بحران برق؛ این بار در زمستان

بررسی روند مصرف و اولویتبندی منابع سوختی در زمستان نشان میدهد که مدیریت بهینه گاز طبیعی و سوختهای جایگزین، نقش حیاتی در پایداری شبکه انرژی کشور دارد. در تابستان، بیشترین فشار مصرف به بخش برق وارد میشود و نیروگاهها برای تولید برق به سوخت نیاز دارند، اما در زمستان مصرف گاز خانگی به اوج میرسد و بخش نیروگاهی با رقابت برای تامین سوخت مواجه میشود. این رقابت برای منابع محدود، نیازمند برنامهریزی دقیق و اولویتبندی روشن است. نیروگاههای حرارتی که برق تولید میکنند، در زمستان به سوخت گاز نیاز مبرم دارند و تامین این سوخت بهعنوان سوخت اول (Primary Fuel) از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورت عدم تامین گاز، نیروگاهها مجبور به استفاده از سوختهای دوم و سوم شامل گازوئیل و مازوت میشوند که چالشهای زیستمحیطی و لجستیکی خاص خود را به همراه دارد.
مصرف خانگی گاز در زمستان بهویژه در سالهای اخیر، رکوردهای بالایی ثبت کرده است. این افزایش مصرف خانگی در کنار نیاز نیروگاهها برای تولید برق، موجب ایجاد فشار مضاعف بر شبکه تامین گاز میشود.
درحالیکه هدف اصلی، تامین رفاه شهروندان و روشنایی پایدار شبکه برق است، مدیریت این فشار نیازمند اولویتبندی منابع سوختی است. سوال اصلی این است که آیا منابع گاز باید اولویت خود را به نیروگاهها بدهند تا برق پایدار تولید شود؛ سپس بخش خانگی و صنایع از گاز بهرهمند شوند یا اینکه توزیع بین نیروگاه، صنایع و بخش خانگی به شکل متوازن انجام شود. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که تامین گاز برای نیروگاهها بهعنوان سوخت اول، میتواند مانع از قطعی برق و فشار مضاعف بر شبکه شود.
در غیر این صورت، استفاده از سوختهای دوم و سوم، مانند گازوئیل و مازوت، ضروری میشود. اما این جایگزینی نیز محدودیتها و پیامدهای خاص خود را دارد. سوختهای جایگزین بهویژه مازوت، دارای ترکیبات آلاینده بالا هستند و میتوانند آسیب جدی به محیطزیست و تجهیزات نیروگاهی وارد کنند. علاوه بر این، استفاده از گازوئیل یا مازوت مستلزم خرید و ذخیرهسازی این سوختهاست که هزینهزا و زمانبر و در مواردی نیازمند واردات از خارج کشور است. مساله دیگر، محدودیتهای زیستمحیطی است؛ سازمان محیط زیست استفاده از مازوت را به دلیل گوگرد بالا و آلایندگی محدود میکند و در بسیاری از نیروگاهها این محدودیتها موجب پلمب تجهیزات سوخت مازوت میشود. بنابراین، حتی در صورت آماده بودن سوخت جایگزین، امکان استفاده کامل از آن به دلیل ملاحظات زیستمحیطی محدود است.
این موضوع اهمیت تامین گاز طبیعی برای نیروگاهها را دوچندان میکند، زیرا کمبود گاز به معنای وارد شدن فشار مضاعف بر سوختهای جایگزین و افزایش آلایندگی است. همزمان با افزایش مصرف گاز در زمستان صنایع نیز نیازمند سوخت هستند. صنایع بزرگ، پتروشیمی و بخشهای تولیدی همگی در مصرف گاز رقابت دارند و در صورت کمبود، تولید آنها با مشکل مواجه میشود. این شرایط بهویژه در سالهای اخیر، با افزایش مصرف خانگی و محدودیت تولید گاز موجب ایجاد چالشهای جدی در پایداری شبکه انرژی کشور شده است.
