تحول دیجیتال، تلاقی منفعت و مخاطره

تحول دیجیتال امروز نه صرفاً یک پروژه فناوری، بلکه یک راهبرد بقا برای سازمان‌هاست. در جهان رقابتی کنونی، بانک‌ها، شرکت‌های تولیدی، سازمان‌های خدماتی و حتی دولت‌ها به‌طور فزاینده‌ای به سمت دیجیتالی سازی فرایندها و مدل‌های کسب‌وکار حرکت می‌کنند و طبیعی است در این زمینه سرمایه‌گذاری هنگفتی می‌شود اما در بسیاری از موارد بازدهی آن متناسب با انتظار از پیش تعیین‌شده نیست، ملموس‌تر بگویم، نتایج شگفت‌انگیز نمونه‌های موفق انجام‌شده در کشور و البته جهان، آن‌چنان پرزرق‌وبرق است که سوابق شکست‌های مختلف را می‌پوشاند و کسی به آن‌ها توجه نمی‌کند زیرا مدیران معمولا تمایلی ندارند که پای صحبت شاهدان خاموش! یعنی مدیران شکست‌خورده بنشینند!

این‌گونه است که تاریخ تحولات دیجیتال در دو دهه اخیر نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از این تلاش‌ها یا شکست‌خورده‌اند یا دستاوردی کمتر از پیش‌بینی‌ها داشته‌اند. گزارش‌های شرکت‌های مختلف ازجمله مکنزی و دیلویت نشان می‌دهد که تنها حدود ۳۰ درصد از پروژه‌های تحول دیجیتال به اهداف اصلی خود دست می‌یابند. دلیل این نرخ شکست بالا، بیش از آنکه به کمبود فناوری مربوط باشد، ناشی از عدم تحلیل و مدیریت ریسک است.

چرا تحلیل ریسک در تحول دیجیتال حیاتی است؟

 سرمایه‌گذاری‌های عظیم و پرمخاطره

پروژه‌های تحول دیجیتال معمولا ازجمله سنگین و پرهزینه‌ترین پروژه‌های سازمانی هستند از راه‌حل‌های نرم‌افزاری قدیمی مانند سیستم‌های اطلاعاتی و برنامه‌ریزی سازمان گرفته تا مهاجرت به زیرساخت‌های رایانش ابری و پلتفرم‌های هوش مصنوعی همه مستلزم صرف هزینه‌های هنگفت هستند شکست این پروژه‌ها معادل هدر رفت سرمایه‌ای است که بازگشت آن  دشوار یا ناممکن خواهد بود.

شرکت جنرال الکتریک میلیاردها دلار در ایجاد پلتفرم دیجیتال «Predix» سرمایه‌گذاری کرد؛ اما به دلیل برآورد نادرست ریسک‌های بازار و فنی، پروژه شکست خورد و بخش بزرگی از ارزش سهام آن از بین رفت. این نمونه به‌خوبی نشان می‌دهد که هر تصمیم دیجیتال بدون تحلیل ریسک می‌تواند پیامدهای فاجعه‌بار داشته باشد.

 پویایی سریع و غیرقابل‌پیش‌بینی محیط فناوری

تحول دیجیتال در محیطی بسیار پویا و پرشتاب، نامطمئن و پیش‌بینی‌ناپذیر رخ می‌دهد، فناوری‌ها به‌سرعت تکامل می‌یابند و رقبا با نوآوری وارد بازار می‌شوند و الزامات قانونی و امنیتی مدام تغییر می‌کند، چنین فضایی مملو از عدم قطعیت است و تحلیل ریسک ابزاری است برای تبدیل این ناشناخته‌ها به آگاهی‌های قابل مدیریت!

آمازون باوجود سرمایه‌گذاری عظیم در فناوری‌های جدید، همواره با تحلیل ریسک‌های فناورانه حرکت کرده است. مثلاً هنگام توسعه سرویس‌های ابری AWS، شرکت علاوه بر فرصت‌های درآمدی، تهدیدهای امنیتی و زیرساختی را شناسایی کرد و همین باعث شد بتواند در برابر رقبای پرشماری مانند مایکروسافت و گوگل موقعیت خود را تثبیت کند.

