غلبه بر «برق کثیف»

یکی از چالش‌های کمتر دیده‌شده اما جدی در این حوزه، پدیده‌ای موسوم به «برق کثیف» است؛ ناپایداری‌هایی در شبکه برق که به تجهیزات حساس آسیب می‌زنند و هزینه‌های سنگینی بر دوش شرکت‌ها می‌گذارند. اکنون فناوری نگهداری پیش‌بینانه مبتنی بر هوش مصنوعی به راهکاری نوین برای مقابله با این تهدید تبدیل شده است. این فناوری با شناسایی زودهنگام نشانه‌های تخریب الکتریک، از خرابی‌های غیرمنتظره جلوگیری کرده، عمر تجهیزات را افزایش می‌دهد و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد.

تهدید خاموش در دل معادن

«برق کثیف» در معادن به شکل افت ولتاژ، اعوجاج‌هارمونیک کل(میزان انحراف یک شکل موج سیگنال از حالت ایده‌آل سینوسی)، نوسانات گذرا و ناپایداری فرکانس بروز می‌کند. این مشکلات، هرچند در نگاه نخست جزئی به نظر می‌رسند، می‌توانند عملکرد تجهیزات حیاتی نظیر پمپ‌ها، درایوها و سیستم‌های نوار نقاله را مختل کرده و به قطعات الکترونیکی حساس آسیب بزنند.

شرایط خاص معادن نظیر موقعیت‌های دورافتاده و خطوط انتقال طولانی گرفته و استفاده گسترده از ماشین‌آلات پرقدرت، ریسک این اختلالات را دوچندان کرده‌است. پیامدها نیز ملموس‌اند: خرابی‌های زودهنگام، توقف‌های ناگهانی، افزایش هزینه‌های نگهداری و مشکلاتی که اغلب به شکل خطاهای ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی ظاهر می‌شوند و تشخیص آنها دشوار است.

مزیت‌های یک فناوری نوظهور

روش‌های سنتی نگهداری، مبتنی بر بازرسی‌های دوره‌ای و تعمیرات پس از وقوع خرابی، دیگر پاسخگوی این چالش‌ها نیستند. در مقابل، فناوری نگهداری پیش‌بینانه مبتنی بر هوش مصنوعی با پایش مداوم شکل موج‌های الکتریکی و تحلیل داده‌ها، قادر است نشانه‌های اولیه اختلال را مدت‌ها پیش از بروز خرابی شناسایی کند.

مزایای این رویکرد برای شرکت‌های معدنی چشم‌گیر و چندبعدی است. پیشگیری از حتی یک روز خاموشی غیرمنتظره می‌تواند خسارت‌های سنگینی را که در اثر توقف تولید و از دست رفتن فرصت‌های صادراتی به وجود می‌آید، جبران کند. شناسایی زودهنگام ناهنجاری‌های فنی، فشارهای پنهان و فرسایش تدریجی بر ماشین‌آلات را کاهش داده و به‌طور مستقیم عمر دارایی‌های سرمایه‌ای گران‌قیمت را افزایش می‌دهد. تعمیرات هدفمند که بر اساس داده‌های دقیق و هشدارهای پیش‌بینانه انجام می‌شوند، جایگزین تعویض‌های گسترده و پرهزینه‌ای می‌شوند که اغلب بدون رفع ریشه‌ای مشکلات صورت می‌گیرند.

این تغییر نه تنها به بهینه‌سازی بودجه‌ نگهداری کمک می‌کند، بلکه تخصیص منابع انسانی و فنی را نیز کارآمدتر می‌سازد. در نهایت، کاهش خرابی‌ها و توقف‌های ناگهانی، سطح ایمنی عملیات را به شکل محسوسی ارتقا داده و اعتماد کارگران به پایداری سیستم‌ها را تقویت می‌کند؛ موضوعی که برای رعایت استانداردهای بین‌المللی ایمنی و حفظ جایگاه رقابتی شرکت‌های معدنی در بازار جهانی اهمیت دوچندان دارد.

چالش‌های پیاده‌سازی

پیاده‌سازی سیستم‌های نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی در معادن با موانع و محدودیت‌هایی همراه است. هزینه‌های اولیه بالا، نیاز به زیرساخت‌های مناسب، کمبود نیروی کار متخصص و چالش‌های مربوط به انتقال داده در محیط‌های دورافتاده یا زیرزمینی می‌توانند بر زمان‌بندی پروژه‌ها و بازگشت سرمایه اثرگذار باشند. افزون بر این، سازگاری این فناوری‌ها با سیستم‌ها و تجهیزات قدیمی نیز چالش‌برانگیز است، زیرا دارایی‌های سنتی لزوما با ابزارهای دیجیتال مدرن همخوانی ندارند.

با این حال، قابلیت این سیستم‌ها تنها به نظارت بر کیفیت برق محدود نمی‌شود. راهکارهایی که بر ثبت مداوم شکل موج تکیه دارند، بینش‌های ارزشمندی درباره سلامت مکانیک تجهیزات ارائه می‌کنند. برای نمونه، این فناوری می‌تواند با تحلیل دقیق سیگنال‌های برق، نشانه‌های اولیه فرسودگی تجهیزات نظیر دندانه‌های شکسته در دستگاه‌های برش، تسمه‌های نقاله شل و قطعات معیوب در سیستم‌های را شناسایی کند.

برای آغاز مسیر، توصیه می‌شود شرکت‌های معدنی برنامه‌های آزمایشی خود را بر دارایی‌های با ارزش بالا یا تجهیزات مستعد خرابی متمرکز کنند. همکاری با تامین‌کنندگانی که خدمات پشتیبانی فنی و آموزش ارائه می‌دهند، فرآیند انتقال را تسهیل کرده و شکاف‌های مهارتی موجود را کاهش می‌دهد. همچنین، داشتن اینترنت یا شبکه پایدار و استفاده از راه‌حل‌هایی که بتوانند بخشی از پردازش داده را در محل انجام دهند، به‌ویژه در معادنی که دسترسی محدودی به پهنای باند دارند، برای موفقیت این طرح ضروری است.

گامی استراتژیک به سوی آینده

صنعت معدن که امروز میزبان نوآوری‌هایی چون کامیون‌های خودران و سیستم‌های حفاری هوشمند است، اکنون با چالش زیرساخت‌های الکتریک روبه‌روست. با افزایش برق‌رسانی و خودکارسازی عملیات، تامین انرژی پایدار و باکیفیت بیش از گذشته اهمیت پیدا می‌کند.

نگهداری پیش‌بینانه مبتنی بر هوش مصنوعی تنها یک ابزار فنی نیست، بلکه تغییری استراتژیک است که رویکرد شرکت‌های معدنی را از واکنش به مشکلات، به سمت پیشگیری و مدیریت هوشمندانه ریسک‌ها سوق می‌دهد.

«برق کثیف» شاید دیده نشود، اما اثرات آن بر عملیات معدنی واقعی و پرهزینه است. استفاده از هوش مصنوعی در نگهداری تجهیزات، می‌تواند این تهدید پنهان را مهار کرده و معادن را به سوی آینده‌ای پایدارتر و مقاوم‌تر هدایت کند.