اصفهان منهای کشت پاییزه
امکان تأمین حداقلی آب برای اراضی زراعی، وجود ندارد گزارشها حاکی از آن است منابع آبی شرق اصفهان در آستانه خشکی کامل قرارگرفته و بر همین اساس، استاندار، امسال کشت پاییزه را در این منطقه ممنوع کرده است. و در حالی شاهد رخداد چنین وضعیتی هستیم که خشکسالی نهفقط در اصفهان بلکه در کل کشور، وارد مرحلهای بیسابقه شده است.
بارشهای کمتر از حد نرمال در ۷۰ درصد پهنه کشور، افت خطرناک ذخایر سدها و تهدید خشک شدن سفرههای زیرزمینی، گویای چهرهای از بحرانی است که سالها بیتوجهی به ملاحظات محیطزیستی و توسعه ناهماهنگ منابع را نمایان میکند.
اما در اصفهان این وضعیت، با شدت بیشتر در حال پیشروی است. بهطوریکه بارندگیهای امسال نسبت به سال گذشته در مناطق مرکزی و شرقی استان، نزدیک به صفر بوده و حتی یک نوبت بارش مؤثر، ثبتنشده است.
واضح است در چنین شرایطی، امکان کشت هم برای کشاورزان باقی نمانده است. نقطهای که نشان میدهد دیگر، امکان تأمین حداقلی آب برای اراضی زراعی، وجود ندارد.
بااینحال به دلیل بحران بیآبی، از نگاه عدهای حذف کشاورزی، هرچند در کوتاهمدت، بخشی از فشار بر منابع آبی را کاهش میدهد اما در بلندمدت موجب بیثباتی سرزمینی، مهاجرت روستایی، رکود اقتصادی و تخریب بیشتر زیستبوم خواهد شد.
اصلاح بهجای حذف کشاورزی
اصلاح الگوی کشت و حرکت به سمت محصولات کممصرف، تأمین آب پایدار از منابع جدید و توقف بارگذاری جدید صنعتی در حوضه زایندهرود از اقدامات کلیدی است که بارها بر تأثیر آنها در ممانعت از تشدید بحران آب، تأکید شده است.
بر این اساس راهحل اصلی نه حذف کشاورزی بلکه اصلاح آن است؛ که گفته میشود توسط راهکارهای اشارهشده بهرهوری آب تا چند برابر افزایشیافته و مانع از فروپاشی معیشت هزاران خانوار شود.
حالآنکه واقعیت و شواهد میدانی این روزها، راهحلها و تدابیری بسیار، فراتر از این نوع، توصیهها و پیشنهادها را میطلبد. به عبارتی، مشکل امروز کشاورزان اصفهانی، نبود آب، در زمان نیاز است.
موضوعی که ریشه در عدم توانایی دولت برای تأمین سهم قانونی آب کشاورزان دارد. این ناترازی سالهاست که انباشتهشده و اکنون بهجایی رسیده که هر تصمیمی، خواه ادامه کشت باشد و خواه ممنوعیت آن، چالشهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای را به همراه میآورد.
کشاورزان، حقابه خود را طلب میکنند
در ارتباط با تاثیر شرایط آبی بر وضعیت کشاورزی، عضو هیات رییسه اتاق اصناف کشاورزی اصفهان، در گفتگو با دنیای اقتصاد بیان میکند: امسال کشت پاییزه ممنوع اعلامشده است، آب هم موجود نیست که کشت انجام شود.
حسین محمدرضایی تصریح میکند: از طرفی هم خسارت محصولات کشاورزی کشت قبل که ناشی از بیآبی بود هنوز به کشاورزان، پرداختنشده است.
و ادامه میدهد: درواقع میزان آبی که برای کشت ۱۴۰۳-۱۴۰۴ تخصیص گرفت کافی و بهموقع نبود و با روش توزیع انجامگرفته، به هدر رفت آب منتهی شد.
بهطوریکه آب در ۴ مرحله، بازگشایی شد اما درزمانی این اتفاق افتاد که محصولات زیادی از بین رفته بود، علاوه بر آنکه محصولی مانند گندم به ۶ تا ۷ مرتبه آبیاری در یک سال نیاز دارد.