 اهمیت اعتماد ذی‌نفعان

در بسیاری از صنایع، شکست در پروژه‌های دیجیتال صرفا به معنی از دست رفتن منابع مالی نیست بلکه می‌تواند به بحران اعتبار و تخریب شدید برند منجر شود، مشتریان، سرمایه‌گذاران و حتی نهادهای نظارتی و قانونی در برابر اختلالات و نابسامانی‌های این حوزه حساس هستند و تحلیل ریسک راهی است برای حفاظت از اعتبار و پیشگیری از فروپاشی اعتماد.

نمونه‌ بانک TSB در بریتانیا در سال ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که یک خطای دیجیتال چگونه می‌تواند به بحران اعتماد تبدیل شود. در جریان مهاجرت سامانه‌های بانکی به پلتفرم جدید، میلیون‌ها مشتری به حساب‌های خود دسترسی نداشتند. این رخداد به دلیل تحلیل ناکافی ریسک‌های فنی و داده‌ای بود و درنهایت میلیون‌ها پوند خسارت به بانک تحمیل کرد.

  الزامات قانونی و امنیتی

در عصر بحران‌های  پیاپی  و اثرگذار و وجود ابهامات فراوان ، تهدیدهای سنگین و قوانین سخت‌گیرانه داده‌ای، نادیده گرفتن ریسک‌های حریم خصوصی می‌تواند بسیار پرهزینه باشد. شرکت‌های بزرگ فناوری بارها جریمه‌های میلیاردی به دلیل نقض حریم خصوصی پرداخت کرده‌اند. تحلیل ریسک در اینجا نقشی حیاتی در پیشگیری از جرایم و حفاظت از برند ایفا می‌کند.

  تصمیم‌گیری استراتژیک

هیات مدیره و مدیران ارشد برای تصمیم‌گیری درباره پروژه‌های تحول دیجیتال نیازمند تصویری روشن از فرصت‌ها و تهدیدها هستند، تحلیل ریسک این تصویر را ارایه می‌کند و به آن‌ها امکان می‌دهد منابع محدود خود را به پروژه‌هایی تخصیص دهند که بیشترین احتمال موفقیت و ارزش‌آفرینی رادارند. مدیران ارشد بدون یک ارزیابی جامع ریسک، قادر به تصمیم‌گیری آگاهانه درباره تخصیص منابع نیستند. به‌عنوان‌مثال، برخی بانک‌های جهانی تصمیم به تأخیر در سرمایه‌گذاری کلان روی بلاک چین گرفتند، چراکه تحلیل ریسک‌های قانونی و عملیاتی نشان داد هنوز زمان برای ورود گسترده به این حوزه مناسب نیست.

مهم‌ترین ریسک‌های پروژه‌های تحول دیجیتال

  ریسک‌های فنی و زیرساختی

فناوری ستون فقرات تحول دیجیتال است. هرگونه خطا در انتخاب یا پیاده‌سازی فناوری می‌تواند پروژه را زمین‌گیر کند. عدم سازگاری سیستم‌های جدید با زیرساخت‌های قدیمی، مشکلات مقیاس‌پذیری یا پیچیدگی در یکپارچه‌سازی، نمونه‌هایی از این ریسک‌ها هستند. حوزه‌های تحولی جدید مانند هوش مصنوعی معمولا در مقیاس کاربری بالا اقتصادی می‌شوند و طبیعتا در آن مقیاس زیرساخت‌های پردازشی بسیار قوی به کار می‌آید که متاسفانه هنوز ظرفیت‌های کافی از آن در کشور وجود ندارد و نیازمند سرمایه‌گذاری و تمرکز کافی حاکمیتی است.

  ریسک‌های داده و کیفیت اطلاعات

تحول دیجیتال بدون داده بی‌معناست. اگر داده‌ها ناقص، ناسازگار یا فاقد یکپارچگی باشند، تصمیمات مدیریتی و خروجی‌های فناورانه (مانند مدل‌های هوش مصنوعی) بی‌اعتبار خواهند شد. داده‌های معیوب نه‌تنها مانع ارزش‌آفرینی‌اند، بلکه می‌توانند به تصمیم‌گیری‌های نادرست منجر شوند. صرف وجود دادگان نیز کارگشا نیست بلکه نوعی از دادگان ساخت‌یافته و متناسب‌سازی شده موردنیاز است که برخورداری شرکت‌ها از این نوع اطلاعات معمولا در شرکت‌های کشور ما دشوار است زیرا عمر سیستم‌های اطلاعاتی جامع و یکپارچه در سازمان‌های ما کم است و شرکت‌های اندکی از آن برخوردارند ازاین‌رو اطلاعات معمولا اندک یا پراکنده است.

