فرصتهای ازدسترفته در زنجیره ارزش پتروشیمی بررسی شد
فرصت اقتصادی پتروپالایشگاهها
این شکاف اقتصادی آشکار میکند که تمرکز بر خوراک گازی برای تولید محصولاتی مانند متانول، اوره و آمونیاک، منابع و انرژی کشور را در محصولاتی با ارزش پایینتر مصرف کرده است، درحالیکه ظرفیت بالقوه برای تولید محصولات با ارزش افزوده بالا مانند پلیپروپیلن و پلیاتیلن وجود داشته است. بررسی صادرات محصولات پتروشیمی نشان میدهد که از مجموع ۶.۸میلیون تن محصولات پایه، بیش از ۴میلیون و ۴۰۰ هزار تن متانول با ارزش هر تن ۳۱۸دلار بوده، درحالیکه محصولاتی با خوراک مایع ارزش هر تن بیش از ۱۰۷۰ دلار داشتند و به این ترتیب بخش مهمی از ظرفیت اقتصادی کشور بلااستفاده مانده است. علاوه بر این، تحریمها و محدودیت سرمایهگذاری خارجی موجب شده است ایران نتواند ظرفیت بالقوه تولید نفت و گاز خود را به طور کامل فعال کند و حتی پروژههای توسعهای با تاخیر و محدودیت پیش رفتهاند.
اصلاح ساختار صنعتی، یکپارچهسازی پالایش و پتروشیمی و بازنگری در ترکیب خوراکها، پیششرط تحقق ارزش افزوده واقعی و بهرهوری اقتصادی از منابع عظیم نفت و گاز است. در نهایت، توسعه پتروپالایشگاهها نه تنها میتواند درآمدزایی کشور را افزایش دهد، بلکه نقش کلیدی در کاهش خامفروشی، مدیریت بهینه منابع و تقویت زنجیره پاییندست صنعت نفت و پتروشیمی ایفا میکند و مسیر دستیابی به سودآوری پایدار و رشد اقتصادی بلندمدت را هموار میسازد.
رشد نسبی پالایش در جهان
بر اساس دادههای منتشر شده از سوی نشریه اویلاند گس ژورنال، ایران با ظرفیت پالایش حدود ۲.۲۳۷میلیون بشکه در روز، در سال ۲۰۲۵ رتبه دوم میان کشورهای عضو اوپک را به خود اختصاص داد و سهمی معادل ۱۶درصد از ظرفیت پالایش این سازمان و ۲.۱درصد از ظرفیت پالایش جهانی دارد. این آمار نشان میدهد که اگرچه ایران در میان اعضای اوپک جایگاه بالایی دارد، اما در سطح جهانی همچنان از کشورهای پیشرفته در بخش پالایش عقبتر است.
ظرفیت پالایش جهانی در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۰۴میلیون بشکه در روز بود و کشورهایی مانند هند، چین، آمریکا و عربستان با پالایشگاههای عظیم و مدرن، سهم قابلتوجهی از بازار جهانی را در اختیار دارند. رشد ظرفیت پالایش جهانی حدود یکدرصد نسبت به سال قبل افزایش یافته، درحالیکه ظرفیت پالایش اوپک تنها نیم درصد رشد کرده است، که نشاندهنده عقبماندگی نسبی اعضای این سازمان در توسعه پالایشگاهی است.
با وجود این، ایران توانسته جایگاه خود را در میان اعضای اوپک ارتقا دهد و به دومین پالایشگر بزرگ این سازمان تبدیل شود، پس از عربستان با ظرفیت ۳.۲۹۱میلیون بشکه در روز. این پیشرفت نسبی بیشتر ناشی از توسعه پالایشگاههای موجود، از جمله واحدهای جدید در پالایشگاه آبادان و پالایشگاه گازوئیل خلیج فارس است که با ظرفیتهایی بین ۴۲۰ تا ۶۰۰هزار بشکه در روز، تولید فرآوردههای سبک و متوسط را افزایش دادهاند. این ظرفیتهای جدید به ایران امکان داد تا پاسخگوی رشد مصرف داخلی و افزایش صادرات محدود به کشورهای همسایه و چین باشد. با این حال، عمده پالایشگاههای ایران همچنان قدیمی و کمبازده هستند و نیازمند سرمایهگذاری و فناوری نوین برای تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر هستند.
