فرونشست میراثِ جهان در نصف جهان

اصفهان، در قلب بحران فرونشست

فشار بر کشاورزی و معیشت، افزایش گردوغبار و آلودگی هوا و تنش‌های اجتماعی و امنیتی ازجمله چالش‌هایی است که با شدت فرونشست، عمیق‌تر هم می‌شود. پدیده‌ای که تدریجی و بی‌صدا رخ می‌دهد، اما آثار آن دائمی و غیرقابل‌بازگشت است. چنین اتفاقی می‌تواند مسیر رودخانه‌ها را تغییر دهد، ساختمان‌ها را ترک دهد و حتی باعث افزایش خطر سیلاب در مناطق شهری شود.

تا جایی که چندی پیش مدیرکل محیط‌زیست استان اصفهان با لحنی نگران‌کننده اعلام کرد: نه آلودگی هوا، نه خشک‌سالی، بلکه فرونشست زمین بزرگ‌ترین تهدید برای اصفهان است. این هشدار زمانی جدی‌تر شد که چاله‌ای ۱۵ متری در خیابان نشاط، در نزدیکی میدان نقش‌جهان، دهان گشود و تیر چراغ‌برق ۹ متری را در خود بلعید.

حادثه‌ای که تنها یک نمونه از ده‌ها مورد فروریزش در شبکه فاضلاب و معابر شهری است که هر هفته در اصفهان رخ می‌دهد. حتی تخلیه یک شهرک مسکونی برای جلوگیری از خطر جانی ناشی از فرونشست، نشان داد که این پدیده دیگر صرفاً یک نگرانی علمی نیست، بلکه یک بحران شهری است.

به گفته کارشناسان، علت اصلی بحران فرونشست در سراسر کشور، سیاست‌های ناپایدار آبی است. توسعه کشاورزی بدون توجه به ظرفیت منابع، انتقال آب بین‌حوزه‌ای و برداشت مداوم از چاه‌های عمیق از دلایل ریشه‌ای چنین معضلی است.

اما اصفهان، شهری است که در قلب این بحران ایستاده و قابل‌تأمل آنکه دامنه فرونشست آن تا میراث تاریخی هم گسترش‌یافته است. شهری با صدها اثر تاریخی ثبت‌شده، اکنون با خطری مواجه است که می‌تواند این میراث را نابود کند.

فاجعه‌ای برای شهر موزه اصفهان

شهر اصفهان با بیش از ۲۵۰۰ اثر تاریخی ثبت‌شده، از میدان نقش‌جهان تا سی‌وسه‌پل و مسجد شیخ لطف‌الله، اکنون روی زمینی ناپایدار ایستاده است.

بررسی‌های میدانی و تحقیقات دانشگاهی گویای آن است، حدود ۱۰ تا ۱۵ اثر تاریخی مهم شهر، دچار ترک‌خوردگی و روی نقشه‌ها ثبت‌شده است.

مطالعات سازمان میراث فرهنگی نشان می‌دهد ترک‌های ظریف در بخش‌هایی از بدنه سی‌وسه‌پل و پل خواجو در سال‌های اخیر افزایش‌یافته و دلیل بخشی از این تغییرات را فرونشست عنوان می‌کند.

حال‌آنکه اگر در ظاهر هم این آثار و ابنیه سالم هستند اما بنا بر اظهارات فعالان میراث، خطر در زیرزمین است. نشست زمین می‌تواند به‌تدریج ستون‌ها را جابه‌جا کند و هیچ عملیات مرمتی قادر به متوقف کردن این فرآیند نیست مگر اینکه سفره‌های زیرزمینی احیا شوند.

از طرفی هم بر اساس گزارش‌های ارایه ‌شده ستون‌های مسجد جامع عباسی دچار کج شدگی شده‌اند و در شبستان آن چرخش‌هایی تا ۸ سانتی‌متر مشاهده‌شده است. در میدان نقش‌جهان، نرخ فرونشست بین ۲ تا ۳ سانتی‌متر در سال وهمان طور که اشاره شد بناهایی همچون مسجد جامع عباسی به دلیل مشکلات سازه‌ای بیشتر از عوارض فرونشست، متأثر و دچار آسیب شده‌اند.

