ساپینتو با برد برگشت؛
استقلال جوان

سرمربی پرتغالی پس از سپری شدن نیمی از دوران محرومیتش که تاسی گرفته از دوران قبلی حضورش در فوتبال ایران بود، به نیمکت بازگشت اما مهمتر از هرچیز جسارتش برای استفاده از جوانها به چشم آمد.
استقلال امسال برخلاف آنچه از تابستان پر زرق و برقش انتظار میرفت، تمام هوادارانش را ناامید کرده بود و انگار ساپینتو در دومین وقفه فیفادی، به این نتیجه رسید که نفرات پرادعا را کنار بگذارد و سن ترکیبش را پایین بیاورد؛ تصمیمی که خیلی زود نتیجه مثبت خود را نشان داد. میانگین سنی آبیها در جریان برتری یک گله برابر مس رفسنجان، ۲۵.۸ سال بود. شاید در فوتبال روز دنیا این معدل خیلی روتین و عادی باشد اما برای فوتبال ایران که تیم ملیاش حتی در آسانترین بازیها هم غالبا با نفرات بالای سی سال به میدان میرود، چنین تغییری جسورانه است.
در مقام مقایسه با استقلال امسال، متوسط سن بازیکنانی که در فاجعه شکست ۷ بر یک برابر الوصل بازی را شروع کردند، ۲۹.۵ سال بود. انگار ساپینتو به خوبی متوجه شد کارآیی نفراتی مثل روزبه چشمی، آنتونیو آدان و رامین رضاییان با آنچه از آنها انتظار میرود همخوانی ندارد. شاید همین موضوع در ادامه فصل تبدیل به یک معضل بزرگ شود چرا که چشمی و رضاییان به عنوان کاپیتانهای تیم، اصلا توقع نیمکتنشینی نخواهند داشت اما اگر بنا به نتیجهگیری باشد، چه کسی میتواند تصمیم سرمربی را نقض کند؟
استقلال برد ارزشمندی به دست آورد و از آنجایی که هنوز تیمها فاصله چندانی با یکدیگر ندارند، دوباره تبدیل به یک مدعی قهرمانی شد. جوانهای ترکیب مثل امیرمحمد رزاقینیا به خوبی درخشیدند و بار دیگر مشخص شد بازی با یک هافبک دفاعی تا چه اندازه برای ارائه یک فوتبال تماشاگرپسند حیاتی است. با این حال به پیروزی برابر مس تنها باید به عنوان یک سه امتیاز روحیه بخش برای ادامه راه نگاه کرد و نه چیز اضافهتری. نمایش آبیها سرتر از حریف بود چون علاوه بر امتیاز میزبانی، بازیکنان به مراتب باکیفیتتری هم در اختیار داشتند.
به یاد بیاورید مس مشکلات و حواشی زیادی دارد و جایگاهش در جدول به خوبی گواه این ادعاست که رسول خطیبی شاید حتی زمستان رفسنجان را هم نبیند. کما اینکه نکته نگرانکننده این جدال هم موقعیتسوزی فراوان استفلالیها بود که در بازیهای بزرگتر قطعا با مجازات حریف همراه است. ساپینتو حالا کمی آرامش را حس میکند و شاید مزد اعتماد مدیران باشگاه به وی و صبوری هواداران، بازگشت به روزهای خوش گذشته باشد. البته اگر بنا به رویافروشی دوباره و وعدههای بیسر و ته نباشد!