بنابراین برنامهریزی برای توزیع گاز بین نیروگاهها، صنایع و بخش خانگی ضرورت دارد تا هم مصرف خانگی تامین شود و هم تولید برق پایدار باقی بماند. یکی از راهکارهای پیشنهادی، تعریف اولویت سوخت برای نیروگاهها بهعنوان سوخت اول است. این اقدام میتواند از بروز بحران برق جلوگیری کند و فشار بر شبکه خانگی و صنایع را کاهش دهد. به عبارت دیگر با تامین سوخت کافی برای نیروگاهها، برق پایدار تولید میشود و سپس بخش خانگی و صنایع میتوانند از گاز بهرهمند شوند.
البته این مدل نیازمند ارزیابی دقیق مخازن و ظرفیت تولید گاز است تا در صورت اوج مصرف، شبکه دچار مشکل نشود. در کنار این موضوع، بررسی سوختهای جایگزین نیز اهمیت دارد. استفاده از گازوئیل به عنوان سوخت دوم، نیازمند خرید داخلی یا واردات خارجی است و مستلزم برنامهریزی برای ذخیرهسازی و توزیع است. سوخت مازوت به دلیل محدودیتهای زیستمحیطی و گوگرد بالا، گزینهای محدود و آسیبزننده به تجهیزات نیروگاهی است. بنابراین، تامین سوخت جایگزین با رعایت استانداردهای زیستمحیطی و ظرفیت تولید نیروگاهها باید در دستور کار قرار گیرد تا در مواقع بحرانی، شبکه برق بدون قطعی باقی بماند.
تجربه چند سال گذشته نشان داده است که واردات گاز و سوختهای جایگزین، به دلیل محدودیتها و هزینههای بالا، نمیتواند بهتنهایی پاسخگوی نیاز شبکه در زمستان باشد. بنابراین، تقویت تولید داخلی گاز و برنامهریزی برای اولویتبندی مصرف نیروگاهها، بخش خانگی و صنایع از اهمیت بالایی برخوردار است. بهویژه توجه به مخازن سوخت دوم و سوم و آمادهسازی آنها قبل از آغاز فصل زمستان، میتواند مانع از ایجاد بحران شود و شبکه انرژی کشور را پایدار نگه دارد. همچنین هماهنگی بین وزارت نیرو و وزارت نفت برای مدیریت منابع سوختی از اهمیت بالایی برخوردار است. برنامهریزی دقیق، ارزیابی ظرفیت تولید، ذخیرهسازی سوخت جایگزین و اولویتبندی مصرف، میتواند گام مهمی در جلوگیری از قطعی برق و فشار بر شبکه باشد.
این هماهنگی باید بهگونهای باشد که هم مصرف خانگی تامین شود و هم نیروگاهها بدون محدودیت فعالیت کنند و صنایع نیز از ظرفیت سوخت کافی برخوردار باشند. زمستان پیش رو، با توجه به تجربه سالهای گذشته و افزایش مصرف خانگی و صنعتی نیازمند توجه ویژه است. برنامهریزی برای تامین سوخت نیروگاهها بهعنوان سوخت اول، آمادهسازی مخازن سوخت دوم و سوم، استفاده بهینه از ظرفیت تولید داخلی و مدیریت واردات، میتواند اطمینان دهد که شبکه برق پایدار باقی بماند و فشار بر بخش خانگی و صنایع کاهش یابد.
همچنین این اقدامات میتواند از افزایش آلایندگی و آسیب به تجهیزات نیروگاهی جلوگیری کند و پایداری انرژی کشور را تضمین کند. در نهایت میتوان گفت، ضروری است که نهادهای مسوول با همفکری و ارزیابی، برنامهای جامع برای مدیریت سوخت زمستانی تدوین کنند. این برنامه باید شامل اولویتبندی مصرف گاز، تامین سوخت جایگزین، هماهنگی بین وزارت نیرو و وزارت نفت و آمادهسازی مخازن و شبکه توزیع باشد. تنها از این طریق است که میتوان اوج مصرف گاز در زمستان را مدیریت کرد، از قطعی برق جلوگیری نمود و اطمینان حاصل کرد که هم شهروندان و هم صنایع کشور از منابع انرژی پایدار بهرهمند شوند.
* عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران