فرصت‌های سوخته در سیاست انرژی ایران

 براساس مصوبه دولت پیشین، بخش خصوصی موظف شد با سرمایه‌گذاری در تولید برق خورشیدی، انرژی تولیدی را یا در بورس انرژی عرضه کند یا از طریق قرارداد با توانیر در شبکه سراسری تزریق کند. هم‌زمان رئیس‌جمهور نیز تاکید کرد که تمامی نهادهای دولتی باید به سیستم‌های خورشیدی مجهز شوند.  این سیاست در ابتدا با استقبال گسترده فعالان بخش خصوصی روبه‌رو شد؛ بسیاری از شرکت‌ها با ثبت مجموعه‌های جدید و مذاکره با تولیدکنندگان بین‌المللی ازجمله چینی‌ها، برای ورود به این عرصه اعلام آمادگی کردند. با این حال، تجربه نشان داد که حمایت عملی دستگاه‌های دولتی بسیار کمتر از انتظارات بود. اگرچه دستور استفاده از ظرفیت پشت‌بام‌ها، زمین‌های بلااستفاده و فضاهای اداری برای نصب پنل‌های خورشیدی صادر شد، اما هیچ سازمانی حاضر نشد عملا به این طرح بپیوندد. این در حالی است که محاسبات اقتصادی نشان می‌دهد بازگشت سرمایه در پروژه‌های خورشیدی تنها سه تا پنج سال زمان می‌برد و پس از آن، مجموعه‌ها تا  ۲۰ یا حتی ۲۵ سال صاحب انرژی رایگان و درآمد پایدار خواهند شد.

فرصتی که انرژی خورشیدی پیش روی ما قرار داده، محدود به جبران کسری برق نیست. کارشناسان معتقدند با سرمایه‌گذاری جدی بخش خصوصی، می‌توان ظرف یک سال مشکل کمبود تولید برق کشور را برطرف کرد و حتی به صادرات انرژی دست یافت. 

نکته مهم آن است که برخلاف نفت و گاز، بهره‌گیری از خورشید نه تحریم‌پذیر است و نه درگیر پیچیدگی‌های سیاسی خارجی. به بیان دیگر، سرمایه‌گذاری در این حوزه می‌تواند نه‌تنها ایران را از وابستگی به سوخت‌های فسیلی رها سازد، بلکه به برگ برنده‌ای برای افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی کشور در عرصه بین‌المللی تبدیل شود.

اما چرا چنین مسیر  روشنی، با بی‌توجهی و تعلل روبه‌رو شده است؟ امروز که بسیاری از کشورها از جمله همسایگان منطقه‌ای ما با سرعت در حال توسعه زیرساخت‌های تجدیدپذیر خود هستند، تعلل در این حوزه نه‌تنها به معنای از دست دادن فرصت‌های اقتصادی است، بلکه دشمنان را نیز در بهره‌برداری از ضعف‌های داخلی ما جسورتر می‌کند. این بی‌عملی، صرفا به حوزه انرژی محدود نیست. 

مساله آب نیز شاهدی روشن بر عقب‌ماندگی در استفاده از فناوری‌های نوین است. هنوز هم در بخش کشاورزی به روش‌های سنتی و غرقابی اتکا داریم، درحالی‌که کشورهای پیشرفته با وجود بارندگی‌های فراوان، سال‌هاست از آبیاری قطره‌ای استفاده می‌کنند. نمونه بارز آن شهر لندن است که با ۲۵۲ روز بارندگی در سال، تمام فضای سبز خود را با سیستم قطره‌ای آبیاری می‌کند. یا کشوری مانند عربستان که نه‌تنها برای جمعیت ۳۲‌میلیونی خود تصفیه‌خانه‌ای با ظرفیت ۳۸‌میلیون نفر ساخته است، بلکه بزرگ‌ترین مزرعه زیتون جهان را نیز در دل کویر ایجاد کرده است. درس روشن این مقایسه‌ها آن است که توسعه، بیش از آنکه وابسته به منابع طبیعی باشد، به مدیریت و اراده سیاستگذاران بستگی دارد.

اگر اراده‌ای جدی برای رفع موانع پیش روی سرمایه‌گذاری و اعتماد به بخش خصوصی شکل گیرد، انرژی خورشیدی می‌تواند به اهرمی برای تحقق استقلال اقتصادی، ایجاد امنیت پایدار و آبادانی ایران بدل شود. زمان آن رسیده است که دولت با اعتماد به ملت و رفع موانع، مسیر را برای تولید و سازندگی هموار کند. امروز خورشید بیش از هر زمان دیگری آماده است تا روشنایی خود را نه‌تنها بر خانه‌های ما، بلکه بر آینده اقتصادی و صنعتی ایران نیز بتاباند.

* مدرس دانشگاه