیرفنی، همچنان به همه اردوها دعوت میشود، به نمایشهای ضعیفش ادامه میدهد و بازوبند را هم به دست میبندد.
بیرو تمام شده!
اصلا کم نیست تعداد کسانی که تصور میکنند دوران اوج علیرضا بیرانوند سالهاست به پایان رسیده و او فقط نان اسمش را میخورد. در همین راستا بازگشت بیرو به ترکیب تیم ملی پس از تعلیق محرومیتش هم بار دیگر ناآمادگی او را به رخ کشید.
علیرضا دو گل خورد، یک خروج وحشتناک داشت که مدافعان توپ را از روی خط دروازه بیرون کشیدند و چندین بار هم در بازی با پا که پیشتر نقطه قوتش به شمار میآمد دچار اشتباه شد. این سطح کیفی اسفبار در حالی است که بیرو اخیرا گفته بود حتی در جامجهانی 2030 هم دروازهبان اصلی تیم ملی خواهد بود. عجب!
مدرسه پیرمردها
این سه نفر که هیچکدام در تیمهای باشگاهیشان هم مثل عرصه ملی روزهای خوبی را سپری نمیکنند، جزو مسنترین نفرات ترکیب تیم ملی بودند که بازی را از ابتدا شروع کردند. میانگین سنی 11 نفر اصلی ایران برابر روسیه، 30 سال و 3 ماه بود و انگار هرچه به قلعهنویی فشار بیشتری برای جوانگرایی وارد میشود، نتیجه عکس میدهد.
محبی، حسینزاده و نورافکن تنها بازیکنان زیر 29 سال تیم ملی بودند که جوانترین آن یعنی زننده تک گل بازی، 24 سال دارد. سنی که امیر قلعهنویی به عنوان نیروی تازهنفس روی آن حساب میکند؛ مثل تمام دنیا!
«هیبرید فورمیشن» چه شد؟
هر زمان تیم ملی نمایشی ضعیف ارائه میدهد، نگاهها روی نیمکت بیشتر از هر کس دیگری معطوف به سعید الهویی میشود؛ تئوریسین تیم که احتمالا با حمایتهای امیر قلعهنویی تا سرمربیگری گلگهر هم پیش رفت و در آن تیم از 9 بازی یک برد به دست آورد!
او با همین کیفیت همچنان در کنار امیر است و در برنامههای تلویزیونی با به کار بردن نقشه و نمودار و اصطلاحات فرنگی همچون «هیبرید فورمیشن» از عملکرد تیم دفاع میکند. با این حال روشن است که در زمین از این لفاظیها آبی برای تیم ملی گرم نشده و کیفیت مجموعه مدام رو به تنزل است.
سیاهی لشکر
به این عکس که تا چشم کار میکند آدم در آن دیده میشود، دقت کند. لشگر اعوان و انصار امیر که گویا تنها نقطه ضعفی که آقایان برایش پیدا کردند، کمبود یک مربی ایتالیایی دیگر است!
از نفر اول تصویر یعنی نبی گرفته تا آخرین نفرات که مربی بدنساز و گلرها هستند، همگی سالهاست به این تیم ملی گره خوردهاند و حتی بستری شدن در بیمارستان دبی بابت بیماری قلبی هم نتوانست شدت علاقه نبی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی را کاهش دهد! نمیدانیم مربی ایتالیایی جدید چه کمکی میخواهد بکند که هموطن او یعنی مانیکونه از انجام آن ناتوان است اما عجالتا باید یک جای خالی روی نیمکت پیدا شود که مرد بیچاره به خاطر آن به ایران سفر کند!
روزگار سیاه
استیصال، برجستهترین ویژگی بود که از تصاویر کاپیتان دوم تیم ملی به چشم میخورد. طارمی پس از سپری کردن یک فصل کابوسوار در اینتر، در سقوطی فاحش راهی المپیاکوس شد اما در یونان نیمکتنشین است.
در تیم ملی هم که او برابر رقبای بزرگ و کوچک ناکام بوده و آخرین بار در همان تورنمنت معروف کافا، دروازه هندوستان را باز کرد. طارمی در 33 سالگی از لحاظ فنی دچار افت محسوسی شده و انگار حتی روحیه سابق را هم ندارد. این هم از عاقبت بازیکنی که هرجایی بود، خودش را بزرگتر نامید و در سال منتهی به جام جهانی اصلا فرم خوبی ندارند.
این است تاکتیک ایران
امیر قلعهنویی قبل از بازی، از تیم ملی روسیه تعریف کرد و بعد از شکست هم این مسابقه را مفید خواند. با این حال فکرش را هم نمیکرد که سرمربی رقیب در یک جمله، او و تاکتیکهایش را زیر سوال ببرد. والری کارپین در پاسخ به این سوال که ایران در 10 دقیقه نخست روسیه را پرس کرد، گفت: «شخصا فشار زیادی از سوی ایران ندیدم.
انگار ما بازی متفاوتی را تماشا میکردیم. فقط دو یا سه کرنر و پنج یا شش پرتاب اوت از آنها دیدم!» در جام ملتها، قلعهنویی تعریف روبرتو مانچینی بابت حضور ایران بین مدعیان قهرمانی را به خودش گرفته بود؛ ببینیم این بار میپذیرد تاکتیکش اوت دستی است یا نه!
همچنان پراشتباه
به لبخند شجاع در رختکن نگاه نکنید؛ حقیقت آن است که فعلا حضور او در زمین خنده را فقط بر لب رقبای تیم ملی میآورد! شجاع 36 ساله همچنان عملکردی بحثبرانگیز دارد و باورکردنی نیست که تیم ملی واقعا با او قصد دارد راهی جامجهانی شود.
خلیلزاده روی گل اول روسیه آفساید را پر و اشتباه ابرقویی را کامل کرد. روی گل دوم هم ضربه سر ناشیانه این بازیکن باعث شد توپ پشت محوطه جریمه به بازیکن روسیه برسد و او دروازه را باز کند. آیا خلیلزاده هنوز نمیداند برای دفع توپ باید آن را به سمت کنارهها زد، نه پشت محوطه جریمه؟!