سد زایندهرود در شرایط هشدار
زنده رود بر لبه پرتگاه

کاهش بیسابقه ورودی آب به سد، افت شدید ذخایر، توسعه صنایع آببر در مناطق خشک و مدیریت ناپایدار، این رودخانه تاریخی را به مرز نابودی کشانده و چالشی را موجب گشته که دلیل اصلی آن حکمرانی نادرستی بوده که طی سه دهه اخیر، بر حوضه آبریز زایندهرود حاکم و بهتبع چیزی حدود ۸۰ درصد رودخانه زایندهرود را خشکانده است.
این اتفاق نهفقط بهعنوان یک بحران زیستمحیطی، بلکه زخمی عمیق را بر پیکره تمدنی چند هزارساله وزندگی میلیونها نفر در اصفهان و فراتر از آن وارد آورده است.
پنجمین سال متوالی خشکسالی
بر اساس آمار سال آبی جاری تا پنجم شهریورماه ، میزان بارشها در کشور در این مدت ۱۴۸.۲ میلیمتر بوده که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت که ۲۳۴.۷ میلیمتر و ۳۹ درصد کاهش را نشان میدهد.
همچنین این آمار نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته که میزان بارشها در کشور ۲۴۹.۳ میلیمتر بوده، کاهش ۴۱ درصدی دارد.
یک خشکسالی مستمر، در طول چند سال اخیر که به کاهش جدی آورد رودخانهها و ورودی سدها و همچنین کاهش سطح مخازن آب زیرزمینی منتهی شده است. بهنحویکه در حال حاضر، میزان درصد پرشدگی مخازن سدهای کشور بهطور متوسط به حدود ۴۰ درصد رسیده که نشان از وضعیت نامطلوب موجودی این مخازن دارد.
مضاف بر آنکه مهر تأییدی است بر ادامهدار بودن خشکسالی گسترده و کاهش بارشها در غالب مناطق ایران که سالهاست با کمآبی دستبهگریبان است وامسال نیز بهعنوان دومین سال کمبارش در ۵۷ سال اخیر و پنجمین سال متوالی خشکسالی به ثبت رسیده است.
روند تهدید آوری که تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت منطقه را با چالش جدی روبهرو ساخته و ضرورت مدیریت یکپارچه منابع آبی، کاهش مصرف و بهرهوری بهینه از منابع موجود را برای مقابله با این وضعیت، پررنگ تراز هرزمانی میکند.
وضعیت هشدارآمیز
در نگاهی فراگیرتر به وضعیت سدهای سراسر کشور، بهجز معدود موارد، تقریباً تمام استانها با کاهش ذخیره آبی مواجه بوده بهگونهای که از کاهش بیسابقه ورودی سدها و افت جدی ذخایر آبی در اغلب استانها خبر داده میشود.
سدهای حوضه دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته با ۴۰ درصد کاهش ،سد دوستی در خراسان رضوی ۶۳ درصد، سد طرق ۵۲ درصد کاهش ،سدهای مارون، جره، کرخه و دز در خوزستان نیز بین ۲۳ تا ۶۵ درصد کمتر از سال گذشته آبدارند.
همچنین استانهای هرمزگان و بوشهر در جنوب کشور با کاهش ۵۰ تا ۷۷ درصدی در ذخایر آبی سدهای خود مواجه و در سیستان و بلوچستان، سدهای چاه نیمه، زیردان، پیشین، کهیر و خیرآباد کاهش چشمگیر بین ۲۱ تا ۵۰ درصد ،گزارش میشود.
حتی در مناطقی چون اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی، که بهطور سنتی از بارش بهتری برخوردار بودند، کاهش ۱۰ تا ۳۳ درصدی ثبتشده است.
در این میان وضعیت سد زایندهرود؛ رگ حیاتی نصف جهان بهمراتب وخیمتر ،اعلامشده است.
اینچنین که آمارهای رسمی نشان میدهند در سال آبی جاری، ورودیها به سد زایندهرود ۱۹ درصد کمتر از سال گذشته و ۵۳ درصد پایینتر از میانگین بلندمدت بوده است که این باعث کاهش شدید حجم ذخایر آب در سد و فشار بر تأمین نیازهای شرب، کشاورزی و صنعتی منطقه شده است.
بحرانی که انتقالهای بینحوزهای، توسعه صنایع آببر در مناطق خشک، نبود هماهنگی میان استانها و فقدان نگاه جامع به منابع طبیعی، ازجمله عوامل موثردر شکلگیری و تشدید آن بوده است.