بیت اللهی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تأکید بر آنکه هیچ شهر یا کلان‌شهری به‌اندازه اصفهان در معرض خطر فرونشست نیست بیان کرد: وجود آثار تاریخی بسیار زیاد همراه با بافت‌های تاریخی بسیار گسترده در این شهر که از نوع ساختمان‌های بنایی فاقد اسکلت هستند، سبب شده تا فرونشست در زیر پِی چنین سازه‌هایی منجر به ترک‌خوردگی و شکاف شود؛ لذا بسیاری آثار تاریخی و سازه‌ای این شهر در حال ترک خوردن هستند و آثار فرونشست را بیش از سایر نقاط کشور نشان می‌دهد.

همچنین در زون فرونشستی اصفهان، ۲۸۰ مسجد و ۲۷۵ مدرسه قرار دارند. تاکنون ۴۰ مدرسه به دلیل ترک‌خوردگی و ناایمن بودن تخلیه‌شده‌اند. نزدیک به سه میلیون نفر در این مناطق زندگی می‌کنند و با بیم روزانه فرونشست مواجه‌اند.

قابل‌ذکر است در کنار آثار تاریخی، بسیاری از محله‌های شرق اصفهان نیز با مشکلاتی مانند ترک دیوارها، شکاف در کف منازل و فرورفتگی جاده‌ها روبه‌رو هستند. تصاویر منتشرشده از روستاهای اطراف شهر، شکاف‌هایی عمیق در زمین را نمایان می‌کند که گاه عرض آن‌ها به بیش از نیم متر می‌رسد. برخی کارشناسان زمین‌شناسی هشدار می‌دهند که در صورت ادامه روند کنونی، بخشی از دشت اصفهان ممکن است در ده سال آینده غیرقابل‌سکونت شود.

طبق گزارش سازمان زمین‌شناسی، میانگین نرخ فرونشست در اصفهان بین ۱۵ تا ۱۸ سانتی‌متر در سال است.

نرخ فرونشست در برخی مناطق بحرانی استان بین ۴ تا ۱۸ سانتی‌متر در سال گزارش‌شده است؛ رقمی که برای زیرساخت‌های شهری و بناهای تاریخی فاجعه‌بار است. حال‌آنکه غالب بافت شهر موزه تاریخی اصفهان در معرض این خطر بزرگ، قرارگرفته است.

 شرایط تأسف‌آوری ناشی از کاهش جریان زاینده‌رود برای شهری که تمدنش بر پایه آب شکل‌گرفته اما حالا قربانی بی‌آبی شده است.

راهکارها؛ از حرف تا عمل

فرونشست در مجاورت بناهای تاریخی چند صدساله و گاه چند هزارساله، نه‌تنها تهدیدی برای میراث فرهنگی بشمار می‌آید بلکه هویت و اصالت دیرینه این شهر را در مخاطره، قرار می‌دهد. فرونشست، دیاری را به تسخیر خود درآورده که نماد تاریخ و هنر ایران است اما این‌گونه آینده‌اش در سکوتی عمیق، مه‌آلود، شده است.

در این میان، پیشنهادهایی هم برای مهار این معضل، ارایه  می‌شود کنترل مصرف آب کشاورزی، محدود کردن چاه‌های غیرمجاز و نصب کنتورهای هوشمند بر چاه‌های کشاورزی، برقراری جریان حداقلی در زاینده‌رود، پایش مداوم سطح زمین و هشدار سریع در مناطق پرخطر و درنهایت اصلاح ساختار حکمرانی که قطعاً رعایت هرکدام، گامی در جهت کم‌رنگ، کردن این چالش است؛ اما آنچه واضح است تاکنون اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته و البته بدون تصمیم‌گیری یکپارچه در سطح ملی نیز، انتظار برای رهایی از این چالش، بیهوده است. چه‌بسا هرچه می‌گذرد دامنه این بحران، فراگیرتر و هر اقدام جزئی، محکوم‌به شکست خواهد بود.