تقویت ابزارهای نوین
چگونه میتوان به تسهیل سرمایهگذاری در بازار سرمایه کمک کرد؟
در این فضا، ابزارهای نوین سرمایهگذاری، همانند فناوریهای مالی (فینتک)، بلاکچین، نوآوری در صندوقهای سرمایهگذاری و اوراق بدهی و ابزار مشتقه میتوانند نقش تحولآفرینی ایفا کنند. این ابزارها، میتواند نقدینگی سرگردان جامعه را از فعالیتهای غیرمولد و نامرتبط با تولید ناخالص ملی، همانند خرید و فروش ارز و طلا، به سمت تولید دانشبنیان و نوآورانه سوق دهند و نهتنها ریسک سرمایهگذاری را از طریق شفافیت و تنوعبخشی کاهش دهند، بلکه دسترسی آحاد جامعه، بهویژه اقشار متوسط و ضعیف اقتصادی، به بازارهای مالی را تسهیل و عدالت اقتصادی را تقویت کنند.
اقتصاد دیجیتال، بهعنوان یکی از موثرترین مسیرها برای عبور از موانع سنتی، میتواند طرحهای نوین سرمایهگذاری را شکل دهد. ایران، با نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده و ضریب نفوذ اینترنت بالا، پتانسیل عظیمی برای شکوفایی این ابزارها دارد. بااینحال، بدون سیاستگذاریهای منسجم و هدفمند، این ظرفیتها هدر میرود. هدف نهایی، تغییر الگوی سرمایهگذاری از سمت داراییهای سنتی به داراییهای نوین و دانشمحور، همانند سهام شرکتهای نوآور، رمزارزهای باثبات، تامین مالی جمعی، ابزارهای مشتقه و صندوقهای سرمایهگذاری است.
در سالهای گذشته، بازار سرمایه ایران شاهد تحولات چشمگیری بوده است. بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس، با معرفی ابزارهایی همانند صندوقهای قابل معامله (ETF)، ابزار مشتقه مانند معاملات آتی و اختیار معاملات در کنار تلاش برای تعمیق بازار اوراق بدهی، توانستهاند سرمایهگذاران فعال بسیاری را جذب کنند و حجم معاملات را به سطوح قابل ملاحظهای افزایش دهند. این ابزارها، با سادگی و نقدشوندگی بالا، افراد عادی را از حاشیه بازار به مرکز آن کشاندهاند. علاوه بر این، بورس کالا بهعنوان بستر حیاتی برای تامین مالی بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط عمل کرده است. راهاندازی معاملات آتی، قراردادهای اختیار معامله و گواهی سپرده کالایی، موجب شده کشاورزان و تولیدکنندگان محصولاتشان همانند زعفران و پسته را در انبارهای مورد تایید ذخیره و در ازای آن، نقدینگی فوری دریافت کنند. این سازوکار، نهتنها چرخه تولید را روان میکند، بلکه ریسکهای ناشی از نوسانات بازار را کاهش میدهد و به ثبات زنجیره تامین کمک میکند.
حوزه فناوری مالی (فینتک) نیز رشد پرشتابی را در ایران تجربه کرده و به یکی از نقاط قوت اقتصاد دیجیتال تبدیل شده است. شرکتهای پرداخت الکترونیک با ارائه درگاههای پرداخت و کیفهای پول دیجیتال، حجم تراکنشهای آنلاین را بهشدت افزایش دادهاند. هرچند فناوری مالی شامل طیف وسیعی از ابزارها و بخشهای متنوع است و در ایران جای کار بسیار دارد، ولی در حال حاضر تمرکز اصلی این فینتکها بر پرداختهای الکترونیکی و مدیریت تراکنشها بوده، که این امر نرخ نفوذ خدمات دیجیتال را افزایش داده است.
انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران (IVCA)، متشکل از صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه بورسی، شرکتهای تامین مالی نوآوری از جمله سکوهای تامین مالی جمعی، شرکتهای اعتبارسنجی و ارزشگذاری و همچنین شرکتهای تسهیلگری و شتابدهی نوآوری، با انتشار گزارشهای سالانه، وضع سرمایهگذاری در استارتآپها را رصد میکند. این انجمن، با اتصال سرمایهگذاران به طرحهای پرپتانسیل، پلی میان ایدههای نو و منابع مالی ایجاد کرده است.
