الزامات تعمیق بازار مشتقه

در سال‌های اخیر با وجود گسترش دانش مالی و افزایش تعداد فعالان حرفه‌ای، برخی زیرساخت‌های عملیاتی متناسب با رشد بازار توسعه‌نیافته‌اند. همین شکاف میان دانش نظری و بستر اجرایی، یکی از مهم‌ترین موانع بلوغ بازار مشتقه ایران محسوب می‌شود.

بر اساس مقررات موجود، در راستای مدیریت ریسک بازار اختیار معامله و عدم‌تسری آثار احتمالی آن به بازار نقد، سقف ارزش تعهدات موقعیت‌‌‌های باز پوشش داده‌نشده هر کارگزار، معادل ۱۵‌درصد حد اعتباری آن کارگزار تعریف شده است؛ اما اطلاعات لحظه‌ای مصرف این ظرفیت وجود ندارد و معامله‌گران تنها در لحظه ثبت‌سفارش متوجه تکمیل ظرفیت می‌شوند.

تصور کنید یک مدیر دارایی برای پوشش ریسک یک سبد استراتژی ترکیبی طراحی کرده و بر اساس تحلیل خود به نقطه مناسب ورود رسیده است. اما در اوج نوسانات بازار که حساس‌ترین لحظه برای اجرای استراتژی است، ناگهان با پیام «عدم امکان افتتاح موقعیت فروش فزاینده به دلیل تکمیل ظرفیت کارگزاری» مواجه می‌شود. در این وضعیت نه‌تنها فرصت از دست می‌رود، بلکه ابزاری که برای کاهش ریسک طراحی شده، خود منبع ریسک می‌شود.

این ابهام تاثیرات مخربی بر فرآیند تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری دارد. عدم اطمینان از امکان تکمیل استراتژی‌های ترکیبی و چند پایه، ریسک اجرایی قابل‌توجهی ایجاد می‌کند.

مساله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که به تفاوت ماهیت استراتژی‌ها بپردازیم. موقعیت‌های اسپردی که ذاتا ریسک محدود دارند، در کنار موقعیت‌های فروش پوشش‌داده‌نشده که حداکثر سود محدود و حداکثر زیان نامحدود دارند، در یک سبد قرار می‌گیرند. برای مثال، Bear Call Spread که ریسک آن از ابتدا محدود و مشخص است و هر دو پای معامله همزمان اجرا می‌شود، با فروش Naked Call که می‌تواند ریسک نامحدود داشته باشد، از یک سقف واحد استفاده می‌کند. این یکسان‌سازی، منطق مدیریت ریسک را نقض می‌کند و معامله‌گرانی را که از استراتژی‌های محافظه‌کارانه‌تر استفاده می‌کنند نیز با محدودیت‌های مشابه مواجه می‌سازد. 

نتیجه این ساختار ناکارآمد، کاهش تدریجی نقدینگی و عمق بازاری است که در ماه‌های اخیر نزدیک به ۴درصد ارزش معاملات روزانه بازار را به خود اختصاص داده است. فعالان این بازار هنگامی که نتوانند به‌موقع و با اطمینان استراتژی‌های خود را پیاده‌سازی کنند، به مرور از این بازار فاصله گرفته یا به ابزارهای سنتی‌تر بازگردند.

در راستای بهبود اصلاحات ساختاری، ایجاد داشبوردی شفاف و لحظه‌ای که میزان ظرفیت باقی‌مانده هر کارگزاری را نشان دهد، ضروری است. همچنین تفکیک سقف تعهدات بر اساس نوع و ریسک استراتژی‌ها و افزایش سقف تعهد موقعیت‌های فروش برای اخذ استراتژی‌های محافظه‌کارانه‌تر می‌تواند به افزایش عمق بازار کمک کند.

بازار مشتقه باید به ابزاری تبدیل شود که به مدیران دارایی اطمینان می‌دهد، نه اینکه خود منبع نااطمینانی باشد. تا زمانی که این ابهامات ساختاری برطرف نشوند، بازار مشتقه از رسیدن به پتانسیل واقعی خود بازخواهد ماند.

* کارشناس سرمایه‌گذاری