صدور نخستین مجوز آمریکا برای بازسازی معادن اورانیوم

دهه‌ها پس از پایان جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد، هزاران معدن رها شده در ایالت‌های غربی آمریکا هنوز زمین و آب را آلوده می‌کنند و به تهدیدی پایدار برای سلامت مردم و محیط‌زیست بدل شده‌اند. اکنون با استفاده از فناوری‌های نوین، دولت فدرال می‌کوشد هم این مناطق را پاکسازی کند و هم اورانیوم باقی‌مانده در پسماندها را بازیافت کند تا از دل ضایعات قدیمی، منبعی تازه برای امنیت انرژی پدید آید.

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی «ماینینگ دات‌کام»، میراث آلودگی به جا مانده از دوران رقابت‌های هسته‌ای، سال‌ها گریبان مناطق غربی آمریکا را گرفته بود. در دهه‌های میانی قرن بیستم، صدها معدن کوچک در ایالت‌هایی چون یوتا، نیومکزیکو و آریزونا بدون هیچ‌گونه الزام زیست‌محیطی فعالیت می‌کردند. با افت قیمت اورانیوم و پایان دوران جنگ سرد، این معادن تعطیل و رها شدند و توده‌های بزرگی از سنگ و خاک آلوده در بیابان‌ها باقی ماند. به‌ویژه در سرزمین‌های قبیله‌ای ناواهو، آلودگی آب و خاک سلامت هزاران نفر را تهدید کرد. گزارش‌ها نشان می‌دهد بیش از ۱۵هزار سایت آلوده در غرب آمریکا شناسایی شده که صدها مورد آن در محدوده سکونت قبایل بومی قرار دارد.

در چنین شرایطی، شرکت آمریکایی «دیسا» مجوز استفاده از فناوری تازه‌ای به نام «شست‌وشوی دوغابی با فشار بالا» را دریافت کرده است. در این روش، خاک و سنگ آلوده خرد و در قالب دوغاب با فشار کنترل‌شده شسته می‌شود تا ذرات اورانیوم از مواد بی‌ارزش جدا شود. این فرآیند نه‌تنها از دفن یا انتقال پسماندهای رادیواکتیو جلوگیری می‌کند، بلکه امکان بازیافت اورانیوم و بازگشت آن به چرخه تولید را نیز فراهم می‌سازد. هزینه پایین‌تر، ایمنی بیشتر و قابلیت بازیافت منابع، از جمله مزایای این فناوری است که آن را با اهداف «اقتصاد چرخشی» هم‌سو می‌کند.

اما صدور این مجوز تنها یک اقدام فنی نیست بلکه جنبه راهبردی نیز دارد. ایالات متحده سالانه برای تامین سوخت ۹۴ راکتور هسته‌ای خود به حدود ۳۲‌میلیون پوند اورانیوم نیاز دارد، در حالی‌ که تولید داخلی کمتر از یک‌میلیون پوند است. بخش عمده نیاز از واردات تامین می‌شود و بخشی از آن نیز از روسیه می‌آید. در شرایط افزایش تنش‌های سیاسی میان دو کشور، بازیافت اورانیوم از معادن متروکه می‌تواند وابستگی وارداتی آمریکا را کاهش دهد و تولید داخلی را تقویت کند. از سوی دیگر، این طرح می‌تواند بودجه‌های پاکسازی را به پروژه‌ای مولد و درآمدزا تبدیل کند. با این حال اجرای پروژه، چالش‌های جدی نیز دارد. حمل‌ونقل و دفن نهایی مواد آلوده، ایجاد زیرساخت‌های کنترل آلودگی و نظارت ایمنی، مستلزم سرمایه‌گذاری سنگین است.

جوامع محلی، به‌ویژه قبایل بومی که در گذشته از پیامدهای آلودگی آسیب دیده‌اند، نسبت به فعالیت‌های جدید بدبین هستند و خواهان شفافیت کامل در روند کار هستند. کارشناسان تاکید دارند که موفقیت این طرح منوط به همکاری دولت فدرال با مردم محلی و هماهنگی میان نهادهای متعدد نظارتی است؛ از جمله کمیسیون تنظیم مقررات هسته‌ای، آژانس حفاظت محیط زیست و وزارت انرژی که باید با تقسیم وظایف مشخص، مانع از تداخل و بوروکراسی شوند.