خوب شد مسی نیستی!

 تداخل وظیفه شدیدی بین سرمربی و کاپیتان به وجود آمده و این‌گونه می‌توان متوجه وخامت اوضاع شد، اما مساله اینجاست کسی مثل مهدی طارمی مدت‌هاست نقش اول چنین موقعیت‌هایی است و انگار با این نیت به ایران می‌رسد که انفعال در باشگاه‌هایش را جبران کند.

مسی نه، طارمی بله

بر کسی پوشیده نیست اعضای تیم ملی آرژانتین طوری پشت لیونل مسی هستند که احتمالا اگر کاپیتان آلبی‌سلسته جانشان را هم بخواهد، دریغ نخواهند کرد. اما در همان کشور هم بعید است مسی لیست پنالتی‌زن‌های تیم در پایان بازی را مشخص کند؛ توجه کنید داریم درباره یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال حرف می‌زنیم نه مهاجمی نیمکت‌نشین در لیگ یونان که اگر نصف دستاوردهای لئو را داشت، احتمالا همه را از ایران بیرون می‌کرد!

طارمی اینتر حاضر نشد برابر ازبکستان پنالتی بزند، اما از بازیکنان باتجربه تیم شاکی بود که چرا پشت توپ نایستادند. شاید روش درست این بود که او پیش‌قدم می‌شد تا بقیه به خودشان بیایند. فقط اینکه ما هم مثل قلعه‌نویی از کاپیتان تیم سوال داریم که چرا میلاد محمدی را انتخاب کردی؟ هم نظر او اشتباه بود و هم نحوه انجام آن.

به یاد اسکوچیچ

هنوز رفتار خارج از چارچوب طارمی با سرمربی اسبق تیم ملی از خاطر کسی نرفته. در آستانه صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ طارمی با انتشار یک توییت حسابی به اسکوچیچ تاخت که چرا گفته بازیکنان ایرانی از لحاظ تاکتیکی خیلی سطح بالایی ندارند. او رفتار خصمانه علیه سرمربی کروات را ادامه داد و می‌توان با قاطعیت گفت جزو کودتاگران علیه اسکوچیچ بود. با حضور قلعه‌نویی هم به گوش می‌رسید که امیر به واسطه پایگاه اجتماعی نه چندان مناسبش، به بازیکنان باتجربه رختکن قدرت زیادی داده و حالا همه چیز علنی شده. کسی که بعد از دو سال بازی برای پرسپولیس خودش را «بزرگ تیم» نامید، مشخصا از کنار زدن سرمربی کروات خوشش آمده که آن رویه را ادامه می‌دهد.

عادت بعد از ناکامی

آیا یک بار به خاطر دارید مهاجم ۳۳ ساله المپیاکوس، مصاحبه‌های تند و تیزش که مشخص نیست مخاطب آن دولت است یا ملت را بعد از یک موفقیت بزرگ انجام داده باشد؟ غالب مطالبه‌های او که با کلیدواژه «به سیم آخر زدن طارمی» در فضای مجازی می‌چرخد، وقتی است که خودش در زمین بازی محو بوده و یا تیم ملی به دلیل کسب نتایج نه چندان قابل قبول، زیر فشار قرار دارد. خوب است یک بازیکن ملی‌پوش به مسائل مختلفی بپردازد و تریبون مردم بی‌صدایش باشد اما برای انجام آن هم باید شفاف انتقاد کرد، هم در همه لحظات؛ نه فقط برای فرافکنی و فرار از پاسخگویی‌های فنی.

دقیقا کجایی؟

این پاراگراف به هیچ‌کدام از وجوه اخلاقی عجیب مهدی طارمی کاری ندارد و صرفا یادآوری فنی دارد. طارمی در تورنمنت دوستانه امارات تعداد بازی‌های ملی‌اش را سه رقمی کرد، اما حتی پاس گل هم نداد؛ چه برسد به بازکردن دروازه رقبای بی‌ادعا. او مدت‌هاست در تیم ملی صرفا یک گلزن نه چندان مفید بوده و حرکاتش آنچنان موثر نیست.

به یاد بیاورید بهترین نمایش تیم امیر قلعه‌نویی در دو سال و اندی اخیر، بازی با ژاپن در جام ملت‌ها بوده که طارمی به دلیل اخراج بچگانه در جدال قبل از آن، روی سکو نشسته بود! یا در همین مقدماتی جام جهانی بار اصلی خط حمله روی دوش سردار آزمون و محمد محبی بود و در چند بازی آخر پای مهدی به گلزنی باز شد. حتی در تورنمنت‌های دوستانه بی‌ارزش اخیر مثل کافا و امارات هم او هیچ درخششی در شب‌های تاریک تیم ملی نداشت؛ گویی همه چیز را فدای قدرت‌نمایی در رختکن کرده است.