حاکمیت داده؛ لازمه توسعه هوش مصنوعی

 شرکت‌کنندگان پنل بر این باور بودند که بدون وجود چارچوب‌های شفاف برای حاکمیت داده، سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی نه ‌تنها قادر به خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود، بلکه می‌تواند به بروز خطاهای جدی، تبعیض‌های الگوریتمی و کاهش اعتماد عمومی منجر شود. آنها همچنین بر اهمیت اخلاق داده، شفافیت در تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و نقش سیاستگذاری هوشمندانه دولت در ایجاد تعادل میان نوآوری و حفاظت از حقوق شهروندان تاکید کردند.

 اهمیت شفافیت داده

هوش مصنوعی دیگر صرفا یک فناوری نوظهور نیست، بلکه  به موتوری محرک، برای تحول اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهان بدل شده است. با این حال مسیر استفاده از آن پر از پرسش‌های جدی است؛ پرسش‌هایی که از کیفیت و حاکمیت داده آغاز می‌شود و تا ملاحظات اخلاقی، اعتماد عمومی و نقش دولت در تنظیم‌گری امتداد پیدا می‌کند. در ایران نیز طی سال‌های اخیر با وجود گام‌هایی که در این حوزه برداشته شده است، همچنان چالش‌های بنیادینی مانند ضعف زیرساخت‌های داده، فقدان چارچوب‌های روشن در زمینه اخلاق و حکمرانی و مقاومت مدیریتی در برابر تغییر وجود دارد.

در این راستا در سومین روز الکامپ در غرفه «دنیای اقتصاد» پنلی با عنوان «از داده تا هوش مصنوعی» برگزار شد. مهمانان این پنل محمد عالیشاهی، عضو هیات‌مدیره و معاون معماری داده شرکت فناوران هوش مصنوعی جویا، امیر اصغری، عضو شورای مرکزی مرکز پژوهش نصر تهران، مریم صیفی، مدرس دانشگاه و عضو شورای مرکزی پژوهش نصر تهران، بودند. شرکت‌کنندگان این پنل بر این باور بودند که بدون چارچوب شفاف و مرجعیت مشخص برای مدیریت داده استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند به نتایج اشتباه، پیش‌بینی‌های پرخطر و حتی تبعیض‌های الگوریتمی منجر شود؛ مسائلی که نه‌تنها اعتماد عمومی را از بین می‌برد بلکه مانع پذیرش فناوری توسط کسب‌وکارها نیزمی‌شود.

صیفی در صحبت‌های خود بر اهمیت شفافیت و اعتمادپذیری داده‌ها تاکید کرد و گفت: «داده‌هایی که از منابع مختلف همچون سلامت، سازمان‌ها یا پایگاه‌های عمومی به‌دست می‌آید تنها زمانی می‌تواند در مدل‌های هوش مصنوعی کارآمد باشد که پاک‌سازی و استانداردسازی شده باشد. حاکمیت داده چارچوبی برای سیاستگذاری، مسوولیت‌پذیری و تعریف استانداردها است و ضعف در این حوزه می‌تواند به بازتولید تبعیض، بروز خطاهای جدی در تصمیم‌گیری‌ها و کاهش اعتماد عمومی منجر شود.»

اصغری نیز در ادامه با اشاره به ارزش اقتصادی داده گفت مدیران دریافته‌اند که «داده قدرت است» و باید به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری زیرساختی دیده شود، نه صرفا هزینه. او توضیح داد که تجربه همکاری مرکز آمار با نهادهایی مانند ثبت‌ احوال یا وزارت آموزش نشان داده است بدون حاکمیت داده امکان ارتقای کیفیت اطلاعات و کاهش هزینه‌ها وجود ندارد. به باور او بدون سرمایه‌گذاری جدی روی زیرساخت داده، هوش مصنوعی نمی‌تواند ارزش‌آفرینی واقعی داشته باشد.

در ادامه عالیشاهی بُعد اخلاقی را برجسته کرد و چهار اصل عدالت، مسوولیت‌پذیری، حریم خصوصی و شفافیت را پایه‌های اصلی اخلاق داده دانست. او با ذکر مثالی از یک مدل اعتبارسنجی مبتنی بر ۱۲۰ شاخص بر ضرورت شفافیت تاکید کرد و گفت که مشکل اصلی در ایران نبود قوانین و چارچوب‌های مشخص برای طراحی و ارزیابی مدل‌هاست. او تاکید کرد: «کشورهای پیشرو، کمیته‌های اخلاقی و اسناد قانونی مشخص دارند، در حالی‌که ما به چنین معماری جامعی برای داده و ابزارهای مدرن نیازمندیم تا از هیجان‌زدگی و خطاهای جبران‌ناپذیر جلوگیری شود.»

   جایگاه دولت

پس از بحث درباره اهمیت حاکمیت داده، ارزش‌آفرینی و ملاحظات اخلاقی در ادامه پنل موضوع به یکی از حساس‌ترین ابعاد توسعه هوش مصنوعی رسید؛ یعنی جایگاه دولت و چالش‌های مدیریتی. در حالی‌ که بسیاری از کشورها تلاش می‌کنند با تدوین مقررات هوشمندانه مسیر نوآوری را هموار کنند در ایران پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان میان حمایت از نوآوری و حفاظت از حقوق عمومی تعادل ایجاد و همزمان‌بر موانع فرهنگی و ضعف زیرساخت‌ها غلبه کرد.

صیفی در این باره به نقش دولت اشاره کرد و گفت:«دولت‌ها در تعارضی میان تشویق نوآوری و حفاظت از حقوق شهروندان گرفتارند و بهترین راه سیاستگذاری مبتنی بر ریسک است. به گفته او تمرکز مقررات باید بر حوزه‌های حساس باشد و قوانین به‌تدریج تدوین و استانداردها دائما به‌روزرسانی شوند و این فرآیند تنها با مشارکت صنعت و جامعه مدنی به نتیجه خواهد رسید.»

علیشاهی نیز با انتقاد از فضای مدیریتی کشور تاکید کرد که بسیاری از مدیران سنتی دانش یا علاقه کافی برای پذیرش هوش مصنوعی ندارند و این مقاومت مانع تحول است. او ضعف زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری را یادآور شد و تجربه حملات سایبری اخیر را نمونه‌ای از غفلت در کشور دانست. به باور او خرید تجهیزات گران‌قیمت راه‌حل نیست، بلکه باید معماری درست داده‌ها طراحی شود و فرهنگ‌سازی در سطح مدیران و ایجاد ساختارهای پایدار حکمرانی داده در دستور کار قرار گیرد تا مسیر توسعه هوش مصنوعی در ایران به شکلی درست و پایدار طی شود.

 بنابراین باید یادآور شد که آینده هوش مصنوعی در ایران بیش از هر چیز وابسته به ایجاد زیرساخت‌های داده‌ای کارآمد، تدوین چارچوب‌های روشن اخلاقی و حکمرانی و تغییر در نگرش مدیریتی است. اگرچه مسیر جهانی نشان داده است که هوش مصنوعی می‌تواند موتور محرک نوآوری و رشد اقتصادی باشد، اما بدون اعتماد عمومی، شفافیت و استانداردهای مشترک این فرصت به تهدیدی جدی بدل خواهد شد.