و حالا وقوع آن نهفقط به معنای خشک شدن یک رود، بلکه خدشهای بر آرامش، گردشگری و حتی هویت فرهنگی اصفهان و تهدید مستقیمی برای معیشت کشاورزان محسوب شده و از بین رفتن هزاران هکتار اراضی حاصلخیز و تخریب زیستگاههای طبیعی را به دنبال است.
قابل تأمل آنکه با خشکسالی و کمآبی زایندهرود، کل اکوسیستم منطقه فرومیپاشد. فرونشست زمین، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، نابودی تالاب گاوخونی، مهاجرت پرندگان و خشکی باغهای چند صدساله تنها بخشی از پیامدهای این وضعیت است.
بحرانی است که ازنقطهنظر نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی باوجود نبود شفافیت در حکمرانی آب، نبود نگاه کلان به حوضههای آبریز و فروش بیش از ظرفیت منابع ، به اوج رسیده است.
مهدی طغیانی بیان میکند: طی ۳۰ سال اخیر، شاهد حکمرانی غلط بر حوضه آبریز زایندهرود بودهایم. نتیجه این وضعیت آن است که ۸۰ تا ۹۰ درصد رودخانه خشکشده است.
وی میافزاید: وقتی ۲۴ مترمکعب بر ثانیه آب از سد آزاد میشود، تنها ۱۲ مترمکعب آن به پاییندست میرسد. نصف آب در مسیر گم میشود؛ حجمی که برابر با مصرف شرب کل شهر اصفهان است.
به گفته این مسوول بسیاری از مشکلاتی که امروز استان پهناور اصفهان با آن روبرو است به زایندهرود برمیگردد؛ عدم تعادل منابع و مصارف در حوضه آبریز زایندهرود مشهود است بهنوعی که دو و نیم برابر آب موجود توسط وزارت نیرو آب فروشی شده و اغلب از حقابه کشاورزان و محیطزیست برداشتشده است.
ضرورت اصلاحات ساختاری
کارشناسان تأکید میکنند که نجات زایندهرود، بدون تصمیمهای سخت و اصلاحات بنیادی ممکن نیست. برخی از راهکارها عبارتاند از:رهاسازی کنترلشده آب سدها برای جلوگیری از نابودی کامل تالاب گاوخونی ،تغییر الگوی کشت کشاورزی و حرکت به سمت شیوههای کم آب بر،بازچرخانی و استفاده مجدد از فاضلاب شهری و صنعتی ،نوسازی شبکههای آبرسانی و کاهش هدر رفت آب ،جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز و غیرقانونی ،
ایجاد مدیریت یکپارچه در سطح حوضه آبریز و همکاری واقعی بین استانها و درنهایت ارتقاء آگاهی عمومی و مشارکت مردمی در صرفهجویی ،ضرورت انکارناپذیری است.
بدون شک ،تا زمانی که الگوهای مصرف اصلاح نشود و سیاستهای بلندمدت توسعه پایدار در پیشگرفته نشود، سایه تهدید بحران آب ، بر استان و کشور ، سنگین خواهد ماند.
چهبسا اگر بارشها هم به سطح نرمال بازگردد، بدون اصلاحات ساختاری در مصرف و مدیریت منابع، این چالش، همچنان پایدار و پابرجا خواهد بود.
خشکی زایندهرود، صرفاً بحران طبیعی نیست
زایندهرود خشکی که امروز ،مردم اصفهان شاهد آن هستند نمادی است از تنشهای اجتماعی،بیبرنامگی و سوء مدیریتهایی که در نبود حکمرانی شفاف و مدبرانه ،نمایان شده است.
نشانهای بارز از سالها مدیریت ناکارآمد، تخصیص ناعادلانه منابع، برداشتهای بیرویه و اجرای پروژههای ناپایدار که همزمان، کاهش بارشها و تغییرات اقلیمی هم این بحران را تشدید کرد.
براین اساس اکنون آنچه درخطر است، فقط کشاورزی ، صنعت و یا آب شرب نیست بلکه سلامت مردم، میراث تاریخی، محیطزیست و حتی هویت فرهنگی یک ملت است.
و چنانچه این چرخه معیوب چندساله مدیریت و مصرف، در مسیر صحیح خود قرار نگیرد. آیندهای بدون کشاورزی ،بدون صنعت، بدون میراث فرهنگی و در یککلام بدون حیات ،برای اصفهان بدون زایندهرود رقم خواهد خورد که بهیقین دور از تصور،هم نیست.