محرک تولید

همچنین، صادرات مواد معدنی و نفتی به شکل مواد اولیه و عمدتاً خام، با توجه به ویژگی‌های این محصولات و تجدیدناپذیری منابع آنها، نگرانی‌هایی را به همراه دارد.  وابستگی بیش از حد به این منابع برای تامین ارز موردنیاز واردات، ضرورت توجه به صادرات محصولات دیگر را آشکار می‌کند. تجربه کشورهای مختلفی که بدون داشتن منابع نفتی توانسته‌اند به جمع کشورهای توسعه‌یافته بپیوندند و محصولات تولیدی آنها در بازارهای جهانی ارزشی چند برابر نسبت به فروش نفت و مشتقات آن دارند، گواه این موضوع است. در همین رابطه فریال مستوفی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، بر این باور است که ایران هم از ظرفیت بالایی برای گسترش صادرات غیرنفتی برخوردار است. این ظرفیت به‌ویژه ناشی از موقعیت جغرافیایی استراتژیک کشور و دسترسی به بازار کشورهای همسایه است. کشورهایی همانند عراق، افغانستان و کشورهای آسیای میانه که نیاز قابل‌توجهی به واردات دارند. علاوه بر این، تنوع بالای کالاهای تولیدی در ایران از جمله در بخش‌های صنعت، کشاورزی و معدن می‌تواند فرصت‌های ارزشمندی برای توسعه صادرات غیرنفتی ایجاد کند. البته موانع ساختاری متعدد همانند ضعف در زیرساخت‌ها، فناوری، بازاریابی و کیفیت محصولات وجود دارد که باید برطرف شوند.

‌ صادرات غیرنفتی چه جایگاهی در اقتصاد ایران دارد؟ به عبارت دیگر سهم این صادرات در اقتصاد ایران چقدر است و تا چه اندازه قابل افزایش است؟

ارزش صادرات غیرنفتی ایران در سال گذشته بیش از  ۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است، هرچند ممکن است این رقم دقیق نباشد. به‌طور کلی، صادرات غیرنفتی نقش مهمی در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و افزایش درآمدهای ارزی ایفا می‌کند. صادرات باید به‌عنوان راهبرد برای کاهش بیکاری و تقویت تولید داخلی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین می‌توان گفت صادرات غیرنفتی سهم مهمی در اقتصاد ایران دارد، به‌ویژه از منظر ارزآوری و کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی. ایران از ظرفیت بالایی برای گسترش صادرات غیرنفتی برخوردار است. این ظرفیت به‌ویژه ناشی از موقعیت جغرافیایی استراتژیک و دسترسی به بازار کشورهای همسایه است. کشورهایی همانند عراق، افغانستان و کشورهای آسیای میانه که نیاز قابل‌توجهی به واردات دارند. علاوه بر این، تنوع بالای کالاهای تولیدی در ایران از جمله در بخش‌های صنعت، کشاورزی و معدن می‌تواند فرصت‌های ارزشمندی برای توسعه صادرات غیرنفتی ایجاد کند. البته موانع ساختاری متعددی همانند ضعف در زیرساخت‌ها، فناوری، بازاریابی و کیفیت محصولات وجود دارد که باید برطرف شوند. هرچند امکان رشد قابل‌توجهی در این حوزه‌ها دیده می‌شود، اما دستیابی به رشد پایدار و باکیفیت نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و اجرای اصلاحات اساسی است.

‌ به نظرتان صادرات تا چه اندازه می‌تواند در رشد اقتصاد، ایجاد اشتغال و پویایی تولید نقش‌آفرین باشد؟

