قیمت واقعی انرژی؛ کلید بهرهوری صنایع معدنی

در حقیقت، بهرهوری در معادن و صنایع معدنی نه تنها به معنای افزایش تولید نیست، بلکه به معنای کاهش دورریز، کاهش مصرف انرژی و کاهش آسیب به محیط زیست نیز تعریف میشود. اما در کشور ما، ساختار اقتصادی کنونی و بهویژه یارانههای بیحساب و کتاب حاملهای انرژی، مانع تحقق این هدف اساسی شده است. این یارانههای گسترده باعث شده است که هزینههای تولید در معادن به شکلی مصنوعی کاهش یابد و انگیزهای برای بهینهسازی مصرف انرژی یا کاهش ضایعات باقی نماند. در واقع، وقتی سوخت ارزان است، استفاده بیرویه از ماشینآلات پرمصرف، جادهکشیهای غیرعلمی و دورریزهای سنگین، از نظر اقتصادی توجیهپذیر میشوند و هیچ انگیزهای برای اصلاح فرآیندهای تولید و بهبود مدیریت محیطزیست وجود ندارد. برای فهم بهتر این مساله، میتوان تجربه کشور ترکیه را بررسی کرد.
در بخش سنگهای تزئینی، ترکیه توانسته است با ایجاد کارخانههای فرآوری در مجاورت معادن، هم بهرهوری را افزایش دهد و هم اثرات زیستمحیطی را کاهش دهد. حملونقل سنگ خام از معدن به کارخانه و سپس به بازار، هزینه و مصرف سوخت بالایی دارد و اگر کارخانهها در فاصله زیاد از معدن نصب شوند، این فرآیند نه تنها پرهزینه است، بلکه موجب افزایش آلودگی محیطزیست میشود. ترکیه با جانمایی بهینه کارخانهها، کاهش فاصله حملونقل و فرآوری محصول در محل معدن، توانسته است قیمت تمامشده محصولات خود را کاهش دهد و با وجود گران بودن سوخت، در بازار جهانی رقابت کند.
این تجربه نشان میدهد که افزایش بهرهوری و کاهش آسیبهای محیط زیستی، ارتباط مستقیمی با قیمت واقعی سوخت و هزینههای انرژی دارد. وقتی حاملهای انرژی در دسترس و ارزان هستند، صنایع انگیزهای برای بهینهسازی مصرف سوخت و کاهش ضایعات ندارند. اما وقتی قیمت سوخت به واقعیت نزدیک شود، هر واحد صنعتی مجبور میشود مکانیابی، فرآیند تولید و مدیریت منابع خود را بهینه و بهرهوری واقعی را جایگزین مصرف بیرویه کند.
در کشور ما، این مشکل در تمامی سطوح صنایع معدنی مشهود است. جادهکشیهای معادن بدون برنامه و نقشه علمی انجام میشود و مسیرهای عبور ماشینآلات سنگین بدون توجه به زمینشناسی و شرایط محیطی طراحی میشوند. استفاده بیرویه از لودرها و ماشینآلات سنگین، بدون بازبینی و نگهداری مناسب، نه تنها مصرف سوخت را افزایش میدهد بلکه باعث تخریب محیط زیست میشود. وقتی سوخت لیتری چند هزار تومان است، هیچ شرکتی انگیزهای برای صرف هزینه در نقشهبرداری دقیق، طراحی مسیر بهینه و کاهش دورریز ندارد.
اما اگر قیمت سوخت واقعی شود، همان شرکت ناچار خواهد شد که چند بار مسیرها را بررسی، نقشهبرداری و بهینهسازی کند تا مصرف سوخت کاهش یابد و زیستبوم کمتر آسیب ببیند. در کشورهای پیشرفته، صنایع معدنی برای کاهش هزینههای انرژی به استفاده از ماشینآلات کارآمد و سیستمهای فرآوری کممصرف روی آوردهاند. این فناوریها هم بهرهوری را افزایش میدهند و هم آلودگی و ضایعات را کاهش میدهند. در ایران، ارزان بودن سوخت باعث شده است که چنین سرمایهگذاریهایی جذاب نباشد، زیرا هزینه بهرهوری واقعی به چشم نمیآید و سود حاصل از مصرف بهینه انرژی در مقایسه با هزینه کم سوخت، ناچیز جلوه میکند.
از سوی دیگر، یارانههای انرژی باعث افزایش دورریز مواد معدنی میشوند. سنگهای استخراجشده بدون فرآوری مناسب به بازار عرضه میشوند یا بخش زیادی از آنها در مسیر حملونقل هدر میرود. درحالیکه با اصلاح اقتصادی و افزایش قیمت حاملهای انرژی، هر واحد استخراجشده ارزش واقعی پیدا میکند و شرکتها انگیزه پیدا میکنند تا با کاهش ضایعات، بهینهسازی فرآیندهای تولید و استفاده از فناوریهای نوین، ارزش بیشتری از مواد معدنی استخراجشده به دست آورند.
در حوزه محیط زیست، آثار ارزان بودن سوخت بسیار واضح است. صنایع معدنی با مصرف بالای انرژی، نه تنها به منابع طبیعی آسیب میرسانند بلکه کیفیت هوا و خاک را نیز تحتتاثیر قرار میدهند. استفاده بیرویه از سوخت باعث افزایش آلایندهها، تخریب زیستبوم و کاهش بهرهوری زمینهای معدنی میشود. اصلاح قیمت سوخت و واقعی کردن هزینههای انرژی میتواند به کاهش این آسیبها منجر شود و صنایع را به سمت تولید پایدار هدایت کند.
تجربه ترکیه همچنین نشان میدهد که جانمایی مناسب کارخانهها و فرآوری در مجاورت معادن، تاثیر مستقیمی بر کاهش مصرف سوخت دارد. کاهش فاصله حملونقل، امکان استفاده از ماشینآلات کوچکتر و کممصرفتر را فراهم میکند و ضایعات کمتری ایجاد میشود. این مدل، بهرهوری بالاتر و قیمت تمامشده مناسبتری را به همراه دارد. ایران با وجود ارزان بودن سوخت، چنین سازوکاری ندارد و همین امر موجب افزایش هزینههای پنهان و کاهش بهرهوری واقعی میشود. در بخش مصرف خانگی و صنایع کوچک نیز همین مشکل وجود دارد. سیستمهای گرمایشی و سرمایشی پرمصرف، ماشینآلات قدیمی و ساختمانهای ناکارآمد، همگی ناشی از قیمت پایین انرژی هستند. وقتی هزینه واقعی انرژی دیده نشود، انگیزهای برای استفاده بهینه از منابع یا اصلاح فناوریها وجود ندارد.
این مساله علاوه بر مصرف بیرویه منابع، به افزایش آلودگی و فشار بر محیط زیست منجر میشود. برای ایجاد تغییر اساسی در وضعیت محیط زیست و بهرهوری در صنایع معدنی، لازم است ابتدا ساختار اقتصادی اصلاح شود و یارانههای انرژی به شکلی منطقی بازتعریف شوند. تنها با واقعی شدن قیمت سوخت، صنایع مجبور خواهند شد فرآیندهای خود را بازنگری کنند، از فناوریهای کممصرف استفاده کنند و جادهکشی و حملونقل مواد معدنی را علمی و بهینه انجام دهند. این تغییر ساختاری، هم بهرهوری را افزایش میدهد و هم اثرات زیستمحیطی را کاهش میدهد.
همچنین اصلاح یارانههای انرژی باعث میشود که شرکتها به فرآوری محصول در محل معدن اهمیت دهند و از انتقال بیرویه مواد خام به کارخانههای دورافتاده پرهیز کنند. این اقدام نه تنها مصرف سوخت را کاهش میدهد بلکه امکان ایجاد ارزش افزوده بیشتر و کاهش ضایعات را فراهم میکند. در نتیجه، قیمت تمامشده محصولات معدنی بهینهتر و رقابتپذیری در بازارهای جهانی افزایش مییابد. تجربه ترکیه و سایر کشورها نشان میدهد که هزینههای واقعی انرژی و مدیریت علمی منابع معدنی، کلید موفقیت در بهرهوری و حفاظت محیط زیست است.
در کشور ما، تا زمانی که یارانههای بیحساب و کتاب ادامه داشته باشند، صنایع معدنی انگیزهای برای اصلاح فرآیندها و کاهش آسیبهای محیط زیستی نخواهند داشت. تنها راهکار پایدار، اصلاح ساختار اقتصادی و واقعی کردن هزینههای تولید است تا بهرهوری واقعی و حفاظت از محیط زیست همزمان محقق شود.
در نهایت، این نکته بسیار مهم است که بهرهوری در معادن و صنایع معدنی تنها به معنای افزایش تولید نیست. کاهش مصرف سوخت، کاهش دورریز، افزایش ارزش افزوده و حفاظت از زیستبوم نیز بخشی از مفهوم بهرهوری واقعی محسوب میشوند. اصلاح یارانهها و واقعی کردن قیمت انرژی، محرک اصلی برای تحقق این هدفها خواهد بود و بدون آن، تمام تلاشها برای بهبود وضعیت محیط زیست و افزایش بهرهوری، ناکافی و ناقص باقی میماند.
* کارشناس حوزه معدن