در بخش تولید نفت خام، ایران از لحاظ ذخایر ثابت نفت و گاز در رتبه سوم جهان قرار دارد و حدود ۱۲درصد از ذخایر نفت جهان و ۲۴ درصد از ذخایر خاورمیانه را در اختیار دارد. تولید نفت مایع ایران در سال ۲۰۲۳ به حدود ۴میلیون بشکه در روز رسید، که حدود ۲.۹میلیون بشکه آن نفت خام و مابقی شامل میعانات گازی و مایعات هیدروکربنی بود.
با این وجود، تحریمهای بینالمللی و کمبود سرمایهگذاری خارجی باعث شده است که تولید ایران نتواند به ظرفیت بالقوه خود یعنی حدود ۳.۸میلیون بشکه در روز برسد. این محدودیتها ایران را از رقابت مستقیم با کشورهای پیشرفته پالایشگری در جهان باز داشته است، هرچند که صادرات نفت خام به ویژه به چین و همچنین مبادلات میعانات با ونزوئلا، نقش مهمی در حفظ جریان درآمدهای نفتی داشته است.
ایران در بخش گاز طبیعی نیز جایگاه برجستهای دارد. کشور با دارا بودن ۱۲۰۰تریلیون فوت مکعب (Tcf) ذخایر ثابت گاز، پس از روسیه در رتبه دوم جهان قرار گرفته و ۴۵درصد از ذخایر گاز اوپک را در اختیار دارد. تولید گاز خشک ایران در سال ۲۰۲۲ حدود ۹.۴ Tcf بود و به دلیل توسعه فازهای جدید میدان گازی پارس جنوبی و افزایش تولید نفت خام، این رقم در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی داشته است. با این حال، کمبود سرمایهگذاری و فناوری مناسب باعث شده است که ظرفیت تولید گاز ایران برای پاسخگویی به تقاضای داخلی و صادرات، محدود باقی بماند.
همچنین مصرف داخلی انرژی، از جمله نفت و گاز، طی سالهای اخیر به دلیل قیمتهای یارانهای، رشد صنعتی و توسعه پتروشیمیها افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۳، مصرف نفت و گاز ایران به سطح بالایی رسید، بهطوری که کشور بیشترین مصرف انرژی در خاورمیانه را ثبت کرد و از لحاظ جهانی نیز در میان ۱۰ مصرفکننده برتر قرار گرفت.
این افزایش مصرف داخلی، همراه با نیاز به جایگزینی واحدهای قدیمی و کمبازده پالایشگاهی، فشار مضاعفی بر سیستم پالایش و تولید ایران وارد کرده است. در مجموع، ایران کشوری است که با وجود ذخایر فراوان و رشد نسبی ظرفیت پالایش در میان اعضای اوپک، به دلیل تحریمها و کمبود سرمایهگذاریهای خارجی، از موج توسعه جهانی در پالایش و تولید نفت و گاز عقب مانده است.
پروژههای در حال توسعه، مانند واحدهای جدید پالایشگاهی و فازهای پایانی میدان گازی پارس جنوبی، تا سال ۲۰۲۷ظرفیت بیشتری برای تولید فرآوردههای سبک و میعانات فراهم خواهند کرد، اما برای رقابت واقعی در سطح جهانی، ایران نیازمند سرمایهگذاری، فناوری مدرن و بازگشت به بازارهای بینالمللی است.