اگر نقش صادرات را در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و پویایی تولید در نظر بگیریم، می‌بینیم که صادرات، به‌ویژه در بخش‌هایی با ارزش افزوده بالا، محرک افزایش تولید است. افزایش تولید نیز موجب تقویت ظرفیت‌های تولیدی، جذب سرمایه و انتقال فناوری می‌شود. از سوی دیگر، زمانی که صادرات گسترش می‌یابد، بنگاه‌ها برای پاسخگویی به تقاضای جدید ناچار به افزایش تولید و جذب نیروی کار بیشتر هستند. این روند نه‌تنها اشتغال‌زایی را تقویت می‌کند، بلکه باعث فعال شدن زنجیره تامین داخلی نیز می‌شود. می‌توان گفت توسعه صادرات می‌تواند همزمان به رشد اشتغال و پویایی تولید منجر شود. علاوه بر این، تولید به‌ویژه تولید برای صادرات می‌تواند نیرویی محرک در جهت ارتقای کیفیت، نوآوری، افزایش رقابت‌پذیری و بهبود فرآیندها در زنجیره ارزش برای کشورها باشد. هر بنگاه یا شرکتی که قصد ورود به بازارهای جهانی را دارد، ناگزیر است استانداردها و سطح کیفیت محصولات را ارتقا دهد. می‌توان نتیجه گرفت صادرات غیرنفتی نقش مهمی در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و پویایی تولید هر کشوری ایفا می‌کند.

mostofi copy

‌ چگونه می‌توان صادرات را به عامل توسعه تبدیل کرد؟

ما باید تلاش کنیم صادراتی انجام شود که دارای ارزش افزوده باشد. متاسفانه در کشورمان بخش قابل‌توجهی از صادرات به‌صورت مواد معدنی یا میعانات گازی به‌صورت خام‌فروشی انجام می‌شود. این در حالی است که می‌توانیم با تولید و صادرات محصولات صنعتی پردازش‌شده، ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنیم. چنین رویکردی به‌مراتب سودآورتر و پایدارتر است و می‌تواند به تقویت تولید داخلی و رشد اقتصاد کمک کند. اگر بتوانیم صادراتی انجام دهیم که مواد اولیه، قطعات و نیازمندی‌های آن به‌طور کامل در داخل تامین شود، بدون تردید این امر می‌تواند تاثیر مثبتی بر اقتصاد و اشتغال داخلی داشته باشد.

ما می‌توانیم بر چند کشور همسایه و پیرامونی که نیازمند واردات هستند تمرکز کنیم. این رویکرد به‌ویژه در شرایط تحریم‌ها اهمیت بیشتری دارد. برای مثال، کشورهای همسایه، برخی کشورهای آسیایی و حتی کشورهای آفریقایی می‌توانند فرصت مناسبی برای تنوع‌بخشی به بازارهای صادراتی ایران باشند. برای توسعه صادرات، لازم است زیرساخت‌های لجستیک، بیمه‌های صادراتی و خدمات پس از فروش به‌طور جدی مورد توجه قرار گیرند که فرآیند صادرات پایدار، رقابتی و قابل‌اتکا باشد. طبیعی است که با توسعه صادرات، باید به برندینگ بین‌المللی نیز توجه کنیم، قراردادهای همکاری با شرکای خارجی منعقد کنیم و در نمایشگاه‌های بین‌المللی برای بازاریابی و معرفی محصولات ایرانی حضور فعال داشته باشیم.

‌ چه چالش‌هایی پیش‌روی صادرکنندگان ایرانی وجود دارد؟

بخش خصوصی توانمندی برای صادرات را دارد، اما متاسفانه در کشورمان با چالش‌های متعدد مواجه است. از جمله این چالش‌ها، تحریم‌ها هستند که محدودیت‌های بین‌المللی را در زمینه‌های مختلف همانند نظام بانکی، نقل‌وانتقال مالی، بیمه، حمل‌ونقل و واردات تجهیزات از کشورهای دارای فناوری پیشرفته ایجاد کرده‌اند. علاوه بر این، مشکلات ارزی نیز یکی دیگر از موانع جدی بر سر راه توسعه صادرات به شمار می‌روند. در بسیاری از کشورها، برای صادرکنندگان مشوق‌هایی در نظر گرفته می‌شود، اما در کشورمان وضع متفاوت است. نه‌تنها مشوقی ارائه نمی‌شود، بلکه گاهی صادرکننده زیر فشار قرار می‌گیرد تا ارز را با نرخ‌های دستوری عوض کند. به نظرم، این رویکرد در عمل نوعی تنبیه صادرکننده محسوب می‌شود و انگیزه توسعه صادرات را کاهش می‌دهد.

