تمرکز بر فین‌تک

نظام مالی هوشمند، به‌صورت طبیعی با انضباط پولی، شفافیت مالی و پایش مداوم جریان نقدینگی پیوند دارد. هرچه تصمیم‌گیری مبتنی بر داده و الگوریتم جایگزین حدس و دستور شود، فاصله میان تصمیم اقتصادی و نتیجه واقعی آن کوتاه و خطای سیاستی کمتر می‌شود. این همان منطق نظام‌های مالی پیشرفته‌ای است که توانسته‌اند از تکرار بحران‌های تورمی جلوگیری کنند.

بانک‌ها و بنگاه‌های اقتصادی ایران نیز در مسیر هوشمندسازی، ناگزیر به همکاری با فین‌تک‌ها هستند. فین‌تک‌ها، با اتکا به فناوری‌های داده‌محور، توانسته‌اند در جهان ساختار سنتی خدمات مالی را متحول کنند و نقش میانجیِ هوشمند را میان مردم و بازار سرمایه ایفا کنند. اما به باور نگارنده، در ایران این جریان نیز در حال حرکت به سمت «دستوری شدن» است؛ به این معنا که به‌جای رشد طبیعی در بستر رقابت و خلاقیت، به چهارچوب‌های محدودکننده و تصمیمات غیررقابتی سپرده می‌شود. نتیجه آن، کند شدن روند نوآوری و دور شدن از هدف اصلی هوشمندسازی است. فناوری، به‌خودی خود نه نجات‌بخش است و نه تهدید. این نحوه به‌کارگیری آن در نظام تصمیم‌سازی است که سرنوشت آینده مالی را در کشورمان رقم می‌زند.