این فعال میگوید: اینچنین در منطقه شرق استان، زمینی که در هر هکتار، ۸ تن تولید گندم داشت محصولش به حدود یک ونیم تن، کاهش یافت و البته غرب استان هم شرایط بهتری نداشته و بیآبی موجب متضرر شدن کشاورزان و باغداران آن منطقه گردید.
وی اظهار میکند: بنابراین کشاورزی که برای کشت سال قبل باوجود گرانی هزینههای تولید مانند کود، بذر، کارگر و... متقبل مخارج سنگین شده بود دچار خسارت سنگینی شد بهنحویکه حتی درآمدش، کفاف هزینهها را هم نداد و اگر کشت نکرده بود خسارت کمتری شامل حال او میشد.
محمدرضایی بیان میکند: حال امسال با توجه به بیآبی و نبود بارشها، در کل، امکان کشت، وجود ندارد. در این شرایط، کشاورزان، حقابه خود را طلب میکنند؛ اما برای موارد دیگر، مصرف میشود. از طرفی آب سد، بسیار اندک است و مشخص نیست چه زمانی بارشهای مناسبی را داشته باشیم تا حداقل مشکل تامین آب شرب، حل شود.
و اگر باوجود بیآبی شدید امسال، کشاورزی هم مصمم به کشت شود متضرر خواهد شد. مگر آنکه دارای چاه آب و استخر کشاورزی باشد و در میزان محدودی، کشت انجام دهد.
این عضو اتاق اصناف کشاورزی، در ارتباط با راهکارهای جایگزین و تغییر الگوی کشت میگوید: قطعاً هر نوع کشتی حتی محصولات کم آب بر، نیازمند میزانی از آب است. در چند سال اخیر، عدهای از فعالان به سمت پرورش باغات پسته رفتند چون نیاز آبی کمتری دارد؛ اما همین درختان پسته هم در طول ماه، یکبار، نیازمند آبیاری است و به دلیل عدم تخصیص آب، بسیاری از این درختان نیز از بین رفته است.
بنابراین هر نوع کشت، حتی محصولات کم آب بر، بدون آب، نتیجهبخش نیست.
او تأکید میکند: پیامد بیآبی و ممنوعیت کشت پاییزه برای سال آینده، جدای از آسیب بر معیشت کشاورزان، کمبود، گرانی بیشتر محصولات و اعتراضات این فعالان خواهد بود.
و میافزاید: معترض شدن کشاورزانی که دارای حقابه هستند و آب از آنها گرفتهشده بدون آنکه خسارتی پرداخت شود. درصورتیکه اگر به قانون، مصوبات و اسناد قدیمی، عمل میشد این مشکلات همشکل نمیگرفت.
وی یادآور میشود: اکنون نیز باوجود تلاش استاندار و دیگر متولیان استانی، برای رفع این چالش اما تا رویکرد ملی به مسئله آب نباشد انتظار، برای تغییر شرایط هم بیهوده است.
اقدامات مقطعی، پاسخگو نیست
بیآبی، خشکسالی و حذف کشت پاییزه، گویای مرحلهای از بحران آب در اصفهان است که دیگر با اقدامات مقطعی یا وعدههای سیاسی حل نخواهد شد.
دریک سو حقابهداران و کشاورزانی قرارگرفتهاند که معیشت آنان وابسته به جریان آب است و در سوی دیگر دولت و نهادی که کنترل سدهای خالی و سفرههای کمجان را در اختیار دارد اما ظاهراً تدابیر کارآمدی، در دست ندارد و یا آنکه قدرت و جدیتی، برای اجرا ندارد.
و حالا بر بحرانی دامن زدهشده که نهفقط مسئله کشاورزان، بلکه تداوم حیات اجتماعی و اقتصادی استان را زیر سوال برده است.
موضوعی که ریشه در توسعه نامتوازن صنایع، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و نبود سیاستهای پایدار در مدیریت آب دارد.
و اگر تغییر الگوی توسعه، باز چینش جانمایی صنایع، احیای اصولی زایندهرود و کاهش بارگذاری کشاورزی بهطور همزمان و هماهنگ اجرا نشود و وعدههای غیرعملی، همچنان تداوم یابد احتمالاً سالهای آینده با تصمیمهایی سختتر از ممنوعیت کشت پاییزه روبهرو خواهیم بود که هزینههای بزرگتری را بر دوش مردم خواهد گذاشت.