موانع رشد ارزش افزوده
بر اساس دادههای موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی، ایران در سال ۲۰۱۷ با ۳۳.۵تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی و تولید سالانه حدود ۲۰۰میلیارد مترمکعب در رتبه نخست جهان قرار داشت و حدود ۵.۷درصد از تولید جهانی گاز را تامین میکرد. در بخش نفت، ۱۵۸میلیارد بشکه ذخیره اثباتشده و تولید روزانه ۴.۹میلیون بشکه ظرفیت بالقوه بسیار قابلتوجهی را نشان میدهد.
با این وجود، ظرفیت پالایش تنها ۱.۹میلیون بشکه در روز بود و حتی با تکمیل فازهای بعدی پالایشگاههای بزرگ تا پایان ۲۰۱۹، ظرفیت کل به ۲.۱۴میلیون بشکه در روز رسید. در سال ۱۳۹۶روزانه حدود ۶۵۹هزار بشکه میعانات گازی تولید شد که بخش عمدهای از آن یا صادر شد یا در واحدهای پالایشگاهی و پتروشیمی مصرف شد. این فاصله میان ظرفیت تولید و ظرفیت پالایش همراه با تمرکز بر خوراک گازی برای تولید محصولاتی با ارزش کمتر، منجر شد بخش قابلتوجهی از انرژی و منابع کشور به محصولاتی با ارزش اقتصادی پایین اختصاص یابد.
صادرات پتروشیمی همان سال نشان میدهد که از مجموع ۶.۸میلیون تن محصولات پایه، بیش از ۴میلیون و ۴۰۰هزار تن متانول بوده است، درحالیکه هر تن پلیپروپیلن و پلیاتیلن با خوراک مایع بیش از ۱۱۶۷ و ۱۰۷۰ دلار ارزش داشتهاند. این اختلاف قابلتوجه ارزش نشان میدهد که انتخاب خوراک و ترکیب محصولات، نقش مهمی در محدود شدن توسعه محصولات با ارزش افزوده بالا داشته است.
حتی با وجود ظرفیت عملی ۵۳.۶میلیون تن، ترکیب صادرات و محدودیت خوراک موجب شد بخش عمده منابع صرف محصولاتی شود که بازده اقتصادی پایین دارند، درحالیکه پتانسیل تولید محصولات با ارزش افزوده بالا وجود داشت. این وضعیت نشان میدهد که بهرهگیری از ظرفیت عظیم ذخایر نفت و گاز بدون اصلاح ساختار، فرصتهای اقتصادی از دست رفته را تداوم میبخشد.

ظرفیت پالایش و حاشیه سود
در پایان سال ۲۰۱۷، ایران دارای ۱۰ پالایشگاه با ظرفیت حدود 1.9میلیون بشکه در روز بود و با وجود ظرفیت بالا، عملکرد اقتصادی پایین بود. مقایسه با دیگر کشورهای منطقه نشان میدهد که تعداد پالایشگاهها یا ظرفیت کل به تنهایی تعیینکننده سودآوری نیست، بلکه مدل یکپارچه توسعه اهمیت دارد. دادههای جهانی نشان میدهد پالایشگاههای آمریکا با مدیریت یکپارچه منابع و قیمت ارزانتر خوراک ورودی توانستهاند میانگین حاشیه سود 7.8دلار بر بشکه داشته باشند، درحالیکه پالایشگاههای اروپایی و آسیایی به ترتیب 4.8 و 3.1دلار بر بشکه سودآوری داشتند.
پالایشگاههای متعارف داخلی تنها 3 تا 4دلار بر بشکه سودآوری داشتند و به دلیل نبود هماهنگی میان پالایش و پتروشیمی و محدودیت خوراک مایع، بهرهوری واقعی حاصل نمیشد.
یکی از مهمترین دلایل این وضعیت، ضریب پیچیدگی پایین اکثر پالایشگاههای کشور است؛ پالایشگاههایی که اغلب بر پایه مدلهای ساده هیدروسکیمینگ و کواکینگ قدیمی ساخته شدهاند و توانایی تبدیل برشهای سنگین به محصولات با ارزش افزوده بالاتر را ندارند. پایین بودن این ضریب باعث شده است بخش بزرگی از نفت خام به فرآوردههایی با ارزش محدود تبدیل شود و امکان جهش سودآوری فراهم نشود.
دادهها نشان میدهند بدون اصلاح ساختار مدیریتی و یکپارچهسازی پالایش و پتروشیمی، ظرفیت بالا به سودآوری اقتصادی مطلوب منجر نمیشود و فرصتهای ایجاد ارزش افزوده همچنان از دست میرود. علاوه بر این، تمرکز بر خوراک گازی موجب شد تولید محصولات با ارزش افزوده بالا محدود شود و بخش مهمی از منابع اقتصادی به محصولاتی با بازده کمتر اختصاص یابد.
این وضعیت آشکار میکند که اصلاح نظام مدیریت و هماهنگی میان بخشهای پالایش و پتروشیمی، پیششرط ضروری برای تحقق ارزش اقتصادی واقعی است و بدون آن، توسعه ظرفیتهای عظیم ذخایر نفت و گاز نتایج ملموس اقتصادی به همراه نخواهد داشت.
چرا محصولات با ارزش کمتر، تولید میشوند؟
صنعت پتروشیمی در سال ۱۳۹۶ ظرفیت اسمی ۶۴میلیون تن و ظرفیت عملی 53.6میلیون تن داشت. بر اساس برنامه ششم توسعه، این ظرفیت باید تا پایان برنامه به ۱۰۰میلیون تن میرسید، اما محدودیت خوراک و ضعف سیاستگذاری مانع تحقق آن شد. ترکیب صادرات نشان میدهد بخش عمدهای از محصولات با خوراک گازی تولید شدهاند: متانول، اوره و آمونیاک با ارزش هر تن به ترتیب ۳۱۸، ۲۲۱ و ۲۵۱دلار، درحالیکه هر تن پلیپروپیلن و پلیاتیلن با خوراک مایع ۱۱۶۷ و ۱۰۷۰دلار ارزش داشتند.
این آمار نشان میدهد تمرکز بر خوراک گازی، زنجیره پاییندست و محصولات با ارزش افزوده بالا را محدود کرده و حتی با راهاندازی واحدهای جدید، کمبود خوراک مایع همچنان مانع توسعه محصولات با ارزش افزوده بالا شده است. منابع کشور به جای تولید محصولاتی که میتوانستند جایگزین واردات شوند یا صادرات با ارزش بالا ایجاد کنند، صرف محصولاتی شد که عمدتا برای بازار صادراتی و با ارزش کمتر تولید شدند.
این ناکارآمدی ساختاری، یکی از مهمترین دلایل عدم رشد اقتصادی واقعی در صنایع پتروشیمی بود و ضرورت بازنگری در سیاستگذاری، اصلاح ترکیب خوراک و توسعه یکپارچه واحدهای پالایش و پتروشیمی را به وضوح نشان میدهد. دادههای عددی حاکی از آن است که اصلاح این مسیر میتواند ارزش افزوده قابلتوجهی ایجاد کند و ظرفیتهای بالقوه عظیم ذخایر نفت و گاز را به بهرهوری اقتصادی تبدیل نماید.
پتروپالایشگاه؛ راهکار افزایش سود و بهینهسازی منابع
پتروپالایشگاهها با یکپارچهسازی پالایشگاه و واحد پتروشیمی طراحی میشوند تا نفت خام به محصولات با ارزش افزوده بالاتر تبدیل شود. سه مدل استاندارد جهانی شامل پالایشگاه با کراکر بخار، پالایشگاه با واحد آروماتیک و ترکیب همه این واحدهاست. مزایای اقتصادی این مدل شامل افزایش حاشیه سود از ۷ تا 15.7دلار بر بشکه، کاهش هزینه خوراک، مدیریت بهتر منابع، کاهش آلودگی و بهرهوری انرژی است.