  ریسک‌های امنیتی و حریم خصوصی

افزایش وابستگی به فناوری، سطح حملات سایبری و تهدیدهای امنیتی را گسترش می‌دهد. نشت داده مشتریان، حملات باج افزاری یا سوءاستفاده از آسیب‌پذیری‌های نرم‌افزاری می‌تواند خسارت‌های سنگین مالی و اعتباری و امنیتی به بار آورد. علاوه بر این، رعایت مقرراتی مانند پدافند غیرعامل، افتا یا قوانین حریم خصوصی یا مقررات داخلی سازمان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. در حوزه‌های جدیدی از تحول دیجیتال مانند کاربری راه‌حل‌های هوش مصنوعی به دلیل ابهامات و ناشناخته بودن نسبی همه ابعاد آن مانند الگوریتم‌های مورداستفاده در راه‌حل‌های زبان طبیعی یا مدل‌های زبانی بزرگ در کشور ما این ریسک‌ها می‌تواند قابل‌توجه و پرمخاطره باشد

  ریسک‌های قانونی و انطباقی

تحول دیجیتال در خلأ قانونی رخ نمی‌دهد. هر تغییر فناورانه ممکن است پیامدهای حقوقی یا تنظیم‌گری در پی داشته باشد. نقض حقوق مالکیت فکری، عدم رعایت الزامات گزارش دهی یا عدم انطباق با استانداردهای ملی، صنعتی و درون‌سازمانی و نیازمندی‌های ذی اثران مهم شرکت‌ها می‌تواند سازمان را در معرض دعاوی قضایی و جریمه‌های سنگین قرار دهد.

  ریسک‌های تجاری و بازار

یکی از جدی‌ترین تهدیدها این است که پروژه‌های دیجیتال با نیازهای واقعی بازار هم‌راستا نباشند. سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌هایی که مشتریان حاضر به استفاده از آن‌ها نیستند، به اتلاف منابع و فرصت‌های ازدست‌رفته منجر می‌شود. همچنین تغییرات ناگهانی رقبا یا شرایط اقتصادی می‌تواند ارزش پیش‌بینی‌شده پروژه را بی‌اثر کند.

  ریسک‌های مالی و بودجه‌ای

تخمین‌های خوش‌بینانه درباره هزینه‌ها یا زمان‌بندی پروژه می‌تواند به فاجعه منجر شود. افزایش هزینه‌های پنهان، نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اضافی برای نگهداری یا آموزش و کاهش بازده سرمایه‌گذاری، از ریسک‌های مالی رایج در پروژه‌های دیجیتال است.

  ریسک‌های انسانی و فرهنگی

فناوری هرچقدر هم پیشرفته باشد، موفقیت نهایی به انسان‌ها بستگی دارد. مقاومت کارکنان در برابر تغییر، کمبود مهارت‌های دیجیتال و از دست رفتن نیروهای کلیدی از مهم‌ترین ریسک‌های انسانی است. فرهنگ‌سازمانی که تغییرپذیری و یادگیری را حمایت نکند، عملاً سد راه تحول دیجیتال خواهد بود.

  ریسک‌های مدیریتی و حاکمیتی

ابهام در نقش‌ها و مسئولیت‌ها، ضعف در ساختار تصمیم‌گیری و نبود حاکمیت داده یا فناوری، از ریسک‌های مدیریتی هستند که به‌سادگی می‌توانند پروژه را منحرف کنند. نبود یک رهبری قوی و یکپارچه، احتمال شکست را چند برابر می‌کند.

با این توضیحات به‌خوبی روشن است که حوزه تحول دیجیتال قلمروی بسیار جذاب و البته پرمخاطره است رویکردی که نیازمند استراتژی دقیق، صحیح و شفاف است و پیش‌نیاز دستیابی به آن راهبرد، درک عمیق و دقیق از ریسک‌های مثبت و منفی فناوری‌ها، فرهنگ و فرایندهای تحول دیجیتال در سازمان و از آن گسترده‌تر در زنجیره تامین و اکوسیستمی است که شرکت‌ها در آن ایفای نقش می‌کنند. 

* مشاور تحول دیجیتال