حالا همه سهمشان را از پرسپولیس میخواهند؛
«معمولی» شدن یعنی چه؟

پرسپولیس (مثل استقلال) همیشه تیمی ویژه در فوتبال ایران محسوب میشده است که در یک دهه گذشته و همزمان با موفقیتهای بزرگ و مستمر سرخپوشان، این جایگاه، خاصتر هم شد. با این حال در اثر سوءمدیریت و اتخاذ تصمیمات غلط، طی سالهای گذشته رفتهرفته این شرایط تغییر کرد و پرسپولیس از تیمی ترسناک و دستنیافتنی، به مجموعهای شکننده و در دسترس تبدیل شد.
غفلت از تجدید نسل به موقع و کشف و تربیت استعدادهای جدید، ناتوانی در جذب ستارگان کارآمد و حتی حفظ مهرههای خودی و نیز انتخابهای بحثبرانگیز در کادر فنی، به تدریج سطح پرسپولیس را پایین آورد و این تیم را معمولی و متوسط کرد؛ طوری که امروز امتیاز گرفتن از این تیم و حتی بردن آن برای رقبا اتفاق عجیب و ویژهای نیست.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که روند معمولی شدن پرسپولیس را تسریع کرد، انتخابهای ناموفق و کوتاهمدت در بحث سرمربی بود. وقتی تیمی برای طولانیمدت یک مربی موفق و مقتدر دارد، علاوه بر این که نتایج و موفقیتهای خوبی به دست میآورد، حجم حواشی هم خود به خود کاهش مییابد.
در یک دهه گذشته، دو سرمربی پرسپولیس این شانس را داشتند که برای سالهای طولانی در این مسند باقی بمانند و موفقیتهایی کسب کنند؛ برانکو ایوانکوویچ و یحیی گلمحمدی. محال است شما در این دو دوره، مثلا اظهارنظرهای شاذ، عجیب و حاشیهساز از سوی پیشکسوتان پیدا کنید. اگر هم چیزی بوده، تک و توک بوده؛ استثناء بوده و هرگز تبدیل به قاعده نشده. مثلا در دوره برانکو، ضریب نفوذ این مربی بین هواداران آنقدر زیاد بود که کسی جرات نمیکرد مصاحبه آنچنانی انجام بدهد و همین موضوع به طور خودکار، آرامش تیم را تضمین و تثبیت میکرد.
حالا اما روزگار دیگری است. پرسپولیس در طول یک فصلونیم اخیر ۴ سرمربی عوض کرده و به زودی با استخدام جانشین وحید هاشمیان، این عدد به ۵ خواهد رسید. وقتی هر کسی با هر سطحی این فرصت را پیدا میکند که یک دور روی نیمکت پرسپولیس بنشیند، طبیعی است که دیگران هم این مساله را حق خودشان بدانند و دنبال رسیدن به چنین نقطهای باشند. از همین رو است که این روزها مثلا فرشاد پیوس هم هر چند ساعت یک بار در رسانهها خواهان بر عهده گرفتن سرمربیگری پرسپولیس میشود.
آقای گل سابق سرخها در تازهترین مصاحبهاش گفته: «همه اعتبارم را گرو میگذارم که تیم را با همین وضعیت تحویل بگیرم و قهرمان کنم.» خب سوال اینجاست که اگر تیم را به پیوس دادند و موفق نشد، حراج رفتن اعتبار او چه فایدهای برای پرسپولیس خواهد داشت؟ طبیعتا وقتی وحید هاشمیان بدون رزومهای خاص سرمربی پرسپولیس میشود، فرشاد هم حق خودش میبیند که چنین فرصتی پیدا کند. بعد از پیوس هم لابد نوبت دهها پیشکسوت نامدار دیگر است. خب آیا با این رویه، سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟
معمولی شدن یک تیم، فقط به جام نگرفتن آن نیست. مراد از این که گفته میشود مدیرعاملی مثل درویش پرسپولیس را معمولی کرد، همین است که حالا نه بازی کردن در این تیم برای فوتبالیستها اتفاقی ویژه است و نه سرمربیگری کردن در اردوگاه سرخها رویایی محال محسوب میشود. حیف از این تیم بزرگ که تبدیل به گوشت قربانی شد.