تحقق این مزایا در گرو استفاده از فناوریهای مدرن تبدیل مستقیم نفتخام به مواد شیمیایی (Crude to Chemicals) است؛ فناوریهایی که امکان میدهند سهم بیشتری از نفت خام به اولفینها، آروماتیکها و دیگر محصولات با ارزش افزوده بالا تبدیل شود. کشورهایی که به سمت این مدل حرکت کردهاند، با افزایش ضریب پیچیدگی پالایشگاهها توانستهاند نقش بیشتری در زنجیره ارزش جهانی به دست آورند و حاشیه سود خود را بهطور چشمگیری ارتقا دهند.
دادههای جهانی نشان میدهد کشورهایی که سرمایهگذاریهای کلان در پتروپالایشگاهها انجام دادهاند، مانند کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای جنوب شرقی، با ظرفیت ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه در روز و سرمایهگذاری ۴ تا ۱۶میلیارد دلار، توانستهاند محصولات با ارزش افزوده بالا تولید کنند، از جمله پروپیلن، پارازایلن، بنزن و پلیاتیلن. این تجربه جهانی نشان میدهد سرمایهگذاری در پتروپالایشگاهها با وجود هزینه اولیه بالاتر، حاشیه سود بلندمدت بیشتری ایجاد میکند و از خامفروشی جلوگیری میکند.
تحلیل دادهها نشان میدهد حتی افزایش محدود ظرفیت پالایش با یکپارچهسازی پتروشیمی میتواند ارزش افزوده چشمگیری ایجاد کند و نقش مهمی در تقویت زنجیره پاییندست و کاهش وابستگی به واردات محصولات پایه داشته باشد. بنابراین، توسعه این مدل نه تنها مزیت اقتصادی دارد، بلکه یک راهبرد کلیدی برای بهینهسازی منابع و مدیریت پایدار انرژی است و در بلندمدت امنیت اقتصادی کشور را تضمین میکند.
بنابراین، صنعت نفت و پتروشیمی با ذخایر عظیم نفت و گاز و ظرفیت بالقوه پالایشی، همچنان نتوانسته است ارزش افزوده واقعی خود را تحقق بخشد و بخش عمدهای از فرصتهای اقتصادی در زنجیره پاییندست از دست رفته است. دادهها نشان میدهد که پالایشگاههای متعارف تنها 3 تا 4دلار حاشیه سود بر بشکه داشتند، درحالیکه تبدیل آنها به پتروپالایشگاه میتوانست این رقم را به بیش از ۱۵دلار بر بشکه افزایش دهد.
تمرکز بر خوراک گازی برای تولید محصولاتی مانند متانول، اوره و آمونیاک، منابع کشور را به تولید محصولاتی با ارزش اقتصادی پایین اختصاص داده و ظرفیت بالقوه تولید محصولات با ارزش افزوده بالا مانند پلیپروپیلن و پلیاتیلن کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. محدودیت خوراک مایع، ناکارآمدی ساختاری و تحریمها مانع توسعه کامل زنجیره تولید و صادرات شدهاند.
تجربه جهانی نشان میدهد سرمایهگذاری در پتروپالایشگاهها میتواند با افزایش حاشیه سود، کاهش خامفروشی، بهینهسازی منابع و تقویت زنجیره پاییندست، امنیت اقتصادی و بهرهوری بلندمدت را تضمین کند. اصلاح ساختار مدیریتی، یکپارچهسازی پالایش و پتروشیمی و بازنگری در ترکیب خوراکها، پیششرط بهرهگیری واقعی از ظرفیت عظیم ذخایر نفت و گاز و افزایش سودآوری پایدار کشور محسوب میشود و مسیر دستیابی به رشد اقتصادی بلندمدت و کاهش وابستگی به واردات محصولات پایه را هموار میسازد.
***
این گزارش با مشاوره علی افشارابراهیمی، عضو هیات علمی پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران تنظیم شده است.