در زمینه بلاکچین و رمزارزها، هرچند محدودیتهای قانونی و نظارتی همچنان وجود دارند، اما روند نفوذ این فناوریها شتاب گرفته است. توکنیزه کردن داراییهای واقعی مانند املاک، نشان داده است که علاقه به این حوزه در میان فعالان اقتصادی رو به افزایش است. توکنیزه کردن، که داراییهای فیزیکی را به واحدهای دیجیتال قابل معامله تبدیل میکند، میتواند بازارها را از حالت سنتی و غیرشفاف خارج و سرمایهگذاران خرد را وارد آن کند. پیشبینیها حاکی از آن است که ارزش بازار بلاکچین تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۴/۱ تریلیون دلار برسد. بنابراین، تدوین نقشه راه ملی بلاکچین و رمزارزها در ایران، با تاکید بر شفافیت و کنترل ریسک، میتواند در این مسیر راهگشا و موثر باشد.
بهرغم این پیشرفتها، چالشهای ساختاری و نهادی متعددی مانع از شکوفایی کامل ابزارهای نوین شدهاند. تحریمهای بانکی بینالمللی، دسترسی به فناوریهای پیشرفته را محدود کرده و هزینه تراکنشهای بینالمللی را افزایش داده است. این امر رقابتپذیری فینتکهای ایرانی را در بازارهای منطقهای و جهانی کاهش میدهد. آگاهی پایین عمومی درباره ابزارهای نوین، بهویژه در میان نسلهای قدیمی، سبب شده بسیاری همچنان به داراییهای سنتی همانند ملک و طلا پناه ببرند، که این ترجیح، نقدینگی را در بخشهای غیرمولد حبس میکند. نوسان شدید رمزارزها، که اغلب ناشی از عوامل جهانی است، بیاعتمادی عمومی را تشدید کرده و سرمایهگذاران تازهکار را از ورود بازمیدارد. علاوه بر این، زیرساختهای دیجیتال ناکافی همانند سرعت پایین اینترنت و ضعف امنیت سایبری رشد فینتکها را محدود میکند و ریسکهای هک و کلاهبرداری را افزایش میدهد.
ناهماهنگی بین سیاستهای دولتی و نیازهای شرکتهای سرمایهگذاری، ورود سرمایه خارجی به بخش فناوری مالی را دشوار کرده است. درنهایت، تورم بالای ۴۰درصدی، اعتماد عمومی به بازارهای مالی را تضعیف میکند. اگر این چالشها برطرف نشوند، رشد اقتصادی ایران ممکن است محدود شود و فرصتهای نوآورانه به سطحی ناچیز تنزل یابد. در این مسیر، نقش دولت و بخش خصوصی مکمل یکدیگر است. دولت باید با معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاران فینتک، تدوین قوانین حمایتی برای بلاکچین و ایجاد نهادهای تضمینکننده، فضای اعتماد را در بازار تقویت کند.
این اقدامات، نهتنها ریسکهای سیستمی را کاهش میدهند، بلکه سرمایهگذاری خارجی محدود را جذب میکنند. بخش خصوصی، از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر و مشارکت در طرحهای فناورانه، میتواند نوآوری را از مرحله ایده به اجرا برساند. انجمنهایی مانند IVCA در این زمینه نقش کلیدی ایفا میکنند و با شبکهسازی، سرمایهگذاران را به فرصتهای پربازده متصل میکنند. همچنین، همکاریهای منطقهای با کشورهای همسایه، راهی هوشمندانه برای انتقال دانش فنی است، که میتواند ایران را به هابهای فناوری مالی متصل کند.
درنهایت، گسترش ابزارهای نوین سرمایهگذاری، یکی از موثرترین مسیرها برای عبور ایران از محدودیتهای اقتصادی کنونی است. اجرای سیاستهایی نظیر اوراق فناوری، بازار نوآفرین و فینتکهای قانونمند، نقدینگی را به بخش تولید و نوآوری منتقل میکند و میتواند چرخهای از رشد پایدار ایجاد کند.
* کارشناس بازار سرمایه