‌ نقش اتاق بازرگانی در حل مشکلات صادراتی را چگونه می‌بینید؟

اتاق بازرگانی می‌تواند به‌عنوان پلی میان صادرکنندگان و دولت عمل و نقش موثری در رفع موانع صادرات ایفا کند. این نهاد می‌تواند مشکلات صادرکنندگان را جمع‌آوری و پیشنهادهای اصلاحی مطرح کند، خدمات مشاوره و آموزش ارائه کند و اطلاعات بازارهای خارجی را در اختیار آنان قرار دهد. همچنین، فعالیت‌های بازاریابی بین‌المللی را تسهیل کرده، در نمایشگاه‌های خارجی حضور یابد، هیات‌های تجاری به خارج اعزام و تفاهم‌نامه‌هایی با اتاق‌های بازرگانی کشورهای هدف منعقد کند. علاوه بر این، اتاق بازرگانی می‌تواند شبکه تامین برای صادرکنندگان کوچک و متوسط ایجاد کند، بنگاه‌های کوچک را به بازارهای بزرگ متصل کند، خوشه‌های صادراتی شکل بدهد و آنها را توسعه دهد.

‌ به نظرتان دولت برای حمایت از صادرکنندگان چه اقداماتی باید انجام دهد؟

به باورم برای صادرکنندگان محدودیت‌هایی ایجاد شده است و لازم است مشوق‌های مناسب برای آنها در نظر گرفته شود. در این راستا، اگر دولت الزام سپرده‌گذاری ارز صادراتی را حذف کند، می‌تواند کمک قابل‌توجهی به توسعه صادرات و تسهیل فعالیت صادرکنندگان داشته باشد. در زمینه واردات هم با توجه به محدودیت‌های منابع ارزی، ضروری است شرایطی فراهم شود که واردات کالاهای ضروری برای توسعه صادرات بدون نیاز به انتقال ارز امکان‌پذیر باشد و مجوزهای لازم برای آن صادر شود. علاوه بر این، دولت باید هدف‌گذاری روشن و شفاف برای صادرات غیرنفتی داشته باشد و برنامه‌ریزی مشخصی برای دستیابی به آن انجام دهد. در این برنامه، لازم است بر صادرات کالاهایی با ارزش افزوده بالا و همچنین ایجاد تنوع در سبد کالایی صادراتی متمرکز شود.

در کنار این برنامه‌ریزی، دولت می‌تواند با راه‌اندازی پنجره واحد صادرات در سطح ملی (که امکان مرور تمامی مجوزها، فرآیندهای گمرک، انتقال ارز و حمل‌ونقل را فراهم کند)، به‌طور قابل‌توجهی کارایی و سهولت صادرات را افزایش دهد و نقشی موثر در توسعه صادرات ایفا کند. علاوه بر این، دولت می‌تواند با توسعه زیرساخت‌های ترانزیتی و منطقه‌ای و بهره‌گیری از ظرفیت ایران به‌عنوان هاب ترانزیتی، فرصت‌های جدیدی برای تجارت بین‌المللی ایجاد کند. در کنار آن دولت می‌تواند با تمرکز بر صادرات خدمات و محصولات دانش‌بنیان و همکاری تنگاتنگ با اتاق‌های بازرگانی، جایگاه کشور را در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی تقویت کرده و مسیر توسعه صادرات را هموار کند.

باید بگویم که متاسفانه، اقتصاد ما به دلیل تحریم‌ها با مشکلات جدی در نقل‌وانتقالات مالی مواجه شده که هم به صادرات آسیب زده و هم واردات را محدود کرده است. امیدواریم  این تحریم‌ها برداشته شود تا امکان جذب سرمایه‌گذاری خارجی فراهم شود. سرمایه‌گذاری‌ای که نه‌تنها شامل سرمایه فیزیکی است، بلکه فناوری‌های پیشرفته نیز شامل آن می‌شود. این امر می‌تواند کمک شایانی به رشد اقتصاد کند.

* نویسنده نشریه