جابهجایی تاریخی یک مناره؛ روایتی از توان مهندسی در حرم رضوی
اما درست در قلب محل احداث این رواق، یک سازه تاریخی و سنگین چون نگهبانی وفادار ایستاده بود؛ منارهای طلاکاری شده با ۴۰ سال قدمت، ۳۷ متر ارتفاع و وزنی بیش از ۲۱۰ تن. تخریب آن ممکن بود، اما نابودی یک اثر هنری، دروغی بزرگ بود و ساخت منارهای جدید نیز هزینه سنگین و ازدسترفتن اصالت و هماهنگی بصری صحن را به دنبال داشت. راهحل، نه تخریب بود و نه بازسازی؛ بلکه تصمیمی شجاعانه و کمنظیر؛ مسوولیت این کار بزرگ، بر عهده شرکت کیسون قرار گرفت؛ شرکتی که از این عملیات، یک روایت افتخار آمیز ساخت.
آغاز یک تصمیم بزرگ
پیش از آغاز عملیات، تیمهای مهندسی با مجموعهای از پیچیدگیها روبهرو شدند؛ هیچ نقشه دقیقی از ساخت مناره وجود نداشت، طراحان یا سازندگان اولیه در دسترس نبودند، طبقه زیرزمین (پر از قبور سه طبقه) و فضاهای حساس در مسیر حرکت قرار داشت و سقف آن که مسیر حرکت مناره بود نیز توان تحمل بار یک سازه عظیم را نداشت. مطالعات میدانی، اسکنها، سونداژها و تحلیلهای سازهای آغاز شد تا تصویر دقیقتری از واقعیت به دست آید. مسیر حرکت نه فقط امن که باید بینقص و دقیق طراحی میشد. زمانی که مسیر مشخص شد، نوبت آمادهسازی بستر بود.
سقفی که قرار بود ۲۱۰ تُن وزن مناره روی آن حرکت کند، با اجرای یک دال بتنی ضخیم، تقویت شد که ضمنا نقش توزیع یکنواخت بار را داشت و ستونهای طبقه پایین نیز با کلافهای فلزی محافظت شدند. سپس شبکه ریلها و تراورسها، مانند شاهراه یک عملیات زنده، روی سطح جدید جان گرفت. بوژیهای ریلی، هرکدام با ظرفیت ۴۵ تن، زیر شاسی عظیمی قرار گرفتند. اما پیش از هر حرکت، باید از این اثر هنری محافظت میشد. ساقه مناره با لایههای متراکم پشم سنگ و فوم پوشانده شد تا ضربه، حرارت یا ارتعاشی نتواند کوچکترین آسیبی به آن برساند.
ساخت هرم فلزی سازهای برای مهار و پایداری
کیسون یک سازه نگهدارنده عظیم به شکل یک هرم مهاربندیشده پیرامون مناره ساخت؛ سازهای که بهصورت کامل در نرمافزارهای تخصصی از جمله ETABS تحلیل شده بود. این سازه باید در برابر نیروهای جانبی ناشی از باد یا زلزله ایستادگی میکرد و اجازه نمیداد کوچکترین انحرافی در حرکت رخ دهد. چهار جک ۵۰۰ تنی به همراه چهار جک رزرو، وزن مناره را از پایه بلند کردند و پس از برش شفت مرکزی، وزن سازه به طور کامل به شاسی حملکننده و بوژیها منتقل شد. این لحظه، نقطهای تعیینکننده در کل پروژه بود. شب قبل از عملیات اصلی، نخستین حرکت آزمایشی انجام شد؛ مناره تنها یک متر جابهجا شد، آن هم با جک زنجیری؛ چرا که این روش، نرمترین و کمتنشترین راه برای شکستن اتصالهای سرد و آغاز حرکت اصلی بود. وقتی همه چیز صحیح عمل کرد، دیگر تردیدی باقی نماند؛ این سازه ۳۷ متری آماده یک سفر تاریخی است.
حرکت تاریخی؛ آغاز سفر ۶۵ متری
صبح پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۸:۳۰، عملیات اصلی آغاز شد. وینچ ۴۰ تنی، باقدرت، آرام اما پیوسته، مناره را با سرعت ۵.۵ متر در ساعت به جلو میراند. تیمهای مهندسی در هر لحظه، انحرافات میلیمتری در سه محور را رصد میکردند؛ کوچکترین لرزش یا زاویهای خارجازحد مجاز، میتوانست کل عملیات را متوقف کند. اما حرکت، نرم و پیوسته ادامه یافت. ساعتها گذشت، نور روز کمرنگ شد و در نهایت پس از حدود ۱۲ ساعت حرکت مستمر در مسیری ۶۵ متری، مناره در نقطه جدید خود، در ضلع شمالی صحن جمهوری، آرام گرفت؛ انگار همیشه آنجا بود.
پس از رسیدن به مقصد، شفت مناره با فونداسیون جدید پیوند خورد و عملیات دمونتاژ ریلها، بوژیها و سازه نگهدارنده آغاز شد. مناره بدون ترک، بدون کجشدگی و بدون کوچکترین آسیب، بر جای خود نشست تا بخش مهمی از تاریخ حرم همچنان زنده بماند.
افتخار مهندسی ایران
جابهجایی مناره صحن جمهوری، تنها یک پروژه عمرانی نبود؛ روایتی بود از جسارت، خلاقیت، دانش و ایمان مهندسان ایرانی. روایتی که نام آن برای همیشه با شرکت ساختمانی کیسون گره خواهد خورد. کیسون با اجرای این پروژه، نشان داد که مهندسان ایرانی قادرند در پیچیدهترین شرایط، کارهایی انجام دهند که تنها در سطح پروژههای خاص جهانی دیده میشود. این مناره، حالا نهتنها بخشی از تاریخ حرم رضوی است، بلکه نشانهای از توان فنی و اعتمادبهنفس مهندسان کشور محسوب میشود اثری که نه فقط جابهجا شد، بلکه تاریخساز نیز شد.