ادبیات مشترک، درک مشترک، هنر اجماع سازی

در اولین جلسه‌ای که رئیس هیات ما با همتای خارجی خود داشت در خلال گفت‌وگوهای دوجانبه از او سوال کرد شما تورم را چگونه تعریف می‌کنید. وقتی این سوال را شنیدم عرق شرم بر من نشست. این سوال نشان می‌داد که این مدیر ارشد با مفهوم تورم آشنایی نداشت و کوششی برای آموزش خود در داخل هم به عمل نیاورده بود. اگر چه او اقتصاددان نبود و سمتی سیاسی داشت، ولی از یک مدیر اجرایی سطح بالا انتظار می‌رفت که با مفاهیم عام اقتصادی که لازمه مدیریت یک دستگاه بزرگ است آشنایی داشته باشد یا بکوشد آشنایی پیدا کند. عدم آشنایی با مفاهیم عام اقتصادی در جامعه و بین مدیران تا حدود زیادی عمومیت داشت و منحصر به آن مورد نداشت.

واقعیت این است که با پیشرفت علم حکمرانی به‌ویژه بعد از جنگ جهانی دوم معلوم شد که برای مدیریت بنگاهها و موسسات دولتی و غیردولتی مدیران بدون توجه به سابقه تحصیلات خود باید با حداقلی از مفاهیم عام اقتصادی و مدیریتی آشنایی داشته باشند. زمانی که گروهی از مدیران برای مشورت و تصمیم‌گیری گرد هم می‌آیند باید دارای ادبیات مشترکی باشند تا بتوانند به درک مشترکی از موضوعات رسیده و با اجماع مناسب تصمیم‌گیری کنند. به همین دلیل بود که در کشورهای پیشرفته رشته‌های مدیریت نظیر مدیریت بازرگانی و شبیه آن به‌وجود آمد تا مدیران با ادبیات مشترک بتوانند با هم ارتباط معناداری پیدا کنند و قادر به تصمیم‌گیرهای درست با اجماع شوند.

همین معنی برای حکمرانی جامعه هم مصداق دارد. یعنی جامعه در مراحل توسعه و پیشرفت خود به‌تدریج از طریق ادبیات مشترک به درک مشترک می‌رسد و می‌تواند اجماع‌سازی کند و به تصمیم‌های کلان برای راهبردهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی برسند. 

جامعه‌ای که با مفاهیم عام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آشنایی داشته باشد آسان‌تر می‌تواند به اجماع برسد. جامعه‌ای که نتواند اجماع‌سازی کند در انشقاق و تفرقه و گسست اجتماعی و سیاسی فرو می‌رود و از وحدت ملی دور می‌افتد. بسیاری از گسست‌ها، تفرقه و رقابت‌های مخرب سیاسی ناشی از فقدان ادبیات و درک مشترک در جامعه است. 

جامعه‌ای که درک مشترک از مسائل خود نداشته باشد به اجماع نمی‌رسد و جامعه بدون اجماع در نزاع دائمی بر سر مسائل و اولویت‌ها قرار می‌گیرد و نمی‌تواند چالش‌های خود را حل کند و توسعه یابد.

از مهم‌ترین منابعی که به ایجاد ادبیات و درک مشترک در جامعه کمک می‌کند، رسانه‌ها هستند. دنیای‌اقتصاد از ابتدای تولد خود به‌عنوان یک رسانه تخصصی با طرح مفاهیم عام و تخصصی اقتصادی و مدیریت ادبیات مشترکی در باره مفاهیم مهم اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ارائه کرده است. این ادبیات مشترک در طول سال‌های متمادی حیات این رسانه توانسته است به ایجاد درک مشترکی بین مدیران و آحاد جامعه در سطوح مختلف کمک کند که مسلما می‌تواند زمینه ساز اجماع‌سازی در جامعه باشد. این خدمت دنیای‌اقتصاد که در سال‌های اخیر به صورت چند رسانه‌ای درآمده و توسط مدیران، دبیران، خبرنگاران، کارشناسان، نویسندگان و کارکنان این رسانه صورت گرفته و می‌گیرد، شایسته تقدیر و تحسین است و باید به آن تبریک گفت.